
هزار طارمی گمشده
يک فوتباليست تستي، نماينده ايران در فينال ليگ قهرمانان اروپا شد؛ آيا همه استعدادهايمان را ميشناسيم؟

اميرمحمد يعقوبپور- روزنامهنگار
بدون تردید مهمترین اتفاق سال جدید خورشیدی تا اینجا، صعود اینتر به فینال لیگ قهرمانان اروپا با حضور مهدی طارمی بوده است. طارمی که دستکم از نظر آماری خیلی فصل فوقالعادهای را پشت سر نگذاشته بود، در دیدار برگشت 2تیم که جذابیت بسیار زیادی هم داشت، از میانههای مسابقه به میدان آمد و عملکرد خوبی هم ارائه داد. او بعد از این بازی بهخاطر تلاش موفقش در مهار لامینه یامال، ستاره زهردار تیم حریف مورد تمجید قرار گرفت و البته ارسال پاس گل آخر اینتر که منجر به صعود این تیم به بازی نهایی شد هم ارزشهای کار طارمی را تکمیل کرد. حالا او بعد از علی دایی به دومین بازیکن ایرانی تاریخ تبدیل شده که در فینال لیگ قهرمانان اروپا حاضر میشود. دایی در فینال1999 نیوکمپ که یکی از دراماتیکترین بازیهای جهان از آب درآمد، در لیست بایرنمونیخ حضور داشت و شکست این تیم برابر منچستریونایتد در دقایق پایانی را از روی نیمکت تماشا کرد. حالا اما شاید طارمی در فینال بازی کند و حتی قهرمان این جام شود.
دعوا بر سر کشف
درخششهای اخیر طارمی در اینتر اما باعث شده این بازیکن یکبار دیگر مورد توجه مضاعف قرار بگیرد و در محافل فوتبالی پیرامون او بحث شود. جالب اینجاست که یکی از کشدارترین سوژهها در مورد طارمی، به چگونگی کشف این بازیکن مربوط میشود. در شرایطی که مشهور است مهاجم بوشهری تابستان1393 بهعنوان یک بازیکن تستی راهی اردوی پرسپولیس در اردبیل شد و مورد توجه علی دایی قرار گرفت، حمید درخشان بهتازگی مدعی شده خود او کاشف طارمی بوده است. پس از آن هم ادعای مشابهی از سوی ناصر ابراهیمی، مربی پیشین پرسپولیس و تیم ملی مطرح شد. با این همه، مستندترین روایت همچنان مربوط به تأیید طارمی از سوی دایی است. این بازیکن در لیگ چهاردهم خیلی هم زود از سوی دایی در ترکیب اصلی سرخپوشان قرار گرفت و حتی هفته سوم آن فصل گل پیروزی پرسپولیس مقابل ذوبآهن را به ثمر رساند.
طارمیهای بعدی کجا هستند؟
جالب است که علی دایی در آن سال، غیر از طارمی، احمد نوراللهی را هم به سطح اول فوتبال ایران معرفی و مقدمات بیش از یک دهه درخشش این بازیکن را فراهم کرد. توجه داشته باشید؛ فقط یک مربی، در یک تیم، در یک تابستان 2بازیکن در سطح ملی و بسیار بالا کشف و معرفی میکند. هر دو نفر هم از لیگ دسته اول بالا میآیند. کمی بعدتر هم مهدی قائدی و محمد محبی از لیگ یک به لیگ برتر و تیم ملی معرفی و هر دو لژیونر میشوند. پرسش اینجاست که آیا چشمه استعدادها همانجا خشکید؟ پس چرا سالهاست ستاره جوان و جدی دیگری در این ابعاد پیدا نکردهایم؟ روشن است که بخشی از این ماجرا به اهمال و کوتاهی مدیران و مربیان مربوط میشود. خیلی از آنها حاضریخور شدهاند و علاقه ندارند ریسک استفاده از بازیکنان جوان را به جان بخرند. نتیجهاش هم فقط در یک فقره میشود پرسپولیس 32ساله این فصل یا اصلا تیم ملی کشور که بهندرت بازیکن زیر 30سال دارد. اگر بگردید، باز هم در لیگ یک یا فوتبال پایه و استانی، طارمیها و نوراللهیها و قائدیهای دیگری داریم. حالا اگر در سطح فینال اروپا نباشند، حتما سالها با کیفیت بالا میتوانند برای بهترین باشگاههای ایران و تیم ملی توپ بزنند. آنها هستند، شما نیستید!