![سابقه تلخ](/img/newspaper_pages/1403/11-%20bahman%20jadid/25/farhang/17-01.jpg)
آمریکا مذاکره نه، ذلالت میخواهد
سابقه تلخ
![سابقه تلخ](/img/newspaper_pages/1403/11-%20bahman%20jadid/25/farhang/17-01.jpg)
مائده شیرپور- روزنامهنگار
مذاکره با آمریکا بهخودی خود در قوانین کشور و سیاستهای وزارت خارجه نفی نشده است و مشکلی ایجاد نمیکند؛ نهتنها آمریکا، بلکه جمهوری اسلامی ایران هیچ محدودیتی برای مذاکره با کشورهای دنیا ندارد و همه کشورها را به شرط پذیرفتن اصل برابری و احترام به رسمیت میشناسد و مذاکره، مراوده و برقراری روابط را با آنها نهتنها منع نمیکند، بلکه تشویق به برقراری ارتباط هم میکند. اما اگر کشوری براساس زیادهخواهی و با نگاه بالا به پایین و با دخالت در امور کشورهای دیگر بخواهد به ملت شریف ایران سیاست خاصی را دیکته کند، روابط دچار اختلال میشود و ایران تا زمان رعایت کامل احترام، دست از مذاکره و همکاری برمیدارد. احترام متقابل، مذاکره و مراوده بهدور از بهرهکشی و دخالت در امور داخلی، خط قرمز جمهوری اسلامی برای برقراری ارتباط با کشورهاست. اما از همان روزهایی که مردم برای انقلاب اسلامی تلاش میکردند، این آمریکا بود که با طرفداری از دیکتاتوری شاه و خدماتدهی به سازمان مخوف ساواک، تلاش کرد که انقلاب مردم را نادیده بگیرد و برای نابودیاش از هیچکاری فروگذار نکند. آمریکا بود که با خواست ملت ایران مخالفت میکرد تا منافعش از دست نرود و امروز هم که انقلاب ایران 46سالگیاش را به سلامت و با غرور و البته با پیشرفتهای چشمگیر در عرصههای علمی و دفاعی رد کرده باز از هیچ تلاشی برای ضربه زدن به خواست مردم دست نکشیده و همچنان میخواهد ملت ایران ذلیل و مستعمره باشد؛ چیزی که امکان ندارد با اراده ملتی که شهید دادهاند و تلاش کردهاند تا ثمره انقلابشان را ببینند، هماهنگ شود.
اما چرا ملت ایران نگاه خوشبینانهای به مذاکره با آمریکا ندارند و چرا نباید به دولتمداران آنها اعتماد کرد، دلایل تاریخی مهمی دارد که در ادامه مرور میکنیم. باید یادآور شویم که اخیرا گاهی صحبت از مذاکره از زبان دیپلماتهای داخلی بیان میشد که اینبار برخلاف قبل که تأکید به پیششرط احترام متقابل برای مذاکره بود، روند دیگری برای آمریکای ترامپ توسط رهبر فرزانه انقلاب درنظر گرفته شد.
رهبر معظم انقلاب: مذاکره با آمریکا عزتمندانه و شرافتمندانه نیست
چندی بعد از صحبت محمدجواد ظریف، وزیر خارجه پیشین و معاون راهبردی مسعود پزشکیان درباره مذاکره با ترامپ، رهبر انقلاب اسلامی در سخنانی مذاکره با آمریکای ترامپ را به صراحت رد کردند. ایشان 19بهمنماه در دیدار جمعی از فرماندهان نیروی هوایی و پدافند هوایی ارتش فرمودند: «و اما بحث مذاکره، چند وقت است میشنوید در روزنامه، در فضای مجازی، در سخنان این و آن، بحث میشود از مذاکره دولت. خب، آنچه مورد بحث این بحثکنندگان است - چه در داخل و چه در خارج - مذاکره با آمریکاست. اسم مذاکره را میآورند که «آقا! مذاکره چیز خوبی است»، انگار کسی مخالف با خوب بودن مذاکره است! امروز وزارت خارجه جمهوری اسلامی ایران یکی از پرکارترین وزارتخارجههاست. کارش همین است دیگر؛ با کشورهای دنیا -شرقی، غربی، همهجور- مذاکره میکنند، رفتوآمد میکنند، حرف میزنند، قرارداد میبندند؛ استثنایی که وجود دارد، آمریکاست. البته رژیم صهیونیستی را اسم نمیآورم؛ چون دولت نیست؛ رژیم صهیونیستی یک باند جنایتکاری هستند که آمدند یک سرزمینی را غصب کردند، دارند جنایت میکنند؛ او محل کلام نیست. استثنا آمریکاست.
