ترانهها و بهانهها
عبدالجبار کاکایی/ شاعر و پژوهشگر ادبی
این روزها ترانههایی که سروده میشوند با همراهی ریتم و ملودی و آهنگ در همهجا به گوش میرسند. حضور ترانهها در خلوت آدمها و جمعهای دوستانه و خانوادگی همچنین کلوپها و کنسرتها – با مخاطبان فراوانی که دارند – جلوههای گوناگون و مختلفی مییابند.
فراگیر شدن در چنین سطحی، طبیعتا واکنشها و نقطهنظرات گوناگون و مختلفی را نیز موجب میشود.
در این میان وزارت ارشاد اسلامی خود را مکلف و موظف به نظارت کامل در اینباره میداند، تا مدتی که با وجود واحد ارزیابی در این وزارتخانه، وسعت کار در بخش نظارت آنقدر وسیع و حجیم است که عملا وجه ارزیابی را در خود حل کرده است؛ از این رو آثار هنری فاصله بین پدیدآورنده و مخاطب را با عبور از تنگهها و معبرهای تنگ نظارت طی میکنند.
عبور از این مسیر و تأیید در مرحله نظارت شاید برای بسیاری از مردم نشانه و گواه وجاهت اثر باشد، اما از دیدگاه مجامع ادبی چنین نیست. درواقع نگاه کلی و ارادی به همه آثار در مرحله نظارت بهجای ارزیابی آنها از یکسو و اجرای بخشی از ترانهها در کنسرتهایی که انتظار حاضران در آنها از یک ترانه فقط ایجاد شادی است موجب شده تا از دیدگاه خیلیها حتی با وجود تأیید از سوی وزارت ارشاد همه ترانهها خوب نباشند؛ آنهایی که نگران پیامدهای مخرب روانی و بیانی آثاری هستند که دستکم از داشتن کلامی فاخر بیبهرهاند.
به هر روی تأیید برخی آثار و اجازه نشر نگرفتن برخی دیگر در مواردی موجب شده تا در درست بودن این مسیر شک شود.
به نظر میرسد موافقت با حضور همه افراد در عرصههای تفریحی مانند استادیومها و عمومیتر شدن اجراهای هنری – در هر رشتهای – باری را که اکنون بر دوش کنسرتهاست کم میکند.
از سوی دیگر با کیفی شدن آثار اجراشده در کنسرتها وزارت ارشاد در مواجهه با آثار هنری با تکیه بیشتر بر ارزیابی بهجای نظارت به مردم آگاهی و حق انتخاب بیشتری خواهد داد.
در چنین حالتی میتوان به باکیفیتتر شدن محصولات هنری و ارتقای سلیقه و انتخاب مردم امیدوار بود.