آروین آزادی
عبدالرسول وصال بیشتر از هر کسی با مشکلات مطبوعات دولتی و خصوصی دستوپنجه نرم کرده است. نام وصال در دولتهای هفتم و هشتم با مدیریت روزنامه «ایران» بر سر زبانها افتاد. او که 5سالی مدیرمسئول تریبون رسمی دولت بود، بعد از این تجربه و در اواخر دولت اصلاحات، روزنامه «آینده نو» را روی دکهها فرستاد؛ روزنامهای مستقل با عمری کوتاه که با بحرانهای مختلف مالی و سیاسی مواجه شده بود. سال ۱۳۹۲، یکی از موفقترین تجربههای روزنامهداری عبدالرسول وصال کلید خورد و مسئولیت هدایت روزنامه اجتماعی «شهروند» به او واگذار شد؛ مسئولیتی که او در پایان سال گذشته و با تغییرات ایجاد شده در هلال احمر، آن را واگذار کرد. او که بهخوبی از امتیازها، بحرانها و محدودیتهای روزنامههای مستقل و دولتی آگاه است، میگوید با همه مشکلات موجود در اداره رسانههای مستقل، کار کردن در بخش خصوصی را ترجیح میدهد.
شما بهتر از هر کسی به تفاوتهای کارکردن در روزنامههای دولتی و مستقل واقفید. ادارهکردن یک روزنامه دولتی سختتر است یا خصوصی؟
برای اداره کردن روزنامههای مستقل، تأمین منابع مالی یکی از مهمترین دغدغههای مدیران مسئول است و این در حالی است که در بخش دولتی راضی کردن صاحب امتیاز روزنامه، محور دغدغههای مدیر مسئول است. مدیرمسئول یک روزنامه دولتی باید طوری صاحب امتیاز را قانع کند که مخاطبهایش هم در خلال آن قربانی نشوند. روزنامههای دولتی اساسا گفتمان پیچیدهتری دارند و مدیران مسئول این روزنامهها در دالانهای تودرتویی از بوروکراسی، مجبور به هدایت رسانه خود هستند. در مقابل اگر یک مدیر در روزنامه مستقل خود، حرف و درد مردم را بهمعنای واقعی منعکس کند، میتواند روی فروش بهراحتی حساب کند. البته واقعیت این است که بحرانهای مالی در رسانههای مستقل با وجود بازار کساد مخاطب و مشکلات تأمین کاغذ بهراحتی حل نمیشوند. یارانههایی که دولت پیش از این به روزنامهها میداد این روزها در شرایط مناسبی قرار ندارد و همین مهم باعث میشود که رسانههای مستقل، بیکس و
پا در هوا باقی بمانند.
عدهای معتقدند که اساسا نهادها و ارگانهای دولتی نباید روزنامه، تریبون یا رسانه داشته باشند؛ مثلا چه لزومی دارد میلیاردها تومان هزینه شود تا دولت یک روزنامه را به شکل مستمر چاپ کند؟
اگر فلسفه اصلی انتشار رسانه دولتی فراموش نشود میتواند توجیه داشته باشد؛ مثلا جمعیت هلال احمر میتواند با روزنامه شهروند پاسخگوی فرهنگ داوطلبی در جامعه و عامل مهمی در توسعه آن باشد یا برای مثال، خود دولت طبعا در شرایط کنونی به یک تریبون معتبر نیاز دارد. بله، تاسیس روزنامه عمومی برای دولت با منابع عمومی کشور اشتباه است اما وقتی حرفها و مواضع دولت آنطور که باید و شاید در رسانه ملی مطرح نمیشود، دولت منتخب مردم باید از چه تریبونی با آنها سخن بگوید؟
آقای وصال! آیا فقط در ایران روزنامههای مستقل با بحران مالی شدید مواجهند؟ آیا میتوان گفت که ما روزنامه مستقل به معنی حقیقی کلمه در ایران داریم؟
واقعیت این است که نه. ما هیچ روزنامه مستقلی به معنی واقعی در ایران نداریم. حتی اگر تمام منابع مالی آن تأمین شده و مدیر مسئول آن، آزاداندیشترین فرد ممکن باشد؛ چرا که روزنامه مستقل یعنی پایگاه خبریای که خبرنگار بتواند در آن آزادانه و بدون هیچ ملاحظه و مرزی، قلم بزند. آیا ما در ایران چنین رسانهای داریم؟ حتی رسانههای مستقل ما، برای آنکه بتوانند به حیات خود ادامه دهند، امروز مناسبات و علایق مخصوص بهخود را دارند اگرچه بهصورت نسبی وابستگی خاصی به ارگان، نهاد یا فردی ندارند.
به هرحال اگر رسانه مستقل همین مناسبات را هم نداشته باشد، بهراحتی از بین میرود.
بله. اما روزنامههای مستقل ما میتوانند با استفاده از فرمولهای جدید، به میدان رقابت برگردند. رسانههای مستقل میتوانند با خروجیهای مدیامحور خود، هم اقتصادی باشند، هم پایدار. ببینید! مشکل اینجاست که همه فکر میکنند بحران اقتصادی گریبان مطبوعات یا بهعبارتی رسانهها را گرفته اما واقعیت این است که امروز همه نهادهای ریز و درشت جامعه، درگیر بحرانهای اقتصادی و سیاسی شدهاند. تا وقتی که تکلیف سیاست در کشور بهدرستی مشخص نشود، در بر همین پاشنه میچرخد.
چهار شنبه 17 مرداد 1397
کد مطلب :
26232
+
-
کلیه حقوق مادی و معنوی این سایت متعلق به روزنامه همشهری می باشد . ذکر مطالب با درج منبع مجاز است .
Copyright 2021 . All Rights Reserved