• یکشنبه 16 اردیبهشت 1403
  • الأحَد 26 شوال 1445
  • 2024 May 05
چهار شنبه 17 مرداد 1397
کد مطلب : 26244
+
-

روزنامه بنگارم یا...؟

بررسی جزئیات همه مشاغلی که نمی‌توانند انتخاب بهتری برای ما از روزنامه‌نگاری باشند

روزنامه بنگارم یا...؟

مائده امینی

شاید از همان روزهایی که بیکاری کم‌کم تبدیل به ابر چالشی برای کشور شد، پارامتر‌هایی مثل کیفیت و علاقه در انتخاب شغل رنگ باختند. کم‌کم کار به جایی رسیده که کسانی که این روزها جویای شغل‌اند کمتر به توانمندی و علایق خود توجه می‌کنند و رقم دریافتی در نهایت برای افراد تعیین‌کننده است. روزنامه‌نگاری هم از این قاعده مستثنی نبود. اگرچه ماهیت این شغل باعث شده که بیشتر کسانی که در این حرفه مشغول به‌کارند، «عاشق» شغل‌شان باشند اما کم نیستند روزنامه‌نگاران و خبرنگارانی که دل از این حرفه بریده و سراغ شغل‌های بهتری رفته‌اند. اما چه مشاغلی این روزها بهتر یا بدتر از قلم زدن است؟ پیدا کردن پاسخ صریحی به این سؤال ممکن نیست چرا که با وجود دغدغه‌های اقتصادی، هنوز کسانی هستند که برای انتخاب شغل خود فقط به رقم دریافتی و بیمه و مزایا فکر نمی‌کنند و معیارهای دیگری هم برای خود دارند. از طرف دیگر برخی آنقدر در تنگنای «نان» قرار گرفته‌اند که حاضرند پا روی علایق خود بگذارند و  کیفیت و مناسبات را قربانی کنند تا فقط حقوق بالاتری دریافت کنند. اینجاست که بهتر و بدتر بودن یک شغل، تبدیل به انتخابی کاملا نسبی می‌شود و براساس شرایط و معیارهای افراد تغییر می‌کند. اما اگر بخواهیم رقم دریافتی و میزان سختی جسمی کار را معیار قرار دهیم، چه شغل‌هایی می‌توانند از روزنامه‌‌نگاری بدتر باشند؟ ما توصیف می‌کنیم، شما قضاوت کنید.


پرستار بچه باشیم یا خبرنگار!؟

سر و کله زدن با بچه‌ها برای خیلی‌‌ها عذاب و برای خیلی‌ها یک فرایند دلنشین است. اگر این روزها دنبال استخدام یک پرستار برای نگهداری از کودک خود باشید، ‌احتمالا با گزینه‌های متفاوتی روبه‌رو شده‌اید؛ از پرستارهای سفارش شده و لاکچری گرفته تا نیروهایی که شرکت‌ها برای متقاضیان می‌فرستند با یکی از این شرکت‌‌ها تماس می‌گیرم. اپراتور می‌گوید که نیروهایش تحصیل‌کرده‌اند و علاوه بر مراقبت از کودک، به کارهای روزمره خانه متقاضی هم رسیدگی می‌کنند. دستمزد این خدمت 8 الی 9ساعته هم بین یک میلیون و 800هزار تا 2میلیون تومان است. با توجه به کمیسیون شرکت که چیزی بین 10 تا 30درصد است و شما مسئول صفر تا صد نگهداری از یک کودک هستید و احتمال اینکه توسط شرکت هم بیمه شوید، کم است، این شغل می‌تواند در مقایسه با روزنامه‌نگاری شغل ایده‌آلی نباشد.

اگرچه روزنامه‌نگاری هم یکی از پراسترس‌ترین مشاغل دنیا به شمار می‌رود اما با توجه به اینکه رقم دریافتی یک خبرنگار حدودا با پرستار کودک برابر و ساعت کاری آن به نوعی انعطاف‌پذیر‌تر و کمتر است، به‌نظر می‌رسد روزنامه‌نگاران (نه همه رسانه‌‌ها)، شغل بهتری از پرستاران کودک یا حتی پرستاران سالمندان دارند.

