صدای بلند اعدام
مصطفی کواکبیان نماینده اصلاحطلب مردم تهران، در مجلس پیشنهاد داده مفسدان فیالارض در چهارراه استانبول به دار آویخته شوند تا مردم باور کنند مجموعه حاکمیت کاری انجام میدهد. ازقضا روزنامههای یک جریان خاص سیاسی نیز دیروز برای داغ کردن پیشنهاد اعدام مفسدان و اخلالگران اقتصادی سنگ تمام گذاشته بودند، اما این پیشنهاد از طرف کواکبیان چندان قابلانتظار نبود؛ کسی که ادعا میکند خاستگاه سیاسی او اصلاحات و مبنای فکریاش گفتوگوی تمدنهاست.
البته شاید پیشنهاد به دار آویختن مفسدان اقتصادی از سوی کواکبیان، پاسخ ضمنی به رئیس قوه قضاییه باشد که گویا در بحث افزایش قیمت سکه و ارز گفته بود: «دستهای مافیایی در کار است که باعث افزایش نرخ سکه و دلار میشود» تا بازار آرام بگیرد و مردم ببینند که حاکمیت گام مؤثری در کنترل بازار برداشته است: با اینحال، این حد از زیادهروی در تجویز راهکارهای تعزیری برای اصلاح اقتصادی از سوی هیچکسی نمیتواند توجیهپذیر باشد. پرسش این است: ما به کجا میرویم که اصولگرا و اصلاحطلب به دار آویختن را راه نجات میدانند؛ یکی تیتر یک روزنامه خود را به اعدام اختصاص میدهد و دیگری نطق خود را در مجلس.
از دور که ماجرا را رصد میکنیم، با شروع تنشهای ارزی، رانتی شیرین در قالب عرضه ارز دولتی در اختیار عدهای خاص قرار میگیرد و برای این کار خزانه ارزی دولت به روی کسانی که پول هنگفت و رانت ارزشمند دارند باز میشود تا بهقدر توان دلار ارزان بخرند و انبار کنند. بعد که اوضاع بدتر میشود و مجاری مختلف از خروج سنگین ارز از کشور خبر میدهند، درهای ضرابخانه بانک مرکزی باز میشود و فروش آبشاری سکه با قیمتی معادل یکسوم قیمت امروز در دستور کار قرار میگیرد تا مثلاً نقدینگی سرگردان جمعآوری شود. بعد هم تخصیص 20میلیارد دلار ارز دولتی آغاز میشود و سوءاستفادهای که صدای همه را درآورد. حالا بیآنکه کسی از صادرکنندگان این فرمانها خبر بگیرد یا بهدنبال بازجویی از منتفعان اصلی این ریختوپاشها باشد، توصیه میشود چند نفر از مفسدان اقتصادی اعدام شوند تا حساب کار دست بقیه بیاید و پرونده سوءمدیریتها نیز بسته شود؛ غافل از اینکه اقتصاد زبان زور نمیفهمد، شفافیت میخواهد.