مصطفی آب روشن؛ جامعهشناس و جرمشناس
بهطور قطع محیط اجتماعی بر کل خانواده یا به شکل خاص در سرنوشت تکتک اعضای آن تأثیر مثبت و منفی خواهد داشت. درواقع بخش بزرگی از الگوهای فکری انسان در محیط اجتماعی شکل میگیرد. بهعبارتی اگر فرد و خانوادهای در منطقه جغرافیایی که تراز فرهنگی بالایی دارد سکونت داشته باشند بهاحتمال زیاد سرنوشت خانواده و فرزندان در مسیر شایستهای حرکت خواهد کرد و بالعکس هر چه نابسامانیهای اجتماعی در محیط زندگی شهروندان شاخص و برجسته باشد احتمال اینکه فرزندان خانواده در اینگونه محیطهای آنومیک بهسوی انحراف و بزهکاری اجتماعی سوق پیدا کنند بیشتر خواهد شد.
محیط زندگی تأثیر مستقیم و معناداری با سرنوشت انسانها دارد. تراکم جمعیتی در نقاط مختلف شهرها میتواند در الگوهای رفتاری شهروندان نقش بسزایی داشته باشد؛ در واقع هرقدر تراکم جمعیتی در یک منطقه خاص افزایش پیدا کند بهطور قطع تراکم اخلاقی را در پی خواهد داشت. افزایش جمعیت با افزایش خشونت و کجروی نسبت مستقیمی دارد، زیرا نسبت جمعیت به منابع را از حالت اعتدال خارج میکند و افراد برای رسیدن به منابع محدود با هم رقابت میکنند و این الگوی رفتاری خشونتهای کلامی و فیزیکی را افزایش میدهد. گاه این پرسش مطرح میشود که چرا در فصل تابستان خشونتهای رفتاری در جامعه بیشتر میشود که این پدیده به همین اصل برمیگردد؛ یعنی در این فصل تمایل به مسافرت در مکانهای زیارتی و تفریحی بیشتر میشود و افزایش ناگهانی جمعیت در یک منطقه جغرافیایی که با محدودیت منابع مواجه است بهطور قطع تنشهای بین فردی و آسیبهای فراوانی را بهوجود میآورد؛ مثلا شهروندان بر سر بهدست آوردن جای پارک با هم نزاع میکنند درحالیکه در همان منطقه در فصل زمستان کمترین خشونت رفتاری و جرم را شاهدیم زیرا به تناسب تراکم جمعیتی کم، تراکم اخلاقی کمتری را شاهد خواهیم بود.
پدیدهای بهنام گمنامی در مناطق شهری است. در واقع هرقدر جمعیت زیادتر شود احساس گمنامی در شهروندان بیشتر شده و افرادی که انگیزههای مجرمانه دارند فرصت پیدا میکنند تا به جرائم و اعمال خشونتآمیز دست بزنند چرا که نظارت اجتماعی بهشدت پایین میآید. اما در روستاها و شهرهای کوچک بهعلت نظارت شدید اجتماعی که ناشی از ارتباطات چهره به چهره، خانوادگی، فامیلی و محلی است، شخص کمتر فرصت کجروی پیدا میکند و از سوی دیگر در مناطق کوچک شهری و روستایی بهعلت همگنبودن جمعیت از لحاظ طبقاتی و اقتصادی، شخص فشارهای روانی کمتری را احساس میکند، ولی در شهرهای بزرگ بهعلت ناهمگنی جمعیتی و در همتنیدگی طبقات مختلف اجتماعی، فاصله طبقاتی بهشدت مشهود است و این احساس بیعدالتی، فشارهای مضاعفی را از نظر روانی به شهروندان تحمیل میکند.
در مبحث معماری شهری و رابطه آن با وقوع جرم و خشونت خدمتتان عرض کنم که میان وقوع جرم و محیط زندگی رابطهای مستقیم برقرار است. با توجه به پژوهشهای به عمل آمده، اندازه فضا، فرم فضا، فشردگی بافت محلات، آلودگی دیداری و کیفیت شبکه معابر، از عوامل کاهش و افزایش وقوع جرم است. در واقع اندازه فضا در ایجاد امنیت و آسایش اجتماعی تأثیرگذار است و در ابعاد کوچکتر فضا، روابط صمیمانهتر برقرار است؛ میدانهای بزرگ شهرهای کنونی بهعلت گمنامی افراد و جمعیت زیاد، شرایط ناهنجاری را فراهم میکند هر چند فضای کوچک که با ازدحام جمعیت همراه باشد، میتواند شرایط آسیبپذیری را بهوجود بیاورد. مجرمان هیچ علاقهای به دیده شدن در حال ارتکاب جرم ندارند.
از منظر فرم فضا، هر محیطی که کمک به مخفی ماندن فرایند مجرمانه کند برای مجرمان شرایط مناسبی را فراهم میکند. بهعبارتی فضاهایی که از منظر ساختاری نمایانی آن به حداقل برسد بهطور بالقوه شرایط جرمخیزی را افزایش میدهد. از نظر فشردگی بافت شهری نیز مکانهایی که تراکم کاربردی زیادی را دارا هستند بهطور طبیعی تراکم اخلاقی را بهوجود میآورند چرا که تردد انبوهی از جمعیت با فرهنگها و مناسبات اجتماعی مختلف، زمینهساز مساعدی برای ارتکاب جرم و ناهنجاری اجتماعی است.
چهار شنبه 10 مرداد 1397
کد مطلب :
25249
لینک کوتاه :
newspaper.hamshahrionline.ir/n75E
+
-
کلیه حقوق مادی و معنوی این سایت متعلق به روزنامه همشهری می باشد . ذکر مطالب با درج منبع مجاز است .
Copyright 2021 . All Rights Reserved