• جمعه 19 بهمن 1403
  • الْجُمْعَة 8 شعبان 1446
  • 2025 Feb 07
جمعه 19 بهمن 1403
کد مطلب : 248207
لینک کوتاه : newspaper.hamshahrionline.ir/pgERQ
+
-

منصور، علم و فردوست؛ این۳‌نفرجای مردم رأی می‌دادند

فردوست: اعلیحضرت دستور می‌داد ما 3نفر نمایندگان مجلس را انتخاب کنیم

تحقق مردم‌سالاری دینی در چارچوب نظام انتخاباتی یکی از اصلی‌ترین ویژگی‌های جمهوری‌اسلامی طی حدود 5دهه گذشته بوده‌است؛ از نخستین روزهای پیروزی انقلاب اسلامی «رأی مردم» جایگزین «اراده ملوکانه» شد و نظام «انتخابات» برای نخستین‌بار در تاریخ ایران، شکل حقیقی به‌خود گرفت.
اگرچه برگزاری انتخابات در ایران به دوران مشروطه بازمی‌گردد و ایرانیان برای نخستین‌بار در آخرین روزهای شهریورماه 1285، همزمان با عید مبعث، برای برگزیدن نخستین نمایندگان مجلس شورای ملی پای صندوق‌های رأی رفتند، اما واقعیت‌های تاریخی گواه این نکته است که تا مقطع پیروزی انقلاب‌اسلامی، هیچ‌گاه «انتخابات» به‌عنوان اصلی‌ترین مجرای اجرایی‌سازی اراده سیاسی مردم مطرح نبوده و همواره این «اراده ملوکانه» بوده که تعیین‌کننده سرنوشت انتخابات بوده‌است. در چنین شرایطی ساختارهای دیکتاتوری حاکم بر کشور را باید به‌عنوان دلیل کانونی عدم‌برگزاری انتخابات واقعی در کشور تا پیش از پیروزی انقلاب‌اسلامی به‌حساب آورد؛ چراکه همواره خروجی صندوق‌های رأی براساس «اراده» و «اشاره» شخص شاه بوده و جنبه نمایشی آن اکنون بیش از هر چیز به سوژه‌ای برای طنزهای تلخ سیاسی تبدیل شده‌است. این روند اما با پیروزی انقلاب‌اسلامی روند معکوس به‌خود گرفت و رأی مردم به اصلی‌ترین مجرای تعیین قدرت کشور تبدیل شد؛ موضوعی که بررسی آمارهای موجود، شاهدی براین مدعاست. اگرچه آمار دقیقی از تعداد انتخابات‌هایی که در دوران قاجار و پهلوی در کشور برگزار شده در دسترس نیست، اما بررسی‌های تاریخی نشان می‌دهد مجموع انتخابات‌هایی که طی این دو حکومت، یعنی در حدود 72سال برگزار شده، حدود 30مورد است.
بررسی این آمار در دوره جمهوری‌اسلامی اما گویای نکات جالبی است؛ از نخستین ماه‌های پیروزی انقلاب‌اسلامی تاکنون، 42انتخابات در سطوح مختلف شامل مجلس، ریاست‌جمهوری، خبرگان‌رهبری، شوراهای شهر و روستا برگزار شده‌است. درواقع درحالی‌که در دوره پهلوی‌ها برگزاری انتخابات اکثرا محدود به مجلس‌شورای ملی بود، اما پس‌از پیروزی انقلاب‌اسلامی، همه ارکان حکومت، مستقیم یا غیرمستقیم با «رأی‌مردم» انتخاب شده‌اند.

حق رأی نمایشی یعنی چه؟
برای بررسی میزان و نوع تأثیرگذاری آرای مردم در روند تصمیم‌گیری‌های حکومت، پیش از هر چیز باید ساختارهای سیاسی حاکم بر کشور را مورد بررسی قرار داد؛ موضوعی که می‌تواند تبیین‌کننده معنای واقعی انتخابات در یک ساختار حکومتی باشد.

   دیکتاتوری: یکی از اساسی‌ترین موانع اعمال رأی مردم در تصمیم‌گیری‌های حکومتی ایران در دوره پهلوی، ساختار دیکتاتوری حاکم بر کشور بود که بیش از هر چیز بازتابی از اراده و خواست شخص پادشاه به‌حساب می‌آمد. او بود که اسامی خروجی از صندوق‌ها را دستچین می‌کرد.
   رأی نمایشی: در ساختار دیکتاتوری پهلوی، رأی مردم «نمایشی» بود و نمی‌توانست تعیین‌کننده رویکردهای مطلوب جامعه برای تعیین سرنوشت خویش باشد. براین اساس هم بود که مجلس و نمایندگان، اگرچه ظاهرا به‌صورت مستقل عمل می‌کردند، اما شخص شاه در انتخاب افراد و سیاست‌های اتخاذی آن کاملا سلطه داشت.
   شکل به جای محتوا: انتخابات زمانی معنای واقعی به‌خود می‌گیرد که پیوند میان «انتخاب‌کنندگان» و «انتخاب‌شوندگان»، رابطه‌ای واقعی و مبتنی بر تأثیرگذاری باشد. این در حالی است که در دوره پهلوی، انتخابات به مجرایی صرفا نمایشی برای اعمال اراده‌ شخص شاه، به جای اراده‌ ملت تبدیل شده بود.

