• سه شنبه 28 مرداد 1404
  • الثُّلاثَاء 24 صفر 1447
  • 2025 Aug 19
سه شنبه 28 مرداد 1404
کد مطلب : 261563
لینک کوتاه : newspaper.hamshahrionline.ir/G55vJ
+
-

«شمشیری»؛ یار مصدق، یاور یتیمان

«شمشیری»؛ یار مصدق، یاور یتیمان

سمیرا باباجانپور، روزنامه‌نگار

وارد اتاق تیمور بختیار که شد، خم به ابرو نیاورد. رفتار وقیحانه و وحشیانه بختیار زبانزد بود. بختیارصندلی را جلو کشید و دقیقاً چشم‌به‌چشم حاج محمدحسن شمشیری فریاد زد: «حالا مصدق تمام شده، برو خانه‌ات بنشین و چلوکبابت را بفروش.»
حاج محمدحسن شمشیری صورتش را پس نمی‌کشد و بدون هیچ تکلفی، بی‌آنکه بختیار را تیمسار خطاب کند، می‌گوید: «تیمورخان، من به دو محمد معتقدم: محمد مصطفی(ص) و محمد مصدق. رگ من را بزنید، می‌نویسم زنده باد مصدق. هر کاری دلت می‌خواهد بکن.» رنگ از روی تیمور بختیار می‌پرد.
نصرالله حدادی، تهران‌شناس با نقل این ماجرا می‌گوید: «تیمور بختیار زمانی که فرماندار نظامی بود، هر کاری دلش می‌خواست انجام می‌داد. جواب کوبنده حاج محمدحسن  شمشیری کم‌کاری نبود. بختیار با کسی شوخی نداشت. حتی روزی که مرحوم سیدعبدالحسین واحدی، از چهره‌های معروف فدائیان اسلام را به دفترش آورد، شروع کرد به فحاشی به  ساحت مقدس خانم فاطمه زهرا(س). مرحوم واحدی می‌گوید به مادرمن توهین نکن و صندلی را برمی دارد تا به سمت بختیار پرتاب کند. بختیار هفت‌تیرش را درمی‌آورد و او را در دفترش به شهادت می‌رساند. حاج محمدحسن شمشیری در برابر چنین ملعونی شجاعانه ایستاد.»
این پژوهشگر تاریخ تهران قدیم می‌گوید: «این واقعه را ماشاالله ورقا، عضو سازمان افسران نفوذی حزب توده در دفتر تیمور بختیار، در خاطراتش نقل کرده است. حاج محمدحسن شمشیری، صاحب چلوکبابی معروف شمشیری در سبزه‌میدان تهران، نمونه‌ بارز وطن‌پرستی بود. بچه‌ محله‌ ایلچی تهران که از حامیان سرسخت ملی شدن صنعت نفت و دکتر مصدق شد. اگرچه او از ثروتمندان بازار بود، ولی نقش مهمی در حمایت و موفقیت‌های نهضت ملی شدن صنعت نفت داشت. او در این راه طعم زندان و تبعید را نیز چشید. 
حاج محمدحسن  شمشیری سواد نداشت. زمانی که در تهران محاکمه‌اش کردند و از او پرسیدند«چقدر سواد داری؟» گفت «تا سرِ آب‌پاش.» پرسیدند «یعنی چه؟» ادامه داد «خدا را شکر زمانی که به جزیره خارک تبعید شدم توانستم کتاب اول را تا درسِ آب‌پاش بخوانم.»این بزرگمرد بدون اینکه کسی بداند، ۴۰۰ یتیم و خانواده نیازمند را زیر پوشش خود داشت. بخشی را نیز به نیت وقف به بیمارستان نجمیه تهران اضافه کرد تا مورد استفاده‌ عموم قرار بگیرد. سال ۱۳۴۰زمانی که بر اثر عارضه قلبی درگذشت، او را در آرامستان ابن‌بابویه تهران به خاک سپردند. 6 سال بعد،  وقتی که جهان‌پهلوان تختی درگذشت، او را  کنار حاجی شمشیری دفن کردند.

این خبر را به اشتراک بگذارید