
دردسر بزرگ پورشه اجارهای برای جوان کشتیگیر

پسر 20ساله که مدعی است قهرمان کشتی بوده، با اجاره کردن یک دستگاه پورشه، با دختران دمبخت قرار میگذاشت اما تصادف سنگین با خودروی اجارهای دردسر بزرگی برایش بهوجود آورد. به گزارش همشهری، چند شب قبل مأموران پلیس در حال گشتزنی در یکی از خیابانهای شمال پایتخت بودند که به پسری جوان مشکوک شدند. او کولهپشتی و تابلوفرشی در دست داشت. مأموران به سمت پسر جوان که رفتارهای مرموزانهای داشت رفتند اما او با دیدن پلیس، رنگ و رویش پرید و به لکنت افتاد. همین موجب شد تا مأموران به بازرسی کولهپشتی جوان مرموز بپردازند که داخل آن طلا و جواهرات به همراه دلار کشف شد. دیگر برای پلیس محرز شد که او سارق منازل است. او دقایقی قبل به آپارتمانی در آن منطقه دستبرد زده بود. وی بازداشت شد و در بازجوییها اعتراف کرد که با همدستی پسرخالهاش به خانهها دستبرد میزده است. او میگفت سرکرده باند، مردی به نام شاهین، معروف به شاهین خلاف است. با اعترافاتی که متهم در اختیار مأموران قرار داد، پسرخاله وی و سرکرده باند به نام شاهین خلاف دستگیر شدند. تحقیقات از آنها توسط مأموران پلیس آگاهی تهران ادامه دارد.
گفت و گو
کورس خیابانی
شایان مدعی است برای جبران خسارت تصادف تبدیل به یک خلافکار شده است. گفتوگو با او را بخوانید؟
چرا قهرمان کشتی باید تبدیل به سارق شود؟
راستش را بخواهید بدشانسی آوردم. درواقع پورشهسواری کار دستم داد.
توضیح بده چه اتفاقی افتاد؟
من خیلی بلندپروازم. همیشه دلم میخواست یک زندگی لاکچری و لوکس داشته باشم. شاید به همین دلیل بود که ماشینهای مدل بالا اجاره میکردم تا احساس کنم ثروتمندم. معمولا ماشینهای مدل بالا مانند بنز و بیامدبلیو اجاره میکردم و به مهمانیهای شبانه میرفتم. در آنجا با دختران دمبخت و پولدار آشنا میشدم و خودم را پولدار معرفی میکردم، اما در آخرین مهمانی، یک خودروی پورشه اجاره کردم و با دختری آشنا شدم. بعد از مهمانی سوار بر پورشه شدیم و رفتیم چرخی در خیابانها بزنیم. البته در مهمانی گل هم مصرف کرده بودیم و حالت عادی نداشتیم. در اتوبانهای تهران با چند خودروی بنز و بیامدبلیو، کورس گذاشتیم اما من سرگیجه شدیدی داشتم و ناگهان تعادلم را ازدست دادم و تصادف کردم. همین موجب شد تا خسارت سنگینی به پورشه وارد شود.
پس بهخاطر خسارت خودرو، تصمیم به سرقت گرفتی؟
ماجرایش مفصل است. زنگ زدم به پسرخالهام و گفتم پول داری به من قرض بدهی. چون باید ماشین اجارهای را پس میدادم و خسارتش را پرداخت میکردم. پسرخالهام گفت آهی در بساط ندارد چون همسرش مهریهاش را اجرا گذاشته و خودش لنگ پول است. از او خواستم شخصی را به من معرفی کند که از او پول نزول بگیرم. پسرخالهام سهیل، مردی به نام شاهین را به من معرفی کرد. روزی که نزد شاهین رفتیم تا از او پول نزول بگیریم، تازه فهمیدیم طرف یک سارق سابقهدار است. او به شاهین خلاف معروف بود و گفت اگر برایش از خانهها سرقت کنیم، پول خوبی به ما میدهد و ما هم قبول کردیم.
با چه شگردی به خانهها دستبرد میزدید؟
من و پسرخالهام خانههایی راکه چراغ هایشان خاموش بود شناسایی میکردیم و پس از تخریب در یا بالکن، وارد خانهها میشدیم و هرچه اموال قیمتی بود را به سرقت میبردیم.
چند مورد سرقت انجام دادهاید؟
ما تقریبا از بعد از عید سرقتهایمان را شروع کردهایم. هفتهای 2مرتبه میرفتیم سرقت. شاید 10مورد. البته این را هم بگویم که بعضی از سوژهها، پوچ بود. میدانید یعنیچه؟ یعنی میرفتیم برای سرقت اما هرچه جستوجو میکردیم، وسیله باارزشی پیدا نمیکردیم. درواقع تیرمان به هدف نمیخورد و برمیگشتیم.
پروندهات نشان میدهد که مدال قهرمانی داری؟
درستاست در ورزش کشتی مدال قهرمانی کشوری دارم اما بلندپروازیهایم کار دستم داد و با آبرویم بازی کردم.