تفاوت حق رأی برای زنان
«حق رأی زنان» جزو شاخص‌های سنجش میزان واقعی‌بودن انتخابات است. در شرایطی که پیش از پیروزی انقلاب اسلامی، حق رأی زنان موضوعی برای نمایش‌های سیاسی ساختگی بود، ‌در جمهوری‌اسلامی «حق رأی زنان» صورت واقعی به‌خود گرفت. مینو صمیمی، از چهره‌های نزدیک به دربار دوره پهلوی دوم و منشی مخصوص فرح در امور بین‌المللی، در کتاب «پشت پرده تخت طاووس» درباره واقعیت حق رأی زنان می‌نویسد: «موقعی که می‌شنیدم ما در کشور از آزادی حق رأی برای انتخاب وکلای مجلس برخورداریم یا می‌گفتند‌ زنان با استفاده از آزادی اعطا‌شده می‌توانند در انتخابات شرکت کنند، بلافاصله این سؤال به ذهنم می‌آمد که اصولا وقتی «ساواک» همه نمایندگان مجلس را برمی‌گزیند، چگونه امکان دارد کسی مسئله وجود «آزادی حق رأی» را باور داشته باشد؟»
  راهی برای امتیازدهی شاهانه: حق رأی زنان در دوره پهلوی، صرفا ابزاری برای «نمایش نوگرایی» بود و در دوره پهلوی اول با کشف حجاب و در دوره پهلوی دوم با دادن حق رأی صوری به زنان همراه بود. حسین فردوست در خاطرات خود، بخشی از واقعیت‌های انتخاباتی درباره انتخابات و زنان را اینگونه افشا می‌کند: «پس‌ از جدایی‌ غلامرضا پهلوی از زنش‌، وی‌ با زنی‌ به‌ نام‌ منیژه‌ جهانبانی‌ ازدواج‌ کرد. پدر زن‌ جدید غلامرضا تا مدتی‌ رئیس‌ پلیس‌ راه‌آهن‌ بود و پس‌ از آن‌ به‌ مقام‌ سناتوری‌ رسید و مادرزن‌ غلامرضا نیز نماینده‌‌ شیراز در مجلس‌ شد.»

مهندسی انتخابات
«مهندسی انتخابات» برای تحقق اهداف مختلف، یکی از محسوس‌ترین ویژگی‌های برگزاری انتخابات در دوره پهلوی به شمار می‌آید که گزاره‌های تاریخی متعددی برای آن وجود دارد.

     انگلیسی‌ها می‌خواستند: محمدرضا پهلوی در کتاب «پاسخ به تاریخ» به‌صراحت اعتراف می‌کند که «انگلیسی‌ها کاملاً عادی و طبیعی می‌دانستند که انتخابات در ایران مطابق نظر و خواسته‌های خودشان صورت بگیرد. در زمان جنگ جهانی دوم انتخابات ایران به این صورت انجام می‌گرفت که مثلا صبح، مستشار سفارت انگلیس با لیستی حاوی 80نامزد نمایندگی مجلس به دیدار نخست‌وزیر می‌رفت و بعدازظهر همان روز کاردار سفارت شوروی نام 12نفر از نمایندگان مورد نظر خود را به نخست‌وزیر می‌داد.»
     شما انتخاب شده‌اید: امیراصلان افشار از چهره‌های متنفذ دوره پهلوی دوم و یکی از معدود نفراتی که تا آخرین لحظات عمر محمدرضا پهلوی در کنارش بود، درباره وضعیت کاندیداتوری‌اش در انتخابات مجلس ملی در دوره نوزدهم، در کتاب خاطرات خود آورده‌است که وقتی در سفر آمریکا بوده، از طرف وزارت امورخارجه نامه‌ای به‌دستش رسیده با این مضمون که شما برای نمایندگی مجلس انتخاب شده‌اید. او حتی در جواب اینکه در آمریکا هستم و نمی‌توانم تبلیغات کنم، پاسخ می‌شنود که این کار برای شما انجام می‌شود.
     صدای علم هم درآمد: اسدالله علم، نخست‌وزیر و وزیر دربار دوره پهلوی دوم هم درباره مهندسی در انتخابات در آن دوره می‌نویسد: «دولت ما از انتخابات مجلس گرفته تا انتخابات محلی و انجمن شهر، آزادی را از مردم سلب کرده و اراده خود را تحمیل می‌کند و نامزدهای خود را از صندوق بیرون می‌آورد.»
     انتخابات با مشارکت 3نفر: حسین فردوست هم در این‌باره می‌نویسد: در دوران قدرت اسدالله علم (نخست‌وزیر شاه) که در واقع، مهم‌ترین سال‌های سلطنت محمدرضاست، نمایندگان مجلس با نظر او تعیین می‌شدند. در زمان نخست‌وزیری اسدالله علم، محمدرضا دستور می‌داد که با علم و منصور یک کمیسیون 3نفره برای انتخابات نمایندگان مجلس تشکیل دهیم که کمیسیون در منزل علم تشکیل می‌شد. هر روز منصور با یک کیف پر از اسامی به آنجا می‌آمد. علم در رأس میز می‌نشست، من در سمت راست و منصور در سمت چپ او. منصور، اسامی افراد موردنظر را می‌خواند و علم هرکه را می‌خواست، تأیید می‌کرد و هر که را نمی‌خواست دستور حذف می‌داد. پس از پایان کار و تصویب علم، ترتیب انتخاب این افراد داده می‌شد. فقط افرادی که در این کمیسیون تصویب شده بودند سر از صندوق آرا درمی‌آوردند و لاغیر. در زمان هویدا نیز حرف آخر را همیشه علم می‌زد.
     دستکاری در نتایج انتخابات: نشریه تایم درباره انتخابات مجلس نوزدهم شورای ملی نوشته‌است: «از ۱۲ نماینده تهران که انتخاب شدند، اسامی آنان قبل از برگزاری انتخابات اصلا معلوم بود. چمدان‌های پر از رأی در آن دوره آمد و صندوق‌های رأی را پر کرد. در دوره نوزدهم هم همین اتفاق افتاد.»









 

این خبر را به اشتراک بگذارید