• پنج شنبه 18 بهمن 1403
  • الْخَمِيس 7 شعبان 1446
  • 2025 Feb 06
دو شنبه 15 بهمن 1403
کد مطلب : 247862
لینک کوتاه : newspaper.hamshahrionline.ir/ElARK
+
-

گفت‌وگو با رضا فرهمند، کارگردان «لولی»

خودم را در بدترین شرایط قرار دادم

خودم را در بدترین شرایط قرار دادم

فهیمه پناه‌آذر

رضا فرهمند از مستندسازان مستعدی است که در پرونده کاری خود ساخت چند مستند و فیلم نیمه‌بلند را دارد.
فرهمند برنده سیمرغ بلورین بهترین فیلم مستند از بیست و هشتمین جشنواره فیلم فجر برای فیلم نیمه‌بلند «اتاق صعود» شده و 2 مستند «نت‌های مسی یک رویا» و «زنانی با گوشواره‌های باروتی» را دارد. این کارگردان امسال با فیلم «لولی» به جشنواره فیلم فجر آمده و نخستین فیلم بلندش قرار است با دیگر فیلم‌های جشنواره رقابت کند.

چند مستند و فیلم نیمه‌بلند داستانی ساختید، چطور شد که تصمیم به ساخت فیلم بلند سینمایی گرفتید؟
این تصمیم مربوط به سال‌های خیلی دور می‌شود، اما یکی از دلایلم برای ساخت نخستین فیلم بلند داستانی‌ام این بود که در 3مستند بلندم، یعنی «زنانی با گوشواره‌های باروتی» و «نت‌های مسی یک رویا» و همچنین «در همسایگی ماه» به سمت داکیودرام رفته بود و احساس کردم تمایل و علاقه شخصی‌ام بیشتر به سمت داستان‌گویی است، بنابراین تقریبا حدود 3سال فیلم مستندی نساختم و متمرکز بر فیلمنامه‌نویسی شدم و در نهایت فیلم «لولی» اتفاقی بود که رقم خورد.
چرا در این سال‌ها مستند نساختید؟
فکر می‌کنم حدود 3سالی است که مستند نساخته‌ام که البته مهم‌ترین دلیلش این است که چندسالی بود تصمیم گرفته بودم وارد فضای ناشناخته داستانی شوم و این برای یک مستند‌ساز که سال‌های طولانی در نقاط مختلف دنیا فیلم ساخته، یک ماجراجویی است.
از شکل‌گیری داستان «لولی» بگویید و اینکه تجربه ساخت این فیلم چگونه بود؟
بخش مهمی از عناصر این داستان مربوط به تجربه زیسته‌ای است که در روزهای متفاوتی از زندگی من شکل گرفته؛ از کودکی با داستان‌های شبانه پدربزرگ تا روزهایی که در ساخت مستندهایم هست. درنهایت اما بعد از اینکه تصمیم به نوشتن گرفتم با همراهی دوست عزیزم امیراطهر سهیلی در حدود 2 ماه داستان اصلی نگارش شد ولی برای کارهای اجرایی فیلم مثل یافتن سرمایه‌گذار و ... کار حدود 6 ماهی متوقف شد. این زمان فرصت بسیار خوبی بود که 3بار فیلمنامه را شخصا بازنویسی کنم و درنهایت آخرین بازنویسی فیلمنامه بعد از یافتن لوکیشن اصلی فیلم است که البته در این مرحله فیلمنامه جدید کاملا همسو و همراه با لوکیشنی شد که فیلم باید در آنجا شکل می‌گرفت. تجربه ساخت این فیلم به این دلیل که هم سرمایه‌گذار و نویسنده و هم کارگردان پروژه بودم اتفاق بسیار پرریسک وچالش‌برانگیزی بود، اما باید بگویم این فرآیند یکی از بهترین فصل‌های زندگی‌ام و تلخی‌ها و شیرینی‌های آن برای من بسیار مؤثر و زیبا بود و امیدوارم بتوانم در شروعی دوباره همین اتمسفر و روند را تکرار کنم. فیلمساز همیشه در فرآیند سخت تصمیم‌گیری‌ها تنهاست و آنچه در این فیلم به‌شدت احساس کردم این بود که این تنهایی زمانی می‌تواند نتیجه بسیار زیبایی داشته باشد که در نیمکت تنهایی‌ات خدا حضور داشته باشد. برای من سینما آن موقع پربرکت و تأثیر‌گذار است که در طول و عمق آن بتوانم انسان بهتری باشم.
