
چراغ بازار را روشن نگه داشتیم
روایت پشت صحنه جنگ 12روزه از زبان مدیرعامل سازمان میادین میوه و ترهبار پایتخت در تلویزیون همشهری

پریسا نوری-روزنامهنگار
در جنگ تحمیلی اخیر که تهران آماج حملات صهیونیستها قرار گرفت و بسیاری از مغازهداران و بهویژه خردهفروشان سطح شهر تعطیل بودند، کارکنان میادین میوه و ترهبار در خط مقدم خدمت ماندند تا چراغ غرفهها را روشن نگه دارند و کمک کنند تا روال عادی زندگی در پایتخت جریان داشته باشد. به این بهانه در برنامه خط مقدم تلویزیون اینترنتی همشهری، میزبان مهدی بختیاریزاده، مدیرعامل سازمان مدیریت میادین میوه و ترهبار شدیم تا گوشهای از تلاش شبانهروزی و ناگفتهها را در جنگ 12روزه بازگو کند.
سناریوی جنگی نداشتیم
ما در سازمان مدیریت میادین میوهوترهبار مانند اکثر نهادهای زیرمجموعه شهرداری، سناریوهای بحران از جنس بلایای طبیعی داشتیم و داریم و در پروتکلها موجود است، اما حداقل در سازمان میادین، سناریویی مبنی بر اینکه جنگی به این شکل اتفاق بیفتد، ابعادش چه باشد و نحوه مواجهه با آن پیش از جنگ 12 روزه وجود نداشت.
تشکیل ستاد بحران در سازمان
بعد از تجاوز رژیم صهیونیستی به کشور در جنگ ۱۲روزه، تلاش کردیم با برنامهریزی مناسب چرخه خدمت قطع نشود. بلافاصله ستاد بحران داخلی را با حضور معاونان سازمان و مدیران ستادی در سازمان میادین تشکیل دادیم و برنامهریزی و سناریوهای مختلفی برای مواجهه با شرایط مختلف طراحی کردیم.
تأمین کالاهای اساسی
تصمیمات خوبی در راستای تامین محصولات و حفظ و تابآوری میادین و بازارها در ستاد بحران گرفتیم. همچنین برای استفاده بهینه از نیروی انسانی و تعامل با سایر دستگاهها برنامهریزی کردیم. تلاش کردیم تا کالاهای اساسی که مردم در آن ایام بیشتر نیاز داشتند مثل برنج، روغن، حبوبات، ماکارونی، سبزیجات و همینطور ترهبارهای اساسی مانند سیبزمینی، پیاز، گوجه، خیار و... را تامین کنیم.
تعطیلی چندساعته غرفههای آسیبدیده
در 12روز جنگ نیروهای سازمان تلاش شبانهروزی کردند. یکی از برنامهریزیهایی که انجام دادیم این بود که تمامی میادین و بازارهای سازمان باید طبق ساعت فعالیت کنند و حتی یک غرفه هم غیرفعال نشود. حتی بعضی از بازارهای ترهبار مثل دیلمان و درکه که آسیب دیدند فقط برای چند ساعت تعطیل شدند تا مرتب شوند چون روشن بودن چراغ ترهبارها حاکی از جاری بودن زندگی است.
افزایش قیمتی نداشتیم
یکی از چالشهایی که پیش رو داشتیم این بود که سوخترسانی دچار مشکل شده بود، برخی جادهها مسدود بود، کرایهها چندبرابر شده بود.مثلا ماشینی که کرایه مرسومش در یک مسیر مشخص قبلا یک میلیون تومان بود در آن ایام 7تا 8میلیون می گرفت، اینها روی قیمتها تأثیر میگذارد، اما تلاش شد که هیچ افزایشی در قیمتها نداشته باشیم. برخی نرخها حتی کاهش یافت.
کارکنان به مرخصی نرفتند
یکی از نقاطقوت سازمان که در جنگ به آن پی بردیم، نیروی کار و کارکنان میادین هستند. 72خانم از کارمندان سازمان، باوجود دستور دورکاری، داوطلبانه در میادین حاضر شدند. بسیاری از همکاران میتوانستند از مرخصی اضطراری خود استفاده کنند، اما خانوادههایشان را به شهرستانها بردند و همان شب بازگشتند. به اعتقاد من، کارکنان سازمان فراتر از تصور عمل و ایستادگی کردند و برخی هم حین خدمت آسیب دیدند و جانباز شدند. یکی از غرفهداران در همان روزهایی که آقای زاکانی برای بازدید از بازارها آمده بودند به آقای شهردار گفت: «امروز حتی یک فروش نداشتم، ولی اینجا ماندم تا مردم بدانند زندگی جریان دارد.»