
پایان سرقتهای مأمور قلابی از توریستها

مجرم سابقهدار که با بازی در نقش عکاس و پلیس دست به سرقتهای سریالی از توریستها میزد، به دام پلیس افتاد.
به گزارش همشهری، از چندی قبل گزارش سرقتهای سریالی از توریستها به پلیس پایتخت اعلام شد. ماجرا از این قرار بود که مردی که دوربین به دست داشت، سراغ توریستها میرفت و ابتدا خودش را عکاس معرفی میکرد و میگفت قصد دارد عکسی از آنها ثبت کند. او سپس با نزدیکشدن به طعمهاش مدعی میشد مأمور است و با ادعای اینکه گزارش شده شما موادمخدر همراهتان دارید، وسایل باارزش توریستها را به سرقت میبرد.تحقیقات نشان میداد که سرقتها در اماکن تفریحی و دیدنی تهران صورت میگیرد. در این شرایط مأموران پلیس به دستور بازپرس شعبه دهم دادسرای ویژه سرقت وارد عمل شدند و با حضور در این مناطق سارق تحت تعقیب را درحالیکه قصد سرقت از 2توریست داشت، دستگیر کردند.
متهم در بازجوییها به سرقتهای سریالی اعتراف کرد و برای تحقیقات بیشتر در اختیار مأموران اداره آگاهی تهران قرار گرفت.
گفت وگو
من نابغهام
متهم 40ساله و سابقهدار است. او خودش را فردی نابغه میداند چون مسلط به زبان انگلیسی و فرانسه است. او پس از دستگیری متوجه شد که به بیماری ایدز مبتلاست و خودش میگوید پول حرام موجب شده دچار این بیماری شود. گفتوگو با او را میخوانید.
چند وقت است با این شگرد سرقت میکنی؟
اواخر پارسال سرقتهایم را شروع کردم.
از جزئیات نقشهات بگو؟
به اماکن توریستی و دیدنی تهران میرفتم؛ جاهایی که میدانستم توریست بیشتر است. ابتدا نقش عکاس را بازی میکردم و به این بهانه که میخواهم از شما عکس بگیرم نقشهام را پیش میبردم؛ اما بعد میگفتم مامورم. از قبل اسلحه و بیسیم قلابی تهیه کرده بودم و آنها هم فریب میخوردند و اموالشان را میگرفتم.
طعمههایت بهراحتی اموالشان را در اختیارت قرار میدادند؟
من نقشم را خوب بازی میکردم. میگفتم گزارش شده که شما خلاف کردهاید یا موادمخدر دارید. من در کارم نابغهام. به 2زبان انگلیسی و فرانسه مسلطم و به همین دلیل خیلی راحت میتوانستم با توریستها ارتباط برقرار کنم. آنها نمیدانستند که اسلحه و بیسیم من تقلبی است. از سوی دیگر به طعمههایم میگفتم که فلان روز به اداره پلیس مراجعه کنید و اموالتان را پس بگیرید.
سوابق قبلیات چه بودند؟
سالها قبل هم به اتهام سرقت از توریستها دستگیر و به 12سال زندان محکوم شدم. بعد از 5سال توانستم رد مال بپردازم و آزاد شوم. اوایل توبه کردم و تصمیم گرفتم دور خلاف را خط بکشم، اما نتوانستم.
چه شد که توبهات را شکستی؟
معتاد به شیشه و گل شدم. نمیتوانستم جایی کار کنم چون ظاهرم نشان میداد که معتادم. ناچار شدم دوباره سرقت کنم. البته اوایل کیفقاپی و موبایلقاپی میکردم؛ اما بعد تصمیم گرفتم با بازی در نقش مامور از توریستها سرقت کنم، چون پول بیشتری گیرم میآمد.
ماجرای بیماریات چیست؟
بیماری من بهخاطر کارهای نادرستی است که انجام دادهام. پس از دستگیری حالم بد شد و پس از انتقال به بیمارستان متوجه شدم که مبتلا به ایدز شدهام. بهنظرم تاوان مال حرامی که به زندگیام وارد کردم، این بیماری بود.!