
رفاقت با تهران
شاعرانههایی از تهران در فیلمهای کیمیایی

سیدسروش طباطباییپور
برای مردادماهیها ویژگیهای گوناگونی برشمردهاند؛ راستگو، خونگرم، عاشق هنر، رمانتیک و البته وفادار! یعنی متولدین ماه مرداد وقتی به کسی، چیزی یا جایی دل میبندند، به این راحتیها از آن دست برنمیدارند. این ویژگی را در مردادی سینمای ایران، یعنی مسعود کیمیایی به وضوح میتوان دید. او در خیابان ری تهران متولد شده، عاشق تهران است و بیشتر لوکیشنهای فیلمهایش را هم از کوچهپسکوچههای
تنگ و تار قدیمی تهران انتخابکرده است؛ محلههایی قدیمی مثل اودلاجان و گذر امامزاده یحیی! او حتی برای لوکیشنهای ساختگی خود هم از مکانهای قدیمی تهران بهره میبرد؛ مثلا بخشی از لوکیشنهای فیلم «سرب» او از دبیرستان قدیمی البرز تهران در چهارراه کالج انتخاب شده بود تا بیننده فیلم بتواند فضای اصیل و قدیم تهران را حس کند.خلاصه اینکه مسعود کیمیایی در تهران زاده شد، به آن عشق ورزید و بهشکلی شاعرانه، تهران را در فیلمهایش سرود. در اینجا و بهمناسبت زادروز این کارگردان شهیر ایرانی به لوکیشنهای فیلمهای معروف و ماندگار او سری میزنیم که از تهران دوستداشتنی انتخاب شدهاند و حال و هوای این روزهایشان را هم بررسی میکنیم.
قیصر / آشتی هنر و تجارت
کیمیایی با ساخت فیلم «قیصر» موج نویی را در سینمای ایران ایجاد کرد و به اعتقاد برخی، فیلم قیصر توانست هنر و تجارت را در ایران با هم آشتی دهد. یکی از مهمترین لوکیشنهای قیصر، حمام نواب و کوچهپس کوچههای محله امامزاده یحیی است. صحنه قتل کریم آق منگل توسط قیصر در همین لوکیشن رقم میخورد. حتی در و دیوارهای این محله هم دیالوگ معروف «قیصر! کجایی که داشت و کشتن» را از حفظ هستند. حمام نواب این روزها بازسازی و مرمت شده و برای بازدید علاقهمندان آماده است.
گوزنها /بهترین فیلم ایرانی
محله اودلاجان و امامزاده یحیی، لوکیشن اصلی فیلم «گوزنهای» مسعود کیمیایی هم بود. در صحنهای از فیلم، قدرت به دیدن مأمور پلیس میرود که در کوچه سلطانی این محله فیلمبرداری شده است. یکی از صحنههای ماندگار این فیلم هم وقتی بود که قدرت در نقش یک معتاد، در کوچهای راه میرفت که این روزها نامش، کوچه شریفیمنفرد است. این فیلم در سال ۱۳۵۳ساخته شد و برخی معتقدند گوزنها یکی از بهترین فیلمهای سینمای ایران است.
رضا موتوری / پرده خون آلود سینما
« رضا موتوری» یکی از آثار کیمیایی است که در سال 1349اکران شد. یکی از لوکیشنهای ماندگار این فیلم، سینما دیاناست؛ سینمایی که در سال 1322در تهران افتتاح شد و بعد از انقلاب، به سینما سپیده تغییر نام داد. این سینما در خیابان انقلاب واقع شده است. در این فیلم و در آخرین سکانسها، رضا موتوری پیغامی برای رفیقش داد و گفت: «به عباس قراضه بگین رضا موتوری مرد» و رد خونش را با پنجهاش بر پرده سینما دیانا کشید.
سرب / فیلمسازی زیر موشک
«سرب» در سال 1367اکران شد و در زمان ساخت آن، تهران روزهای موشک و بمبارانهای خود را میگذراند. این تصویر، لوکیشن کاخ دادگستری است و در زمان فیلمبرداری، چندین بمب اطراف این لوکیشن اصابت کرد و باعث شد بقیه فیلمبرداری در استان گلستان انجام شود. محمود کلاری، مدیر فیلمبرداری فیلم سرب بود. او فیلمبرداری از این لوکیشن را یکی از سختترین بخشهای کارش میداند و بهخاطر این فیلم، برنده سیمرغ بلورین بهترین فیلمبرداری از جشنواره فجر شد.
اعتراض / فستفود سینمایی
در «اعتراض»، جای بحثهای روزمره و بگومگوهای سیاسی، رستورانی در یکی از محلههای تهران است. پیتزا دربهدر در خیابان شریعتی تهران، همانجایی که رضا که نقشش را محمدرضا فروتن بازی میکند، مشغول به کار است؛ رستورانی که در 2طبقه بنا شده و این روزها هم فعال است. فیلم اعتراض در سال ۱۳۷۸ ساخته شد و بزرگانی چون داریوش ارجمند و مهدی فتحی هم در آن بازی کردهاند. پولاد کیمیایی، پسر آقای کارگردان هم از بازیگران این فیلم بود.
ضیافت/ کافه سینما
کافهها در سینمای ایران، نقشی اساسی ایفا میکردند و بهخصوص در سینمای قبل از انقلاب، لوکیشن برخی فیلمهای عامهپسند بودند، اما در فیلمهای پس از انقلاب هم کافه نقش مهمی داشته است. یکی از این لوکیشنها، کافه ماطاووس در خیابان شاپور بود. کیمیایی ۷رفیق دبیرستانی را در این کافه دور هم جمع و کافه ماطاووس را به یکی از مهمترین لوکیشنهای این فیلم بدل کرد. کیمیایی در همین کافه، انقلاب و تغییر نام خیابان شاپور به وحدت اسلامی را هنرمندانه به تصویر میکشد.