لیلا شریف
روزنامه نگاری در ایران سالهاست که با مشکلات مختلف دست و پنجه نرم میکند؛ سرانه پایین مطالعه، محدودیتها، نبود آزادی و توقیف دهها روزنامه و مجله، بیتوجهی به درآمدزایی این حوزه و حفظ استقلال و چندین مسئله دیگر باعث شده که مطبوعات در ایران آنطور که باید، رشد و نمو پیدا نکنند و هیچگاه در سطح روزنامههای مطرح دنیا ظاهر نشوند. اما در چند سال اخیر این مسئله از حالت خطر به هشدار تبدیل شده و نفس روزنامهها به شماره افتاده است.
اما علت چیست و چه چیزی باعث شده که مطبوعات نهتنها نتوانند وضعیت خود را بهبود بخشند بلکه بر مشکلات آنها افزوده هم شده است؟ دلایل زیادی را برای این اتفاق ذکر میکنند، اما مهمترین دلایلی که همه از آنها سخن میگویند چرخش بستر ارتباطات از رسانه کاغذی به فضای مجازی، آزادی انتشار اطلاعات در شبکه گسترده اینترنتی و امکان مشارکت شهروندخبرنگار در کوتاهترین فرصت ممکن است که وضعیت بحرانی مطبوعات را تشدید کرده است.
بعضیها هم حال و هوای این روزهای مطبوعات ایران را نتیجه چندین دهه نظارت شدید و محدودیتهای اعمالشده بر آنها میدانند؛ خط قرمزهایی که فضای مجازی در مدتی کوتاه به سرعت از آنها عبور کرد و توانست با تمام ایرادهای محتوایی، توجه افکار عمومی را بهخود جلب کند.
اما در نهایت چه باید کرد؟ آیا باید دست روی دست گذاشت و به محاق رفتن روزنامهها را نظاره کرد یا آستینها را بالا زد و فکری نو برای ادامه حیات آنها درانداخت؟ آیا باید سوت پایان حضور روزنامهها در سپهر اطلاعرسانی را به صدا در آورد یا با مجهز کردن این رسانه به تکنیکها و ابزارهای جدید آنها را زنده ساخت؟ پاسخ این سؤال را 2تن از روزنامهنگاران مجرب و کارشناس رسانهای خواهند داد.
چند درصد شانس زندهماندن داریم؟
گمانهزنیهایی درباره آینده مطبوعات ایران که بهنظر میرسد به انتها رسیدهاند
در همینه زمینه :