
ماجرای تلخ کارگذاشتن مین و سیم خاردار در محله

آمریکاییها برای سکونت راحت خود امکانات و تأسیسات بسیاری در زمینهای محدوده جلالیه مهیا کرده بودند تا خودکفا باشند. راهاندازی نخستین تصفیهخانه آب، ایجاد کارخانه برق و کارخانه یخ، تنها بخشی از تأسیسات مهم آنها در امیرآباد به شمار میرفت، البته علاوه بر این امکانات انواع باشگاههای خدماتی و رفاهی مانند باشگاه پاتیناژ، اسبسواری و... نیز در این محدوده راهاندازی شد، اما این امکانات برای اهالی سودی نداشت و حتی چندین جنازه هم در نهایت روی دست آنها گذاشت. علی ابراهیمی از ساکنان قدیمی محله امیرآباد درباره این موضوع میگوید: « از خیابان شهید فکوری تا ملاصدرای کنونی، محل اسکان آمریکاییها بود. آنها برای سهولت زندگی در این بخش امکانات بسیاری را ایجاد کردند. تعمیرگاه و مرکز موتوری، ۵ خوابگاه که هر کدام ۱۴ اتاق داشت، حمام و دستشویی عمومی برای سربازان، ۱۲ ساختمان بهداری، ۵۲ ساختمان کوچک، تصفیهخانه آب با ظرفیت ۴۰۰ مترمکعب در شبانهروز، منبع آب، استخر کاشیکاری و رختکن، کارخانه برق با ۵ دستگاه مولد و کارخانه یخسازی به ظرفیت ۴۶ تن در روز، ازجمله مراکزی بود که آمریکاییها ساختند تا در مدت حضورشان در پایتخت از آنها استفاده کنند. راهاندازی کارخانه یخ برای نخستین بار در ایران اتفاق افتاده بود و بخشی از یخهای مورد نیاز دربار در این کارخانه تامین و فرستاده میشد. آنها برای اینکه بتوانند از سرقت این تجهیزات جلوگیری کنند و غیراز خودشان افراد دیگری در این محدوده تردد نداشته باشند، دورتادور این محدوده را به عرض یکمتر و نیم حفاری کرده بودند، سیم خاردار کشیده و مین کار گذاشته بودند تا درصورت ورود افراد غیرمجاز، مینها منفجر شوند. چندین نفر هم به همین منوال فوت شدند. تعریف میکنند 11آبان سال۱۳۲۳جوانی در امیرآباد تهران وارد منطقه نظامی نیروهای متفقین شده و با انفجار مین کشته شد.» اما با خروج آمریکاییها از این محدوده، پهلوی دستور جمعآوری این مینها را داد. ابراهیمی میگوید: «آن زمان من و دوستانم کودک بودیم و اغلب در این محدوده بازی میکردیم، میدیدیم که نیروها برای خنثی کردن مین به این محدوده میآیند.»