• پنج شنبه 23 اسفند 1403
  • الْخَمِيس 13 رمضان 1446
  • 2025 Mar 13
پنج شنبه 23 اسفند 1403
کد مطلب : 251300
لینک کوتاه : newspaper.hamshahrionline.ir/g5vmD
+
-

چله‌نشینی برای درمان

از مشکلات پوستی تا زخم معده، صرع و کمردرد در دهکده سلامت علاج می‌یابند

گزارش
چله‌نشینی برای درمان

رابعه تیموری- روزنامه نگار

متخصص آسیب‌شناسی سلولی است و برای پیشرفت این علم امروزی 7 ابداع و اختراع در کارنامه‌اش ثبت کرده، اما اهل مناقشه و مخالف‌خوان طبیبان سنتی نیست و به‌عنوان محقق طب ایرانی – اسلامی تألیفات و مقالات بسیاری دارد. او از جانبازان جنگ تحمیلی، کوهنوردی حرفه‌ای و از دانشیاران دانشگاه شهید‌بهشتی است و نخستین دهکده سلامت تهران را بنا کرده؛ دهکده‌ای که به بیمارستان، درمانگاه یا مراکز بهداشتی شباهتی ندارد، اما بیماران برای درمان خود در آن چله‌نشینی می‌کنند تا رفتارهای غلطی را ‌که سلامت‌شان را به خطر انداخته، اصلاح کنند. درباره دکتر حسن اکبری حرف می‌زنیم که دهکده سلامت را در یکی از نقاط خوش‌آب‌و‌هوای حاشیه پایتخت بنا کرده است.

به سبک و سیاق باغ‌های ایرانی
از هیاهو و شلوغی شهر تهران خبری نیست و در کوچه‌پس‌کوچه‌های روستا آرامشی دلنشین جریان دارد. ساختمان نوستالژی دهکده سلامت در انتهای کوچه‌ای بن‌بست قرار گرفته و شاخه‌های درختان گردوی بلندقامتش از پناه دیوارهای آجری کوره‌ای‌رنگش به کوچه سرک کشیده‌اند. در امتداد درختان رشیدی که در حاشیه سنگفرش آجری حیاط ردیف شده‌اند، همه نشانه‌های معماری باغ‌های ایرانی به زیبایی خودنمایی می‌کنند. وسط حیاط وسیع و درندشت ساختمان، کلبه سنتی باصفایی بنا شده که پنجره‌های چنددری هلالی دارد و لابه‌لای ستون‌های خشتی وآجری بهارخواب و نمای دیوارها، کاشی‌هایی با نقوش اسلیمی به‌کار رفته است. کنار در ورودی این بنا تابلوی «درمانگاه» به چشم می‌خورد و در داخل درمانگاه دکتر اکبری مشغول ویزیت بیمارانی است که قصد چله‌نشینی در دهکده را ندارند و قرار است در منزل دوره درمان خود را طی کنند.

غذاهایی که دوا هستند
 کسالت‌های کسانی که در اتاق انتظار درمانگاه نشسته‌اند، مختلف و متفاوت است و در میان آنها از افراد مبتلا به مشکلات پوستی تا کسانی که به زخم معده و سردرد و صرع و کمردرد دچار شده‌اند، به چشم می‌خورد. در نسخه‌هایی که آقای دکتر برای آنها می‌پیچد، طول و تفصیل توصیه‌هایی که برای تغییر راه و روش و سبک زندگی بیماران دارد‌  از اقلام داروهای شیمیایی و گیاهی نسخه‌هایش بیشتر است. بسیاری از داروهای آنها هم همان حکم غذایشان را دارد و باید مانند بیمارانی که در سوئیت‌های کلبه‌مانند دهکده اقامت دارند، درد و بیماری خود را با نان سنتی سبوسدار، سبزی و میوه ارگانیک، گوشت‌های گرم شتر و گوسفند و تخم‌های محلی غاز و مرغ و اردک دوا کنند. پرورش این حیوانات در گوشه‌وکنار دهکده که شیر و گوشت بیماران را تأمین می‌کند‌ به دهکده سلامت حال و هوای روستا داده است، اما حیواناتی که در «انیمال روم» نگهداری می‌شوند فقط به‌کار آقای دکتر می‌آیند و بیماران با آنها سروکار ندارند. این حیوانات موش‌هایی چموش و قد و نیم‌قد هستند که دکتر اکبری با آزمایش روی آنها به‌دنبال یافته‌های جدید در علم طب می‌گردد.

