ترمز تاکتیکی
«این بازی در حد لیگ یک بود.» اعتراف امیرقلعهنویی به سطح پایین مسابقه تیمش با صنعت نفت آبادان، قابل تعمیم به بیشتر دیدارهای هفته اول لیگ برتر بهنظر میرسید. لیگ برتر هجدهم با نمایشهایی سرد، بیحادثه و فاقد جذابیت آغاز شد. جالب اینکه تقریبا در همه کنفرانسهای مطبوعاتی بعد از پایان دیدارهای هفته اول، سرمربیان باشگاههای مختلف به فشار فصل بدنسازی اشاره کردند و از این موضوع، دستاویزی برای توجیه نمایش غیرقابلقبول تیمشان ساختند. طبیعی است که باشگاهها برای خو گرفتن به ترکیبهای جدید، آشنا شدن با کیفیت مهرههای تازهوارد و البته بازگرداندن بازیکنان به فرم مسابقه بعد از چند ماه تعطیلی، به زمان نیاز دارند اما این زمان باید از «پیشفصل» آغاز شود و تاثیر آن در هفتههای لیگ بهحداقل برسد. باشگاههای ایرانی اما ظاهرا هیچ عجلهای برای آمادهشدن ندارند و در هفتههای اول، تساوی بیدردسر بدون گل را به ماجراجویی برای رسیدن به پیروزی ترجیح میدهند. تاریخ اما نشان میدهند موفقترین تیمها، آنهایی هستند که از همان هفته اول، بههیچ مسابقهای پشت نمیکنند و هیچ امتیازی را بیاهمیت نمیشمارند.
پرسپولیس، تیم قهرمان لیگ برتر شانزدهم بود. تیمی که فصل را با شکست دادن سایپا کلید زد و از 4 بازی ابتدایی لیگ، 10 امتیاز گرفت. قرمزها بعد از کنار زدن سایپا، با فولاد مساوی کردند اما در دو بازی بعدی گسترش و صبا را شکست دادند تا یک شروع رویایی و درخشان را در لیگ رقم زده باشند. در لیگ برتر هفدهم نیز در روی همین پاشنه چرخید و باز هم تفاوت پرسپولیس با رقبا، در یک «شروع خوب» خلاصه میشد. این تیم هر 3 بازی اول لیگ را مقابل فولاد، تراکتورسازی و نفت تهران با پیروزی پشت سرگذاشت و در 5 مسابقه ابتدایی، 13 امتیاز ذخیره کرد. در نیم فصل دوم، ذوبآهن و استقلال بهتر از پرسپولیس نتیجه گرفتند اما فاصله آنها در آغاز لیگ آنقدر زیاد شده بود که رسیدن به سرخپوشان غیرممکن بهنظر میرسید. ذوب آهن در 5 هفته ابتدایی لیگ فقط یکبار طعم برد را چشید. استقلالیها نیز در 7 هفته اول، تنها یکبار به عنوان تیم برنده از زمین خارج شدند. بهجز استقلالهای امیر قلعهنویی که همیشه دیر اوج میگرفتند و بهتدریج صدر جدول را تصاحب میکردند، همه قهرمانهای دیگر لیگ مدیون درخشش هفتههای اول بودند. فولاد حسین فرکی در لیگ سیزدهم، 5 پیروزی در 6 هفته اول بهدست آورد. همین امتیازها در پایان فصل به آنها کمک کرد تا در رقابت تنگاتنگ با پرسپولیس، جام را بالای سر ببرند. سپاهان لیگ برتر چهاردهم نیز از سه هفته شروع لیگ برتر، 9 امتیاز کامل گرفت و سرانجام در هفته آخر با کمترین فاصله ممکن نسبت به رقبا، جشن قهرمانی را برگزار کرد. استقلال خوزستان نیز با 3 پیروزی در 4 بازی ابتدایی لیگ، قهرمان لیگ پانزدهم شد. اگر حتی یکی از این بردها با تساوی عوض شده بود، این تیم در پایان فصل در جدول پایینتر از پرسپولیس قرار میگرفت.
شروع درخشان در لیگ برتر، تضمینکننده موفقیت در پایان فصل نیست. این شاید شرط کافی برای رسیدن به یک سکانس پایانی مطلوب نباشد اما بدون شک، «شرط لازم» برای تمام کردن فصل در بالای جدول است. تیمهایی که در شروع فصل بهسادگی امتیازها را هدر میدهند و به عبارت «فصل بدنسازی» دل میبندند، تاوان امتیازهای از دسترفته را در هفتههای انتهایی لیگ خواهند داد. در کورس قهرمانی، رقابت برای سهمیه و جنگ بقا، هر امتیازی تعیینکننده و سرنوشتساز است. بهویژه امتیازهایی که در هفتههای کمرمق اول لیگ، به حراج گذاشته میشود. وقتی بسیاری از تیمها درگیر ترمز تاکتیکی شدهاند، آنهایی که بیشتر از پدال گاز استفاده میکنند خیلی زود راهشان را از رقبا جدا خواهند کرد.