کجاست نقشه راه
غلامحسین شافعی، رئیس اتاق ایران، میگوید: اخیرا روزنامهای متعلق به 23سال پیش را پیدا کردم که در آن درباره مشکلات روز اقتصاد ایران مصاحبه کرده و حرفهایی در مورد اقتصاد گفته بودم همان حرفها را دقیقا امروز هم میگویم. شافعی میگوید اینکه مسائل امروز اقتصاد ایران، دقیقا همان مسائل ۲۳ سال قبل اقتصاد ایران است دردناک و فاجعهآمیز و نشانه نداشتن نقشه راه درست است. این صحبت شافعی، در بسیاری از حوزههای دیگر نیز صادق است. در ایران سالها میگذرد و آدمها عوض میشوند اما مشکلات و مطالبات تغییری نمیکند؛ گویی اتفاقات و برنامهها باید در یک مسیر از پیش تعیینشده رخ دهند و تخطی از آنها گناهی نابخشودنی است.
مثالهایی که شافعی میزند، کاملا ملموس و متعلق به همین چندماه است که بازار ارز به هم ریخته بود و بخش خصوصی بیانیه پشت بیانیه صادر میکرد که دولت را برای اتخاذ سیاستهایی در بازار ارز ترغیب کند اما دولت و بازار هر دو راه خودشان رفتند تا دلار به بالای 10هزار تومان برسد و دولت رسما مواضع قبلی خود در حوزه ارز را نقض کند. اردیبهشتماه بود که شافعی نامهای خطاب به رئیسجمهوری منتشر کرد و راهحلهایی برای اقتصاد ارائه داد ازجمله اینکه برای مشارکتدادن ارزهای خانگی مردم در اقتصاد کشور، بانکها با نرخ ۴.۵ درصد سود این ارزها را جمعآوری کنند و آن را با نرخ ۶ درصد برای تأمین مواداولیه و ماشینآلات به تولیدکنندگان بدهند. آن روزها این پیشنهاد موردپذیرش بانک مرکزی قرار نگرفت اما در بسته جدید ارزی بهعنوان یکی از سیاستهای اصولی عنوان شده است و میتواند روزنه امید حرکت دولتمردان به سمت تهیه نقشه راه کارشناسی برای اقتصاد کشور باشد. بخش خصوصی، بنیان همه اقتصادهای توسعهیافته قلمداد میشود اما در ایران بخش خصوصی بهعنوان بخشی که فقط 15درصد اقتصاد را در اختیار دارد، هر روز باید دستش را پیش دولت دراز کند تا معافیت بگیرد یا یارانه. این موضوع 4دهه است که اقتصاد ایران را به بیراهه کشانده و حتی راهبردهای قانونی مانند اصل44 قانون اساسی و خصوصیسازی نیز بهدلیل همان نداشتن نقشه راه بلندمدت نتوانستهاند آن را به راه برگردانند.