ناتوی عربی
از رؤیای اوباما تا آرزوی ترامپ
«ائتلاف استراتژیک خاورمیانه» یا همان «ناتوی عربی» عنوان مرحله جدیدی از رویارویی ایران و آمریکا در منطقه با نقش آفرینی متحدان واشنگتن است. روز گذشته خبرگزاری رویترز به نقل از یک مقام عالی رتبه در شورای امنیت کاخ سفید خبر داد دونالد ترامپ، رئیسجمهور آمریکا با دعوت از سران کشورهای عرب خلیجفارس در کنار مصر و اردن به واشنگتن میخواهد مقدمات تشکیل ناتوی عربی- سنی را فراهم کند. براساس این خبر، قرار است نشست عربی- آمریکایی در 20 و 21مهرماه در کاخ سفید برگزار شود. سخنگوی شورای امنیت کاخ سفید نیز با تایید این خبر در مصاحبه با رویترز گفته است: این ائتلاف بهعنوان دیواری برای مقابله با نفوذ ایران در خاورمیانه تشکیل میشود و قادر است صلح را به این منطقه بازگرداند.
انتشار این خبر در حالی است که براساس گزارش رسانههای معتبر بینالمللی، قرار بود ناتوی عربی با هدف مقابله با ایران، سال گذشته و در سفر ترامپ به ریاض تشکیل شود؛ سفری که در جریان آن بزرگترین قرارداد خرید سلاح در تاریخ میان عربستان سعودی و آمریکا منعقد شد. اما آغاز بحران قطر به فاصله چند روز بعد از پایان نشست ریاض و بروز اختلافات اساسی میان اعراب خلیجفارس، اجرای این طرح را تا امروز به تعویق انداخته است.
براساس گزارش رویترز، ازجمله اهداف این ائتلاف نظامی عربی-سنی، تشکیل سپر موشکی در منطقه و همچنین آموزش و نوسازی ارتشهای عربی توسط ارتش آمریکاست. اما تمام اینها در حالی است که هنوز هیچ نشانهای از آمادگی کشورهای عرب خلیجفارس برای پایان بحران قطر دیده نمیشود؛ بحرانی که در ابتدا با خوشبینی عربستان و امارات برای عقبنشینی نظام قطر در مدت زمان یک تا 3 ماه آغاز شد اما اکنون بیش از یک سال از آن میگذرد درحالیکه هیچ نتیجهای به همراه نداشته است. شرایط این بحران تا حدی پیچیده شده که حتی وزیر خارجه قطر نسبت به پیامهای رسانهای مقامات اماراتی برای پایان آن نیز به تندی پاسخ داده و اعلام کرده است: به این سادگی از ظلمی که در حق مردممان شده است نخواهیم گذشت. از سوی دیگر، نشانههای متعددی از بروز تنش میان عمان با امارات و عربستان نیز طی ماههای گذشته دیده شده که احتمال تشکیل یک ائتلاف جدید میان همه این کشورها را بیش از پیش زیر سؤال میبرد.
طرح ناتوی عربی چرا و از چه زمانی مطرح شد؟
اما ایده تشکیل یک نیروی عربی یکپارچه در منطقه به 3 سال قبل و نشست شرمالشیخ در مصر بازمیگردد؛ جایی که عبدالفتاح السیسی، رئیسجمهور جدید مصر با اشاره به جنگ و ناآرامی در بسیاری از کشورهای عربی از ضرورت شکلگیری یک ارتش عربی فراگیر سخن گفت. این طرح بلافاصله از سوی عربستان سعودی و کمی بعد وزرای خارجه اتحادیه عرب با استقبال روبهرو شد؛ بهگونهای که خیلی سریع، کلیاتی از طرح اجرایی آن، ازجمله تشکیل نیرویی با 40هزار پیاده نظام عرب از سوی کشورهای مصر، عربستان، امارات، کویت، مراکش و اردن آماده شد. به گفته جمال خاشقجی، متفکر و نویسنده سعودی اما ریشه این طرح را باید در دکترین سیاست خارجی آمریکا در دوران اوباما جستوجو کرد؛ زمانی که این کشور از ضرورت استقلال متحدان برای دفاع از خود و آمادگی نیروهای نظامی آمریکا برای ترک نهایی منطقه سخن گفت.
با این حال، طرح ارتش یکپارچه عربی در نخستین آوردگاه تاریخی خود با شکست سختی روبهرو شد؛ بهگونهای که حتی کاملا به مرحله اجرا نرسید! جنگ یمن از دید بسیاری، نخستین فرصت برای ظهور این ارتش بهمنظور مقابله با تهدید نفوذ ایران در جنوب شبه جزیره عربی بود اما با گذشت تنها چند هفته از شروع جنگ، بهتدریج مشخص شد کشورهایی نظیر مصر، مراکش و اردن تمایل چندانی به ارسال نیرو به خاک یمن ندارند و در بهترین شرایط، تنها حاضر هستند مشارکتی حداقلی در نیروی هوایی ائتلاف عربی داشته باشند.
دولت آمریکا اکنون در حالی از ایجاد ائتلاف عربی جدید سخن میگوید که حتی تجربه تاریخی شورای همکاری خلیج فارس، مشتمل بر تنها 6 کشور در آستانه فروپاشی است و عملا طی بیش از یک سال گذشته هیچ کارکردی نداشته است. کشورهای عضو این شورا حتی پیش از آغاز بحران قطر قرار بود به سمت تشکیل نیروی نظامی و واحد ارزی یکسان حرکت کنند اما مخالفتهای قطر، کویت و عمان با ایدههای عربستان و امارات مانع از تحقق چنین طرحهایی شد. از سوی دیگر نگاهی به وضعیت فعلی سازمان پیمان آتلانتیک شمالی (ناتو) و اختلافات اساسی میان آمریکا با سایر کشورهای عضو این پیمان، تردیدها نسبت به موفقیت نسخه عربی این تجربه را بیش از پیش تقویت میکند.