• جمعه 12 بهمن 1403
  • الْجُمْعَة 1 شعبان 1446
  • 2025 Jan 31
جمعه 12 بهمن 1403
کد مطلب : 247544
لینک کوتاه : newspaper.hamshahrionline.ir/g5ARY
+
-

گفت‌وگو با مسعود فراستی که برنامه «کات» را برای تلویزیون همشهری تدارک دیده است

بی تعارف زیر تیغ نقد

بی تعارف زیر تیغ نقد

سعید مروتی

مسعود فراستی، چه دوست داشته باشیم و چه نه، مشهورترین منتقد سینمای ایران در همه این سال‌هاست.منتقد تند و تیز سینمای ایران که دهه 60 بیشتر در هفته نامه «سروش» و «سوره» می‌نوشت و در دهه 70 و ابتدای دهه 80 در دو مقطع سردبیری «نقد سینما» را بر عهده داشت. او از همان ابتدا با نقدهای کوبنده‌اش بر فیلم‌های اغلب ستایش شده آن سال‌ها، نشان داد که با هیچ‌کس و هیچ‌چیز تعارف ندارد.فراستی این سال‌ها چهره‌ای آشنا برای دست اندرکاران و دنبال‌کنندگان جدی سینما بود؛سال‌هایی که او با مهارتی منحصر به فرد خلاف عادت روزگارش حرکت می‌کرد. حرص مخاطب خاص را در می‌آورد و «سرب»، «مادر»، «کلوزآپ»، «هامون» و «مسافران» را با نقدهایی طولانی می‌نواخت و البته کنارش ستایشگر پرشور «باشو»، «مهاجر» و «هور در آتش» بود.نمی‌شود انکار کرد که لحن و دیدگاه‌های فراستی در فضای نقد فیلم آن سال‌ها تازگی داشت.منتقدی که همه بزرگان سینمای ایران را زیر تیغ نقدش می‌برد از اواخر دهه 80 با حضور در برنامه «هفت» فصل تازه‌ای را آغاز کرد. منتقدی که با نوشته هایش حرص مخاطب خاص را درمی آورد، حالا با اجرا و فن بیان و تحلیل‌های کوبنده‌اش، چهره محبوب مخاطب عامی شد که رسانه مرجعش نه نشریات تخصصی سینمایی که تلویزیون بود.آنتن زنده، میدانی مطلوب برای برکشیدن تیغ تیز نقد بر اندام هر فیلمی بود که قامتش از نگاه فراستی ناموزون بود و فرقی هم نمی‌کرد که این فیلم یک کمدی عامه پسند باشد یا نخستین فیلم ایرانی برنده اسکار. با افول «هفت» پس از تغییر و تحولات بسیار، مسعود فراستی ترجیح داد میز نقد را از تلویزیون به فضای مجازی ببرد. و حالا او برای ۱۰ روز برنامه کات را در تلویزیون همشهری خواهد داشت.با فراستی سرحال، خوش روحیه و پرانرژی یک ساعتی هم کلام شدم که حاصلش را پیش رو دارید.

