سهم بالیوود
شاپور عظیمی
بهطور طبیعی سینمای «مین استریم» بالیوود، ماهیتاً نمیتوانست سهم چشمگیری در ساختار جشنواره فجر و بخشهای خارجی آن داشته باشد. دلیل آن صرفاً تفاوتهای فرهنگی، پوشش، موسیقی و رقص نبود، چرا که این عناصر امکان «کنترل» داشتند. شاکله اصلی سینمای بالیوود با هزار من سریشم به تفکر گرداندگان جشنواره قابل اتصال نبوده ونیست؛ فیلمهای مین استریم در بالیوود به قصد پسند مخاطبان ساخته میشوند و نه پسند صاحبان و داوران جشنوارههایی که میخواستند چرخ را دوباره اختراع کنند. بنا براین هر سال با نام فیلمهایی در جشنواره برخورد داشتیم که مهجور و مهجورتر میشدند. این در بر همین پاشنه چرخید و هرگز «صاحبان دورهای» جشنواره، نتوانستند و نخواستند وجوه درخشان آثاری مانند خراج (۲۰۰۱) با بازی و تهیهکنندگی
عامرخان (همان امیر خان خودمان!) را دریابند که همان سال نماینده هند در اسکار بود. بهناچار فیلمهای ناشناخته و «بدنهای» سینمای هند در جشنواره ما جاخوش کردند. به هرحال برای ما تماشای آثاری مانند «چونان ستاره روی زمین» (۲۰۰۷) روی پرده بزرگ غنیمتی بود. یا «جودا اکبر» (۲۰۰۸) که 2 تن از بازیگران سرشناس بالیوود را در خود داشت. اما اینها عمومیت نداشت و هر ساله تعدادی فیلم مهجور (از نظر ما طرفداران پیگیر سینمای بالیوود) در جشنواره فیلم فجر به نمایش درآمد و گاه جایزه هم برد و مانند کارگردانی خوشحال و حیرتزده به نام جای شانکار سازنده فیلمی به نام «شیوانا» باور نداشتند فیلمشان اینجا نمایش داده شود و از این بابت درپوست خودشان نمیگنجیدند، حتی خبرهای حاشیهای مانند آمدن آمیتاب باچان (که آخرش هم نفهمیدیم صحت داشت یا به تنور داغ جشنوارهای مربوط میشد) دردی از سینمای هند در جشنواره فیلم فجر دوا نکرد . عاقبت ما ماندیم و خیل آثار مین استریم سینمای هند در فضای مزاجی یا (همان مجازی!) که «خال» به آنها نیفتاده و فیلمهای هندی در دورههای مختلف که همزیستی مسالمتآمیز را به ما هم یاد داد.