• چهار شنبه 22 مرداد 1404
  • الأرْبِعَاء 18 صفر 1447
  • 2025 Aug 13
چهار شنبه 22 مرداد 1404
کد مطلب : 261279
لینک کوتاه : newspaper.hamshahrionline.ir/2vRnW
+
-

حادثه هولناک در مسیر بازگشت از عراق جان پسر 12ساله را گرفت

زائر نوجوان کربلا فرشته نجات شد

گزارش
زائر نوجوان کربلا فرشته نجات شد

فتانه احدی - روزنامه‌نگار

اعضای خانواده خبرنگار مشهدی در مسیر بازگشت از عتبات عالیات بودند که تصادف هولناکی رخ داد؛ تصادفی که هر چند جان پسر 12ساله خانواده را گرفت اما پایان آن، فرصت زندگی دوباره برای چند بیمار بود.
به گزارش همشهری، حدود ساعت ۶:۵۰ صبح روز شنبه ۱۱ مرداد امسال، در حوالی شهرستان دامغان حادثه هولناکی رخ داد. یک خودروی ال‌90که با سرعت زیاد در این مسیر در حرکت بود، ناگهان از مسیر منحرف و واژگون شد.‌شاهدان حادثه، پلیس و اورژانس را خبر کردند و با حضور امدادگران، سرنشینان خودرو به بیمارستان منتقل شدند. آنها خانواده 4نفره خبرنگار ایرنا در مشهد بودند که از سفر کربلا می‌برگشتند اما ظاهرا به‌دلیل انحراف به چپ، کنترل خودرو از دست راننده خارج و ماشین واژگون شده بود. وضعیت 2 کودک این خانواده به نام‌‌های ابوالفضل و امیررضا وخیم بود و وقتی به بیمارستان ولایت دامغان منتقل شدند، پزشکان اعلام کردند که به سر هر دو پسر ضربه شدیدی وارد شده و ابوالفضل 12ساله به‌دلیل خونریزی مغزی به کما رفته است.‌امیررضا 8ساله نیز در بخش مراقبت‌های ویژه بستری شد و تلاش پزشکان برای نجات آنها ادامه داشت تا اینکه معلوم شد ابوالفضل دچار مرگ مغزی شده است.

ملاقات عجیب 
حسینعلی راشکی، پدر خانواده در گفت‌وگو با همشهری می‌گوید: شنیدن این جمله که ابوالفضل مرگ مغزی شده، برایمان سخت و باورنکردنی بود. من به‌خاطر سال‌ها کار رسانه‌ای و آشنایی با فرهنگ اهدای عضو، وقتی شنیدم که پسرم جانش را از دست داده و دیگر برنمی‌گردد، همان ابتدا به اهدای اعضای بدنش فکر کردم. از طرفی در سال 99پسر خواهر همسرم نیز دچار مرگ مغزی شده و اعضای بدنش را اهدا کرده بودیم اما آنچه باعث شد به اهدای اعضای بدن پسرم مصمم شوم، حرف‌های یک مادر بود که آن روز سراسیمه به بیمارستان مراجعه کرد و گریه‌کنان به پرستاران می‌گفت که شنیده قرار است قلب یک نفر به پسر او اهدا شود. دیدن آن مادر و خوشحالی‌اش از شنیدن خبر پیوند عضو فرزندش، باعث شد که گریه‌ام بگیرد و همانجا با خودم گفتم که باید اعضای بدن پسرم را اهدا کنیم.

تصمیمی که سخت نبود
پدر داغدیده تصمیمش را با همسرش نیز در میان گذاشت و درنهایت هر دو پای برگه اهدای عضو را امضا کردند.
او می‌گوید: همسرم ابتدا راضی نبود، اما وقتی از خانواده‌هایی گفتم که به واسطه اعضای بدن پسر ما به زندگی عادی بازمی‌گردند، او هم راضی شد. در آن شرایط فقط از خدا می‌خواستیم که توانی بدهد که بتوانیم نبود فرزندمان را تحمل کنیم و این توان و آرامش، درست پس از آنکه اعضای بدن پسرم به بیماران نیازمند اهدا شد، سراغمان آمد. پسرم پس از رضایت ما به تهران منتقل شد و کلیه‌ها و کبد او جان 3نفر را نجات داد.

مکث
زائر کربلا

پدر ابوالفضل که فرزندش را پس از زیارت عتبات عالیات و در راه بازگشت از عراق از دست داده می‌گوید:‌ در روایات آمده ‌ که بهترین مرگ در کنار شهادت، مرگ در مسیر زیارت کربلاست.‌او اضافه می‌کند: هر چند داغ پسرم برای من و مادرش بسیار سخت است اما اهدای اعضای بدنش باعث شده که فکر کنیم فرزندمان زنده است و هنوز نفس می‌کشد.



 

این خبر را به اشتراک بگذارید