• شنبه 1 اردیبهشت 1403
  • السَّبْت 11 شوال 1445
  • 2024 Apr 20
پنج شنبه 18 مرداد 1397
کد مطلب : 26283
+
-

حال خوب حتی با دلار 10هزار تومنی

حال خوب حتی با دلار 10هزار تومنی


  آرش شفاعی، شاعر
معمولا از این دسته اظهارنظرها و جملاتی که با «ما ایرانی‌ها...» شروع می‌شود، خوشم نمی‌آید. اینگونه نوشته‌ها و جملات قصار معمولا به شکایتی تند از اخلاق و رفتار و اعتقادات ایرانیان ختم می‌شود. شاید یکی از دلایلی که باعث شده اعتماد به نفس مردم ما در خیلی از زمینه‌ها کم شود، وفور همین نوع جملات و حرف‌هاست. به همین دلیل دوست ندارم بگویم «ما ایرانی‌ها بیشتر به غم مایلیم تا شادی» ولی می‌پذیرم که در موارد زیادی مشاهده کرده‌ام که ما ایرانی‌ها به‌دنبال سویه تلخ، غمگنانه و مضطرب‌کننده هر واقعیت و واقعه‌ای هستیم.

به‌عنوان یک روزنامه‌نگار، این مسئله را با تمام وجود درک می‌کنم. در انتخاب و گزینش خبر، خبرهایی که از فعل منفی استفاده کرده‌اند، خشونت کلامی‌ را منتقل می‌کنند و باعث اضطراب می‌شوند، زودتر و بهتر به چشم ما می‌آید. روزنامه‌نگار ایرانی هم یکی از همین مردم است و او نیز مثل دیگران، مثل کسانی که در کنار دستش زندگی می‌کنند و در همین شهر با او نفس می‌کشند، واقعه‌ای را جذاب‌تر می‌بیند که تکان‌دهنده‌تر و منفی‌‌تر باشد.

روزنامه‌نگار ایرانی هم به‌اندازه کافی تمرین انتخاب خبرهای خوب برای خوب‌تر کردن حال مردم شهرش را ندارد. مثل همه مردم شهر.

اگر ارزش امید، شادی و حال خوب را بدانیم، حریصانه به‌دنبال خبرهایی نمی‌رویم که ما را و دیگران را از زندگی ناامید و کام‌مان را تلخ و تلخ‌تر کند. در روزهای اخیر افزایش ناگهانی بهای ارز و سکه در بازار، نمونه‌ای خوب از عطش ما برای دامن زدن به ناامیدی بود. در اینکه در آشفتگی بازار ارز، بی‌تدبیری‌های نهادهای دولتی و حاکمیتی مؤثر بوده است، شکی نیست اما باید قبول کنیم که این بازار آشفته، فرصتی را برای گروهی زیاد فراهم کرد که همه‌‌چیز را تمام شده، تلخ و رو به پایان نمایش دهند. بحران‌های ارزی و اقتصادی، تنها برای کشور ما روی نداده است. در بسیاری از کشورهای پیشرفته جهان نیز چنین التهاباتی در بازارهای پولی و مالی روی داده است اما در آن کشورها، مردمانش ناامیدانه زانوی غم بغل نگرفته‌اند و از ترس مرگ، خودکشی نکرده‌اند. کمتر کسی در این روزها به این فکر کرد که این وضعیت متزلزل اتفاقا فرصتی تاریخی و واقعی برای بازسازی و نوسازی اقتصاد ایران است. کمتر کسی فکر کرد که راه نجات اقتصاد، همین است که واقعیت‌ها و ظرفیت‌های اقتصاد ایران خود را به دور از دخالت و مدیریت تصنعی دولت نشان دهد و از ویرانۀ اقتصادی که با گریم و رنگ و روغن زیبا و سرحال نشان داده می‌شد، می‌شود پایه‌های اقتصادی واقعی، رقابتی و سالم را بنا نهاد. تجربه موفق کشورهایی را که از دل بحران‌های اقتصادی، توانسته‌اند سربرآورند، پیش روی ما بود اما ترجیح دادیم به تلخ‌کامی‌ها فکر کنیم و به آن دامن بزنیم. می‌خواهم بگویم حتی می‌توان در لحظه‌هایی که قیمت دلار ساعت به ساعت رشد می‌کند، سویه‌ای از امیدواری و نوساختن پیدا کرد و به‌جای نابودکردن امید و تلخ کردن حال خود و دیگران، به آینده‌ای روشن‌فکر کرد. البته اگر بخواهیم و رسیدن به این حال خوب را تمرین کنیم.

این خبر را به اشتراک بگذارید