بی مقدمه برویم سراغ اصل ماجرا.چه شد که تصمیم گرفتید دوباره سراغی از جشنواره فجر بگیرید؟
یکی از بچه‌های همشهری زنگ زد که از شاگردان و همکاران قدیمی من بود.گفت رئیس می‌آیید جشنواره نقد کنید؟ گفتم کجا؟ گفت همشهری. گفتم ممیزی که نداریم؟ گفت نه. گفتم می‌آیم.بعد فکر کردم که برنامه باید با «هفت» خیلی فرق کند.«هفت» دیگر تمام شد.دوره‌اش را گذراند.کارش را هم کرد. اگر کاری کرده باشد- ولی دیگر تمام‌شده و بعد به دانیال معمار گفتم مشکل سینمای ایران چیست؟ گفت اساسا فیلمنامه.گفتم باریکلا.چه آدمی مثل تو که دست اندرکاره و سردبیر روزنامه است و چه من می‌دانیم که گیر اصلی مان فیلمنامه است.غیر از اینکه من فکر می‌کنم دوستان عزیز، اگر فیلمنامه خوبی هم دستشان برسد در ساخت مشکل دارند.یعنی نه‌تنها هنوز فرم نداریم که در تکنیک هم می‌لنگیم.فیلمبردار خوب داریم.صدابردار خوب داریم.اما فیلمسازی که تکنیک بلد باشد خیلی کم داریم.یعنی هنوز غلط‌های تکنیکی می‌بینیم.گفتیم حالا این را می‌شود خیلی سریع ازش عبور کنیم بیاییم بایستیم روی فیلمنامه.بنابراین مهدی یزدانی خرم را پیشنهاد کردم.
به‌دلیل داستان نویس بودنش؟
هم این و هم اینکه می‌شناختمش.با هم روی فیلمنامه‌ای کار می‌کردیم که هدر شد.
چه فیلمنامه‌ای بود؟
«زمین سوخته» احمد محمود که تهیه‌کننده گفت فلانی حتما باشد.نشستیم و جلسات فوق العاده‌ای داشتیم و من هم که اصلا آلوده این کتاب که به‌شدت رمان عالی‌ای است بودم. ۵۰ صفحه اولش اصلا بنیان کن است.
اگر درست یادم مانده باشد دو سه سال پیش گفتید که دیگر با جشنواره کاری ندارید و دیگر ازآن دست شستم.
گفتم از تلویزیون دست شستم.3 سال پیش گفتم دیگر تلویزیون نمی‌روم و بعد از آن یوتیوب شد رسانه من. بعد هم سینمای ایران در این 3 سال آن قدر رو به اضمحلال رفت که سابقه نداشت‌.
چقدر سینمای ایران را در این سال‌ها دنبال کردید؟
در حدی که برایم می‌آوردند و می‌دیدم و خب فاجعه بودند. سینمای ایران تبدیل شد به «قیف».تبدیل شد به این آشغال‌هایی که به اسم کمدی روی پرده است و رکورد فروش می‌زنند‌. دائم هم به این رکورد می‌نازند. رکورد فروش شکسته شد ولی سینما از بین رفت‌. آدم‌ها خانه نشین شدند و حتی موقعیت فردی‌شان از بین رفت. این سینمای ایران را به کما برد و دیگر چیزی از سینمای ایران نمانده بود.
برای مدیریت سابق سینما، مهم‌ترین نکته برگرداندن تماشاگر به سینما بود. چون به‌نظر می‌رسید به سادگی نمی‌شود تماشاگری که در ایام کرونا از سینما گریزان شده را به سالن‌ها برگرداند. سیاست‌شان این بود که با کمدی تماشاگر را به سینما برگردانند و در مورد چند فیلم هم موفق شدند ولی وقتی جدول گیشه را نگاه می‌کنیم می‌بینیم جز چند فیلم معدود، بقیه فیلم‌ها در واقع حکم سیاهی لشکر را دارند.از درام اجتماعی تا بقیه.
سینمای نقد اجتماعی هم در این سال‌ها از بین رفت.
از دلش یک سینمای زیرزمینی متولد شد که قبلاً هم بود ولی در این سال‌ها پررنگ شد.
شد یکسری فیلم‌های آشغال‌تر از این کمدی ها. آن‌هایی که من دیدم و الان هم یکی‌شان کاندیدای اسکار شده از آلمان که فاجعه است.
 این یک مدل فیلمسازی است که شما هر چیزی که فکر می‌کنی مسئله جامعه است را گردآوری می‌کنی و می‌خواهی براساس موضوع روز، که حتما هم باید ملتهب باشد، به موقعیت داستانی برسی.  سینمای ایران یک طرفش کمدی عامه پسند است و طرف دیگرش فیلم زیرزمینی.  همه اینها محصول شرایط غیرطبیعی است.