پایان جدل چندین‌ساله
سرنخ حکایت تأسیس دهکده سلامت به سال‌1387 و ماجرای بیماری دکتر حسن اکبری می‌رسد. آن سال ابتلا به بیماری کمردرد و سیاتیک شدید توان فعالیت‌های معمول و روزانه‌ را هم از آقای دکتر گرفته بود. اکبری در دوره انتظار و آمادگی برای عمل جراحی به توصیه دوستی تصمیم گرفت روش‌های درمان طب ایرانی- اسلامی را امتحان کند و برخلاف انتظارش با استفاده از این طب و بدون عمل جراحی به اندازه‌ای حالش خوب شد که چند‌ ماه بعد همراه گروهی کوهنورد که از سال‌ها پیش همنوردش بودند، قله دماوند را فتح کرد. بعد از آن اتفاق تحقیق و مطالعه در طب سنتی ایرانیان دلمشغولی جدی دکتر اکبری شد و وقتی یقین کرد این علم کهن می‌تواند به جای مناقشه و جدل با پزشکی مدرن کنار آن بایستد و به پیشگیری و درمان بیماری‌ها کمک کند، تصمیم گرفت در تهران محلی خاص و متفاوت با عنوان دهکده سلامت بنا کند که در آن همه ملزومات یک سبک زندگی سالم فراهم باشد و بیماران با چله‌نشینی و 40روز سکونت در آن عادت‌های رفتاری نادرست خود را اصلاح کنند.

مکث
سرمایه‌ای ماندگار
آقای دکتر اهل روستای خونان بوئین زهرا‌ست و 2سال پس از آنکه زلزله بوئین‌زهرا را زیر‌و‌رو کرد، به دنیا آمد. 2سال بعد از تولد آقای دکتر، پدر و مادر مهربانش از زمین کشاورزی و روستای آبا و اجدادی‌شان دل کندند و راهی پایتخت شدند تا‌ نان و رزقی برای بزرگ‌کردن بچه‌ها پیدا کنند.استعداد و سختکوشی حسن‌آقا از همان کودکی دل پدر و مادر را به آینده‌داربودن فرزندشان قرص می‌کرد، ولی حتی عشق حسن‌آقا به درس و تحصیل هم باعث نشد از طمع دشمن به آب و خاکش بی‌تفاوت بگذرد و در دوران جنگ‌تحمیلی گاه و بی‌گاه درس و مدرسه را رها می‌کرد تا همراه همکلاسی‌های جنوب‌شهری‌اش به جبهه برود. درحالی‌که پدر و مادر پذیرفته بودند که عشق به وطن برای پسر تیزهوش‌شان فرصت پرداختن به حسرت‌ها و آرزوها را باقی نمی‌گذارد، حسن‌آقا پشت خاکریزهای جبهه و با همان جسم پر از یادگاری‌های جنگ به جبران عقب‌ماندگی‌های تحصیلی‌اش پرداخت و در 22سالگی در رشته پزشکی دانشگاه ارومیه پذیرفته شد. پس از پایان جنگ تحمیلی هم برایش فرصتی فراهم شد تا پله پله این مسیر را تا دانشیاری دانشگاه شهید بهشتی ادامه دهد.





 

این خبر را به اشتراک بگذارید