چرا استثناست؟ علت چیست؟
آیتالله سیدعلی خامنهای در دیدار فرماندهان نیروی هوایی فرمودند: «مذاکره با آمریکا هیچ تأثیری در رفع مشکلات کشور ندارد. نهخیر از مذاکره با آمریکا هیچ مشکلی حل نمیشود. دلیل: تجربه. ما در دهه ۹۰ نشستیم حدود 2سال با آمریکا مذاکره کردیم... دولت آن روز ما نشست مذاکره کرد، رفتند، آمدند، نشستند، برخاستند، مذاکره کردند، گفتوگو کردند، خندیدند، دست دادند، رفاقت کردند، همهکار کردند، یک معاهدهای هم تشکیل شد؛ در این معاهده، طرف ایرانی خیلی هم سخاوت به خرج داد، خیلی امتیاز داد به طرف مقابل، اما همان معاهده را آمریکاییها عمل نکردند؛ همین شخصی که حالا الان سر کار است، این معاهده را پاره کرد و گفت پاره میکنم و کرد؛ عمل نکردند. قبل از این هم که او بیاید، همانهایی که این معاهده با آنها انجام گرفته بود به معاهده عمل نکردند؛ معاهده برای این بود که تحریمهای آمریکا برداشته شود، [اما] تحریمهای آمریکا برداشته نشد. در مورد سازمان ملل هم یک استخوانی لای زخم گذاشتند که مثل تهدیدی همیشه بالای سر ایران وجود داشته باشد. این معاهده، محصول مذاکرهای است که بهنظرم 2سال -یا بیشتر یا کمتر- طول کشید. خب، این تجربه است دیگر؛ از این تجربه استفاده کنیم. مذاکره کردیم، امتیاز دادیم، کوتاه آمدیم، اما نتیجهای را که مقصودمان بود بهدست نیاوردیم؛ همین معاهده را هم با همه این نقصهایی که داشت، طرف مقابل باز خراب کرد، نقض کرد، پاره کرد. با یک چنین دولتی مذاکره نباید کرد؛ مذاکره کردن عاقلانه نیست، هوشمندانه نیست، شرافتمندانه نیست.»
تجربه مذاکره با آمریکا
مروری داریم بر کارهایی که در طول 46سال گذشته آمریکا در قبال ملت ایران مرتکب شده و مذاکراتی که تقریبا هیچ دستاوردی برایمان نداشته است.
هنگامی که انقلاب اسلامی در بهمن1357به پیروزی رسید، نفرتی عمیق از دولت ایالاتمتحده آمریکا در ایران موج میزد؛ چراکه استبداد پهلوی با کودتای آمریکایی 28مرداد 1332قوام و دوام یافته بود و دولت آمریکا تا آخرین لحظات حیات رژیم پهلوی آن را مورد تأیید و حمایت قرار داده بود. با وجود این، امامخمینی(ره) در همان نخستین روزهای پیروزی از انقلابیون خواستند تا از حمله به سفارتخانههای خارجی بپرهیزند.
اما دولت آمریکا به این موضوع توجه کافی نداشت و از اینرو وقتی در اردیبهشتماه 58حبیبالله القانیان، رئیس انجمن کلیمیان تهران به اتهام خیانت به کشور به نفع اسرائیل به اعدام متهم شد، وزارت امورخارجه آمریکا این اقدام را مورد سرزنش قرار داد. همچنین سنای آمریکا نیز با صدور قطعنامهای اعدامهای وابستگان رژیم گذشته ایران را محکوم کرد تا صراحتا با دخالت در امور داخلی کشور با انقلاب مردم نیز ضدیت خود را علیرغم به رسمیت شناختن انقلاب به نمایش بگذارد.
این اقدام دولت آمریکا، دخالت آشکار در امور داخلی ایران تلقی شد؛ بر همین اساس در سراسر کشور راهپیماییها در تقبیح دخالت آمریکا در امور داخلی ایران از سر گرفته شد. در مقابل، دولت آمریکا اعلام کرد که سفیر دیگری غیر از والتر کاتلر را انتخاب نمیکند و روابطش با ایران را در سطح کاردار نگاه خواهد داشت. اسناد بهدست آمده از سفارت آمریکا در تهران نشان میدهد که در این زمان دولت آمریکا بدون درنظر داشتن حمایتهای خود از رژیم پهلوی و تأثیرات ناخوشایند این اقدام بر افکار عمومی مردم ایران، از برداشتن گامهای عملی برای بهبود روابط 2کشور خودداری میورزید و منتظر بروز نشانههای مثبت (شما بخوانید امتیازدهی) از سوی دولت ایران بود. دولت موقت با نگاه لیبرالی تلاش داشت تا روابط را به نفع خود مدیریت کند و از جنبه عملی نیز وابستگی شدید اقتصادی و نظامی ایران به آمریکا و وجود قراردادهای بلاتکلیف، موجب میشد که دولت موقت در قبال آمریکا راه احتیاط را در پیش گیرد. اما این دولت چنانکه آمریکاییها نیز بدان واقف بودند، توان مقابله با موج سهمگین ضدآمریکایی ملت ایران را نداشت و در عین حال دخالتهای مکرر آمریکا در امور داخلی ایران، مسئولان دولت موقت را در برابر مخالفان بهبود روابط با آمریکا در موضع انفعال قرار میداد.
