
جاده جادویی

سال ۱۳۰۷ بعد از اینکه نخستین تحقیقات زمینشناسی برای جانمایی کارخانه سیمان ری انجام شد، «پدرسن» دانمارکی به ایران آمد و نخستین قرارداد خارجی کارخانه سال ۱۳۱۰ با شرکت دانمارکی اف. ال. اسمیت F.L.Smidth بسته شد و کارخانه سال ۱۳۱۲ شروع بهکار کرد. حسن فراهانی که این روزها بهعنوان کارشناس موزه در کارخانه سیمان ری فعال است و سمت آخرین مدیر امور اداری و مالی کارخانه را نیز در کارنامه خود دارد میگوید: «پدرسن دانمارکی مرد زیرکی بود. او متوجه شده بود که ری فضایی مذهبی دارد و مسافرهای بیشماری روزانه برای زیارت حرم شاه عبدالعظیم(ع) از نقاط مختلف کشور به شهرری میآیند. از طرفی، خوب میدانست که جذب کارگر برای چنین کارخانه بزرگی کار چندان سادهای نیست. تبلیغات و رسانه هم که آن روزها نبود. او مشاهدات میدانی را شروع کرد و تصمیم گرفت جادهای از حرم مطهر تا کارخانه بسازد. جاده باریک و خاکی بهنوعی میانبر از کارخانه به حرم شاه عبدالعظیم(ع) بود. با ساختهشدن جاده گهگاهی هم درشکه آنجا رفتوآمد میکرد.»
حسن فراهانی از زبان پدرش مرحوم محمد فراهانی که از نسل اول کارگران کارخانه بود، نقل میکند: «این جاده اسم نداشت و مشخص نبود به کجا میرود. اغلب جوانها که از شهرهای مختلف به ری و پابوس آقا میآمدند در شهر و محدوده حرم گشتوگذار میکردند. مثلاً خودم آن روزها ۱۵، ۱۶ سال بیشتر نداشتم که وقتی این جاده را دیدم کنجکاو شدم تا انتهای مسیر بروم. انتهای مسیر به کارخانه بزرگی میرسید. نگهبان کارخانه گفت: «بچه چه میخواهی؟ سر تکان دادم و حرفی نزدم. زور بازویم را که دید ادامه داد: میخواهی اینجا کارکنی؟ و اینگونه من بهعنوان کارگر وارد کارخانه شدم.»فراهانی میگوید: «این جاده جوانهای بسیاری را از حرم به سمت کارخانه کشاند. همیشه به آن جاده جادویی میگفتیم. این جاده در حال حاضر همان خیابان ابنبابویه است.»