
این مرد 17سال به اتهام قتل در زندان بود
سرنوشت تلخ قاتلی که بخشیده شد

الهه فراهانی- روزنامهنگار
قاتلی پس از 17سال تحمل حبس با گذشت خانواده مقتول از مجازات قصاص رهایی یافت اما مدت کوتاهی پس از آزادی جانش را از دست داد.
به گزارش همشهری، پرونده این مرد که مراد نام داشت در یکی از روزهای اردیبهشت سال 86شکل گرفت. مراد به همراه خانوادهاش در ساختمانی مسکونی در یکی از شهرهای کهگیلویه و بویراحمد زندگی میکرد که روز حادثه با یکی از همسایهها درگیر شد. مرد جوان در این درگیری چنان کنترلش را از دست داد که مرد همسایه را با ضربات چاقو به قتل رساند و دقایقی بعد دستگیر شد.عامل جنایت در بازجوییها به قتل همسایه خود اعتراف کرد و گفت: مقتول در طبقه دوم زندگی میکرد و من ساکن طبقه اول بودم. او 2 فرزند خردسال داشت که سر و صداهایشان آرامش را از من سلب کرده بود. بارها به او اعتراض کردم اما بیفایده بود.وی ادامه داد: روز حادثه در حال استراحت بودم که با صدای دویدن بچههای مقتول از خواب پریدم. از سوی دیگر صدای تلویزیونشان را بهشدت زیاد کرده بودند و من نتوانستم بخوابم. آنقدر عصبانی شدم که با چاقو به سراغ مقتول رفتم. میخواستم تهدیدش کنم اما ناخواسته مرتکب قتل شدم. بعد از جنایت فرار کردم و در خانه یکی از آشنایانم مخفی شدم اما بهشدت عذابوجدان دارم و هرشب کابوس میبینم.
حکم قصاص
عامل این جنایت پس از مدتی در دادگاه محاکمه و به قصاص محکوم شد. اگرچه قاتل به حکم اعتراض کرد و پرونده روی میز قضات دیوان عالی کشور قرار گرفت اما قضات عالی رتبه مهر تأیید بر این حکم زدند. به این ترتیب شمارش معکوس برای قصاص قاتل شروع شد. در این میان پدر و مادر مقتول نیز فوت شدند و پرونده قاتل بلاتکلیف مانده بود تا اینکه بهمن سال گذشته فرزندان مقتول به اجرای احکام احضار شدند تا درباره سرنوشت قاتل پدرشان تصمیم بگیرند.2 پسر مقتول در جلسه صلح و سازش که با حضور جمعی از خیرین تشکیل شده بود، از قصاص قاتل پدرشان گذشت کردند به شرط آنکه قاتل برای چند خانواده بیبضاعت بخاری و برای کودکان کار، لباس گرم تهیه کند.
قاتل این شرط را اجرا کرد و بهمن سال گذشته بعد از گذشت 17سال از زندان آزاد شد. شرط دیگر خانواده مقتول این بود که قاتل و خانوادهاش از شهر بروند و دیگر در محلهای که خانواده مقتول ساکن بودند، زندگی نکنند.
مکث
سرنوشت تلخ
مدتی قبل قاتل بخشیده شده از زندان آزاد شد اما به محض آزادی، حالش بد شد و وقتی نزد پزشک رفت، معلوم شد دچار بیماری سرطان شده است. بیماری او که در همه این سالها، از جنایتی که مرتکب شده بود عذاب وجدان داشت، در کمتر از یکماه چنان پیشرفت کرد که درنهایت تلاش پزشکان برای نجات او فایدهای نداشت و وی مدت کوتاهی پس از آزادی به کام مرگ رفت و سرنوشتی عجیب برایش رقم خورد.