محمود هدایتافزا/دکترای فلسفه
برنامه تلویزیونی زاویه که چهارشنبهها از شبکه چهار سیما پخش میشود، در قسمت سوم از سری جدید خود، کارنامه عملی مؤسسه «سمت» را مورد بحث قرار داد. در این راستا، شهریار زرشناس در مقابل محمد ذبیحی قرار گرفت تا اولی در مقام نقد و دومی در دفاع از عملکرد سمت سخن بگویند. مقاله پیش رو برخی ایرادات ساختاری این مناظره را منعکس میکند.
سازمان مطالعه و تدوین کتب علوم انسانی که از بدو تأسیس، قریب 35سال توسط دکتر احمد احمدی اداره میشد، منتقدان متنفذی نیز یافته است؛ ولی پیشینه مدیریتی و اخلاق احمدی و نیز جایگاه خاص او در نهادهایی نظیر شورایعالی انقلاب فرهنگی، مانع از نقد کلیت عملکرد وی بود، چه رسد به طرح اتهامات خاص علیه او!
اما اکنون که رئیس سمت دار فانی را وداع گفته، فرصت برای طرح انتقادات صریح نسبت به رویکرد مؤسسه و حتی اتهامزنی فراهم شده است. گویا اتاق فکر برنامه زاویه نیز باخردهگیران سمت همراهند، لذا در همین ابتدا مناظرهای تدارک دیدند تا قدم محکمی برای نقد سمت برداشته باشند و با پخش چنین برنامهای، دامنه انتشار نقدها بسی فراختر شود و مخاطبان بیشتری نیز برای استماع نقاط ضعف سمت تدارک شود. منتقد مطلوب ایشان برای شرکت در این برنامه نیز، کسی جز شهریار زرشناس نبود.
همچنین از آنسو باید فردی به جانبداری از سمت میآمد و پاسخگوی این هجمهها میشد. طبعا در این میان، محمد ذبیحی نخستین گزینه بود، چه او از ابتدای سال 96بهعنوان قائممقام سمت در این سازمان فعالیت داشت. در این ایام، ظاهرا بهدلیل بیماری و کهولت سن احمدی، اغلب امور سمت، ذیل نظر ذبیحی سامان مییافت. وی هماینک با حکم وزیر علوم، سرپرستی مؤسسه را عهدهدار است.
این قلم بهعنوان بیننده برنامه زاویه، ایرادات ساختاری متعددی را در آن مناظره ملاحظه کرد که اهم آن به اختصار بیان میشود:
الف- عدول برنامه زاویه از رسالت خویش:
زاویه برای مخاطبان خویش از آنرو جاذبه دارد که در یکی از موضوعات علوم انسانی، زمینه را برای طرح دستکم دو نگاه متفاوت مهیا میکند نه آنکه مدیر یا مسئولی را برای پاسخگویی به برنامه فرا خواند. متأسفانه در برخی نشستهای زاویه شاهد سیمجین شدن برخی مهمانان واجد مسئولیت بودهایم؛ حال آنکه چنین رویکردی مناسب برنامه «گفتوگوی ویژه خبری شبکه دو» یا برخی برنامههای هفتگی نظیر «پایش» یا «ثریا» است. انتظار بود که تیم جدید زاویه به اهداف اصلی و حیث مخاطبپسند آن التفات بیشتری میکردند نه آنکه مجری برنامه حتی بودجه سالانه سمت را نیز از سرپرست آن جویا شود و وی را از آنرو مجاب به پاسخگویی و شفافسازی کند. صدالبته پاسخگویی جزو نیازهای مبرم جامعه ایرانی بهویژه در این دوران است، اما خواست مخاطبان زاویه که بعضا از آنگونه برنامهها رمیدهاند، طرح مباحث تخصصی و نظری است.