مقایسه دستمزد نیروهای خدماتی و خبرنگاران

کار، کار یدی است. اگر کسی سراغ این مشاغل برود باید پیه خستگی‌ها و کوفتگی‌های بعد از کار را به تنش بمالد. نیروهای خدماتی در خانه‌ها، دفاتر و ساختمان‌های اداری، کار یدی می‌کنند. اینجا هم بستگی به شرکت و فرد دارد و معمولا از ساعتی 10 تا 15هزار تومان دستمزد برای آن تعیین شده. اگر اهل کار یدی باشید و بدن شما کشش داشته باشد، بین 300 تا 500هزار تومان در هفته درآمد خواهید داشت.

 احتمالا رقم دریافتی یک نیروی خدماتی از میانگین دریافتی یک‌خبرنگار بیشتر باشد اما واقعیت این است که در عمل خستگی جسمی زیاد کارایی شما را کاهش خواهد داد و البته معضل بیمه هم برای این قسم مشاغل پابرجاست. نیروهای خدماتی عموما به شکل خویش‌فرما بیمه می‌شوند.
روزگار سخت کارگرهای کفاشی، ‌خیاطی، ‌مکانیکی 

بیشتر کارگرها در کشور ما روزمزدند. اگر روزی کار کنند آن روز عایدی دارند و اگر کاری برای انجام‌دادن نباشد، ‌دست خالی به خانه می‌روند اما حداقل دستمزد که بسیاری از کارگرهای دارای قرارداد براساس همان حقوق دریافت می‌کنند، برای سال97 یک‌میلیون و 114هزار تومان تعیین شده. کارگران ساختمانی که عموما قرارداد آنها‌ماه به‌ماه تمدید می‌شود، برای 8ساعت کار سخت و طاقت‌فرسا در ساختمان‌‌ها، یک میلیون و 114هزار تومان دریافت می‌کنند که در مقایسه با ساعت کاری یک خبرنگار و میانگین درآمد ماهانه‌اش، اصلا شغل مناسبی محسوب نمی‌شود.

اما کارگران دیگر چطور؟ «امین» یک کارگر ساده در یک مکانیکی کوچک است که نه بیمه می‌شود ونه قراردادی دارد. او می‌گوید که به‌عنوان کارآموز مشغول به‌کار شده و ماهی بین 700 تا 900هزار تومان درآمد دارد. البته وضعیت شاگرد حرفه‌ای مکانیک اینگونه نیست. حداقل حقوقی که یک شاگرد از کارفرمای خود در گاراژ مکانیکی درخواست می‌کند، بین 5/1تا 2میلیون تومان است. البته کارفرما در این مورد هم موظف به بیمه کردن شاگردش است. اوضاع مالی و ساعات کاری کارگران کفاشی هم چنگی به دل نمی‌زند. مدیر یکی از کارگاه‌های بزرگ کفاشی در خیابان صف تهران می‌گوید: حقوق نیروهای کارگاه بین یک میلیون و 300تا یک‌میلیون و 500 هزار تومان برای دوختن 12جفت کفش در روز است. همه نیروها بیمه‌اند و ساعت کاری تعیین شده برای آنها 12ساعت در روز تعریف شده؛ دوبرابر ساعت کاری یک روزنامه‌نگار.

شغل طاقت فرسای صندوقداری 

پشت صندوق یک رستوران، فروشگاه یا... نشستن، کار هر کسی نیست. بین 8 تا 12ساعت پشت یک میز نشستن و با ارباب‌رجوع سر و کله زدن از یک طرف، حقوق‌های نسبتا پایین هم از سوی دیگر، ارزش مالی صندوقداری را از روزنامه‌نگاری کمتر می‌کند. بررسی‌های همشهری از آگهی‌های استخدام در این حوزه نشان می‌دهد که کارفرماها معمولا تمایلی به بیمه کردن صندوقداران و فروشندگان خود ندارند. دلیل آن هم نگاه موقتی افراد به این شغل است. یعنی کمتر کسی پیدا می‌شود که بخواهد 10سال صندوقدار فلان رستوران باشد. حقوق‌ها بسته به محل کار، موقعیت آن در شهر و... متفاوت است اما برای یک شیفت 8ساعته در یک رستوران معمولی بین یک تا یک میلیون و 200هزار تومان حقوق پرداخت می‌شود؛ حقوقی که برای شیفت‌های 4ساعته و به اصطلاح پاره وقت پرداخت می‌شود هم بین 500 تا 600 هزار تومان است. به‌نظر می‌رسد از بعد اقتصادی اینجا هم حال روزنامه‌نگار، ‌با همه سختی‌ها بهتر است.

