ذهن وزیر و قلم او
محمد شریعتمداری، دومین وزیر صنعت، معدن و تجارت دولت حسن روحانی میگوید: قلمم به سمت دولتی کردن اقتصاد ایران نمیچرخد. چه خوب که او نظر به دولتیشدن اقتصاد ایران ندارد و چه خوبتر خواهد شد اگر در اجرا و تصمیمگیریهای آیندهاش برای صنعت و تجارت این سرزمین از آنچه دستکم در چند هفته اخیر اندیشیده و عمل کرده فاصله بیشتری بگیرد و بپذیرد که اقتصاد را فرماندادن شایسته نباشد. شریعتمداری میگوید: انتخاب من در واگذاری کار به بخش دولتی یا غیردولتی حتما بخش غیردولتی است؛ مگر در جایی که بخش غیردولتی ریسک بالایی داشته باشد یا بهدلیل محرومیت منطقه، بخش خصوصی علاقهمند باشد در کنار بخش دولتی یا با مشارکت آن حضور یابد. چهره روز را باید وزیر صنعت، معدن و تجارت دانست و امیدوار بود که بخش خصوصی در تصمیمگیریها محور باشد نه تابع. شریعتمداری هرچه تلاش کند تا اعتماد تضعیفشده بخش خصوصی و مردم به اقتصاد تقویت شود، حتما نمره قبولی خواهد گرفت؛ مشروط به اینکه او دستکم ترکیب تیم همراه و مدیران این وزارتخانه را با همین نگاه منطقی و درست تغییر دهد و کسانی را به همکاری فرابخواند که به بخش خصوصی اعتقاد داشته باشند و قلمشان به سمت دولتیشدن اقتصاد ایران نچرخد. حضور حداقلی نهادهای کنترلچی بازارها ازجمله سازمان حمایت از مصرفکنندگان و تولیدکنندگان و سازمان تعزیرات حکومتی و محدود شدن نقش آنها در مدیریت قیمتها در مواقع خاص و ضروری که احتمال فساد میرود، راهی است که شریعتمداری باید در پیش بگیرد و به جای آن تفکری باید در سیاستگذاری صنعتی و تجاری ایران غالب شود که راه نجات را در رقابتیشدن اقتصاد جستوجو کند.وزیر صنعت، معدن و تجارت کشور میداند که تنها وزیر یک وزارتخانه نیست و میتواند و باید در سیاستگذاریهای کلان پولی و ارزی و مالی هم بهگونهای رأی دهد که نتیجه آن فعالتر شدن بخش خصوصی ایران باشد. اگر او دنبال واگذار کردن امور اقتصادی به بخش غیردولتی است، شایسته همان باشد که موانع پیش روی بخش خصوصی را بردارد و به کمکردن ریسک سرمایهگذاری یاری رساند. آینده نشان خواهد داد که تا چه اندازه قلم و ذهن آقای وزیر به سمت دولتیتر شدن یا غیردولتی شدن اقتصاد ایران خواهد چرخید.