بدینترتیب، ایالاتمتحده آمریکا پس از چندماه صبر و انتظار به این نتیجه رسید که خود باید گام اول را در راه بهبود مناسبات با ایران بردارد. آمریکا در شهریورماه 58با تقاضای دولت موقت برای برخی خریدهای نظامی از آمریکا موافقت کرد، سپس یک محموله از تسلیحات خریداری شده در زمان شاه را به ایران تحویل داد و صادرات فوقالعاده نفت سفید(کروزن) به ایران را تصویب کرد. حال چنین مینمود که روابط بین 2کشور اندکی بهبود یافته است؛ از اینرو در 11مهرماه 58ابراهیم یزدی، وزیر امور خارجه دولت موقت که برای شرکت در اجلاس مجمع عمومی سازمان ملل به نیویورک سفر کرده بود با سایروس ونس، همتای آمریکایی خود دیدار و درباره مسائل فیمابین گفتوگو کرد. این گفتوگو از سوی دکتر یزدی دوستانه و بیپرده توصیف شد. یکی از توافقات صورت گرفته در این مذاکرات، ارسال قطعات یدکی نظامی به ایران بود که پیش از انقلاب خریداری شده و آمریکا تا این زمان از تحویلشان سر باز میزد.
با این حال، خطای بزرگی که همین زمان از دولت آمریکا سر زد، روابط 2کشور را در یک بحران عمیق و مهارناشدنی فرو برد. این خطا چیزی نبود مگر پذیرش شاه مخلوع ایران در خاک آمریکا و این کار یعنی عملا مخالفت آمریکا با انقلاب یکبار دیگر عیان شد.
بلافاصله ایرانیان مقیم آمریکا در مقابل بیمارستانی که شاه در آن بستری شده بود، دست به اعتراض زدند و در سراسر ایران نیز راهپیماییهای ضدآمریکایی برگزار شد. در همین حال، گروهی از دانشجویان دانشگاههای تهران که شدیدا با سیاستهای آمریکا در مقابل ایران مخالف بودند، تصمیم به تصرف سفارت و دستگیری اعضای آن گرفتند. این دانشجویان مسلمان پیرو خط امام بودند.
پیام امام خمینی که در آن اقدام دانشجویان مسلمان پیرو خط امام را به انقلاب دوم تعبیر کرده بودند، آنها را در تداوم حرکت خود مصمم ساخت. از این گذشته دولت آمریکا بدون درنظر گرفتن پیچیدگی و حساسیت موضوع، در اقدامی عجولانه دست به تهدید دانشجویان و دولت ایران زد و فضایی را بهوجود آورد که براثر آن اگر دانشجویان پیرو خط امام از سفارت آمریکا خارج شده و گروگانها را آزاد میکردند، این اقدام حمل بر ضعف و ترس آنان میشد. دولت آمریکا فشارهای زیاد و شدیدی را بر حاکمیت انقلابی وارد آورد و از تمام ابزارهای ممکن بهره جست تا بتواند اعضای دستگیر شده سفارت خود در ایران را به آمریکا بازگرداند، اما با ایستادگی دانشجویان پیرو خط امام و حمایتهای امام خمینی این اقدامات ناکام ماند.
مکث
آمریکا و نخستین تجاوز به خاک جمهوری اسلامی
اگرچه مقابله با سلطه آمریکا در ایران یکی از شعارها و اهداف انقلاب اسلامی بود و این روند با اشغال سفارت آمریکا در 13آبان 1358گمان میرفت عملیاتی شود، اما قطع روابط 2کشور اقدامی بود که از سوی دولت آمریکا صورت پذیرفت؛ چراکه دولت ایالات متحده در مذاکره برای آزادی اعضای دستگیر شده سفارت خود در تهران ناکام مانده و اقدام نظامی برای حل بحران را در دستور کار قرار داده بود؛ بنابراین در 19فروردین 59قطع روابط سیاسی خود با جمهوری اسلامی ایران را رسما اعلام کرد تا زمینه برای عملیات نظامی در خاک ایران مهیا شود. این حمله کمتر از 2هفته بعد در 5اردیبهشتماه صورت پذیرفت و با توفانی که در صحرای طبس رخ داد، فضاحتی برای این دولت به بار آورد و این تاریخ نخستین تجاوز علنی و رسمی آمریکا به خاک جمهوری اسلامی بود.
این اقدام به نوعی اعلام شکست دیپلماسی آمریکا در قبال انقلاب اسلامی بود و در عین حال سودی برای دولت آمریکا نداشت. تقاضاهای مکرر آمریکاییها مبنی بر از سرگیری روابط یا دستکم مذاکرات 2کشور طی 3دهه گذشته مؤید این مدعاست.