ب- عدمنگاه عادلانه به مهمانان:
در مناظره ناظر به کارنامه عملی سمت، مجری محترم برنامه از ابتدا با نگاه تبعیضآمیز برنامه را پیش برد. شایسته بود که بحث با ذبیحی آغاز میشد، چه اولا او به لحاظ سنی از زرشناس بزرگتر است و هم تحصیلات حوزوی و دانشگاهی دارد. نیز او میبایست در تکمیل گزارش ابتدایی برنامه که بیشتر به سیر تکون و اهداف سازمان سمت پرداخته بود، گزارش خلاصهای از وضعیت فعلی سمت مطرح میکرد؛ اما مجری برنامه، گفتوگو را با زرشناس آغاز میکند. مهمان منتقد نیز بسی سخنان خود را با تأکیدات مکرر و ذکر مثال بسط میدهد. در این میان مجری با سکوت مطلق به سخنان او گوش میدهد و حتی یک کلمه نیز سخن نمیگوید تا مبادا رشته سخن از دست او خارج شود. خلاصه زرشناس خودش تصمیم میگیرد که از سخنان آشفته و اتهامزنی عبور و انتقادات خویش را در قالب 3عنوان دستهبندی کند. البته مجری نیز در این قسمت او را مدد میدهد و در نهایت، آن 3نکته را مکتوب میکند. ظاهرا مجری فکر نمیکرد که زرشناس در بخشهای بعدی نیز همان مطالب را مجددا تکرار خواهد کرد!
اما وقتی نوبت به ذبیحی میرسد، مجری برنامه بهطور مرتب در میان سخنان او میدود. این روند در بخشهای بعدی گفتوگو نیز ادامه مییابد و در مراحل بعدی، مجری و زرشناس به تناوب سخنان ذبیحی را قطع میکنند. نوع پرسش کردن مجری نیز در مواردی به مثابه محاکمه ذبیحی بود. عجیبتر از همه آنکه پایان گفتوگو نیز به زرشناس ختم میشود؛ حال آنکه در اینگونه مناظرات رسم بر آن است که گفتوگو با یکی آغاز و با دیگری پایان یابد. مجری پیشین زاویه معمولا این جهت را رعایت میکرد.
ج- عدمتناسب علمی و عملی طرفین مناظره:
ذبیحی تحصیلکرده حوزه در فقه و اصول و کلام و فلسفه اسلامی است. تحصیلات دانشگاهی و تألیفات وی نیز متمرکز بر فلسفه سینوی و صدرایی است. او خود معترف است که اطلاعات اندکی از فلسفه غرب دارد و با فیلسوفان جدید مغربزمین آشنایی چندانی ندارد. در نقطه مقابل او، زرشناس نه فقه و اصول خوانده و نه از کلام و فلسفه اسلامی بهره خاصّی دارد؛ ولی بالعکس از سیر اندیشه در غرب، مکاتب فکری آن سامان و تاریخ تحولات مغربزمین، اطلاعات قابل توجهی دارد؛ گرچه تحصیلات آکادمیک مشخصی در این حوزه نیز ندارد و صرفا مدتی در اروپای شرقی دانشجو بوده است. به لحاظ سوابق عملی نیز، تناسب خاصی بین طرفین مناظره ملاحظه نمیشود. ذبیحی استاد دانشگاه بوده و ریاست دو دانشگاه را نیز در کارنامه عملی خود دارد؛ ولی زرشناس هیچ سابقه مدیریتی یا آموزشی ویژهای ندارد و صرفا مدتی سردبیر دو نشریه بوده است. با این توصیف قابل پیشبینی بود که مناظره این دو، بهدلیل عدمدرک متقابل، چندان دستاورد علمی مشخصی به همراه نداشته باشد. البته به باور این قلم، همین مناظره نیز دو نکته آموزنده برای برخی مخاطبان داشت: یکی آنکه ممکن است فارغالتحصیل حوزه علمیه و دانشگاههای ایران، حامی بیان همه آرای نظری در کتب درسی باشد و در مقابل، فردی آشنا با اندیشههای غربی، طرفدار سرسخت ایدههای ایدئولوژیک و تکصدایی در کتب دانشگاهی باشد. دیگر آنکه ممکن است یک شخص حوزوی در مناظرهای داغ و نابرابر، متانت و خونسردی خویش را تا به آخر حفظ کند؛ اما فردی که مدتی در اروپای شرقی درس خوانده، ضمن تظاهر زبانی به اسلام، از ایفای چنین سلوکی ناتوان باشد.
ملاحظاتی بر مناظره کارنامه «سمت» در برنامه تلویزیونی زاویه
عدالت یا عدول از رسالت؟
در همینه زمینه :