دکههای بدون روزنامه
دکههای روزنامه فروشی، تاریخ مفصلی در تهران دارند، اما در این سالها هر چیزی میفروشند جز روزنامه
فاطمه عباسی
دوره حکومت مطبوعات، دورهای بود که تنها از طریق روزنامهها و مجلات اخبار ردوبدل میشد و اگر دلت میخواست در کوران حوادث قرار بگیری، باید روزنامه میخریدی؛ همین! امروز، برای دنیای مطبوعات ایران، روز مبارکی است؛ روزی که در 18بهمن سال1286 خورشیدی، نخستین قانون مطبوعات در مجلس شورای ملی به تصویب رسید و دنیای روزنامهها و مجلات را قانونمند کرد. بد نیست بدانید این قانون شامل 53ماده بود که برخی از آنها هنوز که هنوز است، زنده و پابرجاست. اما در آن روزگاری که تهران چند خیابان بیشتر نداشت، روزنامههایی که بیشترشان هم دولتی بود، کجا و چگونه توزیع میشد؟ در اینجا سری به کیوسکهای روزنامهفروشی تهران قدیم میزنیم که اینروزها البته کارکردشان آهستهآهسته تغییر کرده و بیش از خبر به توزیع نوشابه و آدامس و کلوچه مشغولاند!
مکث
اولین فروشندگان
در ابتدا روزنامههای ایران بیشتر دولتی بودند و مردم چندان تمایلی نداشتند بدانند شاه و درباریان چه مینوشند، کجا میروند و چه خوابهایی میبینند. به همین دلیل نخستین توزیعکنندگان روزنامهها پستچیها بودند و گاهی کارمندان دولت. اما در دوره مشروطه، وقتی روزنامهها رونق گرفتند، بیشتر کودکان و جوانان، روزنامهبهدست، توی خیابانهای اصلی شهر راه میافتادند و تیترهای داغ روزنامهها را بلندبلند میخواندند تا مردم را به خرید روزنامه ترغیب کنند. برای این کار، گاهی از چهارپا و دوچرخه هم استفاده میکردند.
اولین دکهها کجای تهران سبز شد
در سال1310 شمسی، مدیران مطبوعات تصمیم گرفتند تکفروشی روزنامهها را قطع کنند و اینگونه شد که شرکتی به نام «برگ» تاسیس شد؛ شرکتی که کارش توزیع روزنامه بود. به همین بهانه سفارش 9دکه روزنامهفروشی به فلزکاران داده شد تا با نظارت شهرداری تهران آنها را در خیابانهای مهم قرار دهند. نخستین دکه در سال1311 در میدان توپخانه متولد شد.
دکههای رنگی
روزنامه همشهری نخستین مطبوعه روزانه رنگی ایران بود و به پیشخوان روزنامهفروشیها رنگوبویی خاص داد. آنروزها هنوز پای شبکههای اجتماعی و رسانههای مجازی به دنیای اطلاعات باز نشده بود ، مجلات با جلدهای رنگارنگشان رهگذران را بهسوی خود میکشاندند و برای لحظاتی محو تماشای خود میکردند.
مهمانهای ناخوانده
در تهران دکههای روزنامهفروشی به بخشی از مبلمان شهری بدل شدند و دیگر بخشی از هویت فرهنگی شهر بهحساب میآمد، اما آهستهآهسته با پررنگشدن فضای مجازی و شبکههای اجتماعی، تیراژ روزنامهها افت کرد، مشتریها هم آب رفتند و دکههای روزنامهفروشی برای گذران زندگی مجبور شدند سیگار ، آدامس و نوشابه را هم کنار محصولات فرهنگیشان بفروشند.
دکهها در اختیار بچههای مشگینشهر
چیزی که شاید توجه تهرانیها را در این چندده سال جلب کرده باشد، لهجه شیرینی است که بیشتر دکهداران پایتخت دارند. دلیلش این است که از همان ابتدا شغل روزنامهفروشی و دکهداری عملا در انحصار گروهی از مهاجران از روستای نقدی علیا در 25کیلومتری مشگینشهر است. بهگفته تهرانپژوهان آنها در بدو ورود به تهران در محله دهونک ساکن شدند و در ایجاد شبکه توزیع مطبوعات نقش مهمی داشتند. این مهاجران این کسبوکار را به شغل خانوادگی خود تبدیل کردند و گفته میشود نزدیک به 80دصد دکههای شهر تهران را آنها میچرخانند.
نخستین طرح از اولین دکه روزنامه فروشی
که اطلاعات در سال 1310 منتشر کرده است
کنکور تا همین چند سال پیش، نتایج کنکور سراسری
در مطبوعات ایران منتشر میشد و دکهدارها از
چند روز مانده به اعلام اسامی، کیوسک خود را برای
ازدحام غیرمعمول و صفهای طویل پشتکنکوریها
آماده میکردند