
قصه نخستین بالاشهریها

لیلا باقری
مثلی طهرانی هست که میگوید «اگر فضول نباشد، شاه چه میداند پسقلعه کجاست؟» شاه فرنگزده و خوشحال قاجار، ناصرالدینشان را میگوییم که عادت به ساختن عمارت داشت. تا جای خوش آب و هوایی میدید یا مهندس فرنگ رفتهای به چشمش میخورد اراده میکرد و عمارتی ساخته میشد. عدهای هم بودند که پس قلعهها را نشان شاه میدادند. بعد هم شازدهها، اعیان و اشراف به پیروی از شاه، عمارت پشت عمارت ساختند؛ یکی از یکی ممتازتر.
قصه فقط ساخت عمارت و چشم و همچشمی و وارد شدن فضای تازه به معماری ایرانی نیست، مسئله این است که تا قبل از دوره ناصری این شازدهها و اعیان در همه جای شهر پخش بودند و کسی به این فکر نمیکرد که شمال تهران بروم که جای پولدارهاست، جنوب جای فقیرهاست و... این جهتدهی به شهر تهران بر حسب وضع مالی و تقسیم اقشار از دوره ناصری اتفاق افتاد.
در «تهران در آیینه زمان» نوشته مرتضی سیفی هم اشارهای به چشم و همچشمیهای شازدهها شده است:
- حاج میرزا حسینخان سپهسالار اعظم در سمت شمال و در باغی که قبلا متعلق به حاج علیخان اعتمادالسلطنه بود، بنایی ساخت به سبک فرنگیها.
- عمارت امیریه و عمارت ییلاقی کامرانیه در غرب و شمال غرب شهر ساخته شد. در امیریه تالاری بزرگ با گچبریها و آینهکاریهای زیبا روی سردابی ساختند. در عمارت کامرانیه هم که در دامنه البرز بود باغی ساختند با باغچهبندیها و گلکاریهایی به سبک اروپایی.
- در دوره صدارت میرزا آقاخان نوری، میرزا کاظمخان نظامالملک وزیرلشکر، پارک نظامیه را در شمال شرقی دارالخلافه ساخت. در سمت غربی «نظامیه» پارک ظلالسلطان با اتاقها، تالارها و خیابانهای مخصوص و بینظیرش قرار داشت.
- باغ و عمارت میرزا علیاصغرخان امینالسلطان ثانی، وزیر مالیه با باغ فردوس رقابت میکرد. باغ جلالیه که توسط شاهزاده جلالالدوله ساخته شده بود، کوشکی داشت شگفتانگیز و مایه حسادت عمارت رضوان.
این فهرست، بلند بالاست و اینجا مجال کم؛ اما خلاصهاش میشود اینکه در دوره ناصری هر اعیانزادهای برای خودش باغ و کوشک و عمارتی درست کرد و سعیاش بر این بود که از عمارت دیگری بهتر باشد. تعداد زیادی از این عمارتها هم در شمال شهر و مناطق ییلاقی ساخته شد. جایی تازه کشف شده و پُر آب و خوش هوا. البته در مرکز شهر هم خانهها و بناها به سمت هرچه زیباتر شدن اندرون و بیرون رفتند. برای همین سردرهای خشتی، یکی یکی آجری شدند و صنعت کاشیکاری که رو به افول رفته بود، دوباره قدرت گرفت. دوره ناصری، دوره اولینهای زیادی است؛ ازجمله ایجاد نخستین قشر بالاشهر نشین!