بسیاری از فیلم‌اولی‌ها برای فیلم‌های اول خود تلاش می‌کنند بازیگران ستاره بیاورند که درگیشه یا جذب مخاطب راه برایشان هموار باشد، اما شما از بازیگران ستاره استفاده نکردید.
بازیگران ستاره حضورشان در کنار فیلمساز اول همیشه همراه با نوعی امنیت خاطر است، اما آنچه برای من بسیار دارای اهمیت بوده و هست این است که یک کارگردان باید با واقعیت توانمندی‌های شخصی‌اش مواجه شود. من در این فیلم خودم را در بدترین و پرریسک‌ترین شرایط قرار دادم. درحالی‌که موقعیت فیلمنامه و پروژه به‌گونه‌ای بود که می‌توانستیم به سراغ ستاره‌ها برویم، اما این تصمیم از نگاه بنده نوعی کم‌کاری محسوب می‌شد، در حقیقت این فیلم برای من تجربه‌ای است برای آزمودن توانمندی‌های شخصی خودم. به همین دلیل با وجود مخالفت همه دوستان به سراغ بازیگرانی رفتم که در قاب سینما دیده نشده‌اند و حتی در مورد کاراکتر اول مرد به سراغ کسی رفتم که هیچ تجربه‌ای در سینما نداشت. این ریسک می‌توانست به تعطیلی پروژه منجر شود، اما این ریسک به دلایل مختلفی تبدیل به یک فرصت بزرگ برای فیلم شد؛ فرصتی که در آن این فیلم حداقل 4بازیگر بااستعداد را به سینما معرفی کرد. این اتفاق و این روش در عناصر دیگر فیلم هم به همین صورت عمل کرده و به‌نظرم نتایج درخشانی را به‌وجود آورده است.
در این دوره 13کارگردان فیلم‌اولی رقابت دارند. فکر می‌کنید «لولی» در فرم، ساختار و محتوا چه ویژگی‌هایی برای این رقابت دارد؟
«لولی» در حقیقت همه دلبستگی من به فرم و محتوایی است که دوست داشتم به‌عنوان یک ایرانی با فرهنگی غنی از ادبیات و معماری به آن بپردازم. این فیلم دچار فرمی است که متانت ایرانی در آن موج می‌زند. در این فیلم زن ایرانی با همان عظمتی است که متأسفانه در فیلم‌هایمان کمتر به سمتش رفته‌ایم و لوکیشن فیلم سرشار از معماری و رنگ‌هایی است که امروزه بسیار کم آن را به مخاطب‌مان عرضه می‌کنیم و باید اعتراف کنم فیلم دارای سکانس‌ها و قاب‌بندی‌هایی است که هیچ‌گاه در قاب سینما آن‌را ندیده‌ایم. درحقیقت باید بگویم این فیلم دچار خلق‌هایی است که دیدنش حق فرهنگی و تمدنی ما ایرانیان است و در محتوا نمی‌توان به آسودگی به عمق آن رسید. فیلم «لولی» بیش از آنکه در سطح مفاهیم حرکت کند، در عمق حرکت می‌کند و این در حالی است که فرم و محتوا همچون روح ایرانی بی‌ادعا و ساده است.
با توجه به اینکه چند فیلم نیمه‌بلند داستانی ساخته‌اید، فضای ساخت فیلم بلند سینمایی چقدر برایتان آشنا بود؟
«لولی» نخستین اثر داستانی بنده است، اما من حدود 20 سال پیش افتخار دستیاری بزرگمرد سینمای ایران، جناب آقای کلاری را در فیلم «بابا عزیز» داشتم، بنابراین می‌توانم فرض کنم که این فضا را به‌خوبی می‌شناسم، اما به دلایلی از آن فاصله گرفتم. سرنوشت شاید این‌گونه رقم خورد که دوباره به این فضا برگردم با این تفاوت که با کوله‌باری تجربه در فضای مستند وارد شدم و شرایطی را در تولید یک اثر داستانی برای خود ایجاد کردم که مبنا و ریشه‌اش آسمان و صداقت و دوستی است و خدا را شاکرم از اینکه تیم تولید و بازیگران تجربه منحصربه‌فردی در طول تولید این اثر سینمایی داشتند.

 

این خبر را به اشتراک بگذارید