از روزنامه‌نگاری تا رانندگی در اسنپ وتپ‌سی 

اینکه چقدر از کار کردن در اسنپ پول عاید شما شود، به‌خودتان بستگی دارد. مهدی یکی از رانندگان اسنپ در کرج است که حسابی روی دخل و خرجش وسواس دارد. او می‌گوید: حدود 40درصد از درآمد ماهانه یک راننده اسنپ، برای خودش نیست. راننده خیلی پرداختی‌های دیگر هم دارد. از حق کمیسیون شرکت گرفته تا پر کردن هر روزه باک بنزین و پرداخت هزینه‌های چندبرابری جانبی ماشین. در مجموع اگر بنده 3ساعت کار کنم حدود 80 کیلومتر راه رفته‌ام و 34هزار تومان عایدم شده. بر این اساس درآمد خالص او بر حسب گفته خودش چیزی بین 2تا 4میلیون تومان است. البته هستند راننده‌هایی که خیلی کمتر یا خیلی بیشتر از مهدی در آمد دارند اما هیچ کدام بیمه نشده‌اند و همه بر این باورند که عمر ماشین‌های آنها نصف ماشین بقیه مردم و کوفتگی بدن‌شان چند برابر دیگران است. یعنی اگر تنها و تنها دریافتی برای شما مهم باشد و یک خبرنگار ساده باشید قطعا کار‌کردن در اسنپ برای شما صرفه اقتصادی بیشتری خواهد داشت. 


هم ماشین فرسوده می‌شود هم خودم

وقتی برای آموزش رانندگی، جلسه‌ای 45هزار تومان پرداخت می‌کنید احتمالا با خود فکر می‌کنید که مربیان تعلیم رانندگی درآمد چرب و چیلی دارند اما واقعیت این است که سهم هر مربی از این 45هزار تومان برای 2ساعت رانندگی در سرما و گرما تنها 30هزار تومان است. «مرضیه» یکی از رانندگانی است که از 5صبح پشت فرمان و در حال تعلیم رانندگی است تا 8 شب. او می‌گوید: به‌طور میانگین و بسته به کلاس‌هایی که برمی‌دارد ماهانه بین 3 تا 4میلیون درآمد دارد اما هزینه‌های ماشین و خسارات وارده به اتومبیلش آنقدر بالاست که درآمدی که برایش می‌ماند نهایتا 2میلیون تومان است. او معتقد است با چند سال کار کردن در آموزشگاه‌های تعلیم رانندگی هم خودت فرسوده می‌شوی هم ماشین‌ات. مرضیه با اشاره به مصرف روزانه 20‌لیتر بنزین ماشین‌اش ادامه می‌دهد: ما بیمه هم نمی‌شویم. یعنی سیاست اکثر آموزشگاه‌ها این است که مربی‌هایشان را بیمه نمی‌کنند و ما همه به شکل خویش‌فرما بیمه هستیم. به‌نظر می‌رسد اینجا هم تهیه خبر کار ساده‌تری باشد چرا که حداقل لزوم حضور ساعت‌ها زیر آفتاب برای خبرنگاران وجود ندارد. هدف این گزارش بررسی ارزش‌های مشاغل نبوده و نیست. تنها می‌خواستیم بررسی کنیم که با توجه به مجموع ساعات کاری و بیمه و حقوق دریافتی، خبرنگاران از چه مشاغلی اوضاع بهتری می‌توانند داشته باشند. در نهایت اما، دنگ وفنگ رد شدن بیمه توسط مدیران رسانه، حقوق‌‌های پرداختی با ماه‌ها تأخیر و مسئولیت‌ها و استرس‌های ناشی از این شغل در کنار سرانه درآمد پایین (میانگین دریافتی یک‌میلیون و 500هزار تومان) و به تازگی بحران کاغذ، ‌همه و همه یعنی که این روزها، ‌روزنامه‌نگاران با عشق مانده‌اند و هنوز می‌نویسند نه با چرتکه و محاسبه.

هدف این گزارش، بررسی ارزش‌های مشاغل نبوده و نیست؛ تنها می‌خواستیم بررسی کنیم که با توجه به مجموع ساعات کاری و بیمه و حقوق دریافتی، خبرنگاران از چه مشاغلی اوضاع بهتری می‌توانند داشته باشند
 

 

این خبر را به اشتراک بگذارید
در همینه زمینه :