 پس همه تابوها را می‌شکنیم. همه تابوهایی که واقعا مسئله خانواده است.مسئله کشور و ملت است. نه کشور مهم است و نه خانواده. هیچ‌چیزی مهم نیست.فقط فروش مهم است. به هر قیمتی. تیزر یکی از آنها را دیدم که سوپراستار یکی از این کمدی‌ها به رفیقش می‌گوید «مادرت هم بد چیزی نیستا!» من در تمام عمرم چنین چیزی نشنیده‌ام‌.باورم نمی‌شد.ما ایرانی هستیم. یک چیزهایی برایمان حرمت دارد.پدر، مادر، وطن.همه‌‌چیز را از بین می‌برند. عین خیالشان هم نیست‌.انگار اصلا مسابقه است.مسابقه‌ای که هر کس فیلمش مبتذل‌تر باشد برنده است.
آن وری‌ها هم که حاضرند هر چیزی از مملکت و خانواده را بفروشند برای اینکه جایزه بگیرند. مدیران فستیوال‌ها هم پیرو بحث‌هایی که قبلاً درباره سینمای جشنواره‌ای کردیم، نگاه می‌کنند که فیلم هر چه سیاه تر، هرچه بی‌وطن تر، هر چه بی‌خانواده‌تر بیشتر توی بوقش می‌کنند و جایزه می‌دهند.
برگردیم به جشنواره فجر امسال که دولت چهاردهم با فیلم‌هایی که اغلب‌شان محصول دوره قبلی هستند باید برگزار کند.
اولین جشنواره دولت جدید است که من بهش امید بستم. با همه مشکلاتی که پیش پای پزشکیان هست و خیلی خیلی کار سختی دارد ولی من امیدوارم.این هم که فیلم‌ها بیشترشان محصول مدیریت سابق سینما هستند برای خودم صبر ایوب آرزو می‌کنم که باید اینها را ببینیم و بایستیم روی فیلمنامه.
۱۳ فیلم اولی در جشنواره امسال حاضرند. از آن ۲۰ تای دیگر هم اغلب‌شان در همین سال‌ها فیلمساز شده‌اند و با فیلم‌های دوم و سوم‌شان به جشنواره آمده‌اند.از فیلمسازان شناخته شده ابراهیم حاتمی کیا، رسول صدرعاملی و در کمال تعجب و پس از سال‌ها غیبت، ابوالفضل جلیلی.
پس از سال‌ها جلیلی که «رقص خاک»ش را یادم هست.از آن جا شروع می‌شود.
پیش از آن «گال» بود که به‌نظرم هنوز هم بهترین فیلم جلیلی است.
«گال» بد نیست ولی شروع ابوالفضل جلیلی «رقص خاک» است.
تداعی کننده«آب، باد، خاک»، غیرقابل تحمل‌ترین فیلم امیر نادری.
خیلی از فیلم نادری بدتر بود.
به هر حال امسال جلیلی با فیلم «داد» به جشنواره آمده.صدر عاملی فیلمی برای کانون پرورش فکری ساخته و ابراهیم حاتمی کیا هم «موسی کلیم‌الله» را دارد‌. اینها مشهورترین و باتجربه‌ترین کارگردان‌های جشنواره امسال هستند. و امسال احتمالا بیشتر از همه دوره‌ها کمدی داریم.متاثر از شرایط و مناسبات تولید در سینمای ایران که به تولید انبوه کمدی رو آورده. یکی از این کمدی‌ها «آنتیک» ساخته هادی نائیجی است.
هادی نائیجی را می‌شناسم. بچه خوبی است و یک دوره‌ای شاگردم بود ولی اصلا آدم کمدی نیست.
در جشنواره امسال شاهد نمایش چند فیلم جنگی هم خواهیم بود. از «خدای جنگ» و «صیاد» تا «اسفند» و «اشک هور».و جالب است که «اسفند» دانش اقباشاوی و «اشک هور» مهدی جعفری هر دو درباره شهید علی هاشمی هستند.
امیدوارم مهدی جعفری خراب نکرده باشد چون «بیست و یک نفر» را دارد که فیلم خوبی است.
من این سینما را به‌خاطر موضوع دوست دارم‌. به‌خاطر جنگ. جنگ دفاعی که تا ابد باید ازش دفاع کرد. برای اینکه دفاع است‌. حمله نیست‌. و من با اینکه ابدا آدم اهل جنگی نیستم اما به‌شدت اهل جنگ دفاعی‌ام. فکر می‌کنم دفاع از آن ناموسی است. و اگر خرابش کنند هم در نقدش بی‌رحم خواهم بود‌. یعنی از اسم یک شهید استفاده کنی و یک ملودرام سطحی بسازی که من در این سال‌ها زیاد دیده‌ام. یکی از نمونه هایش فیلم «منصور» بود.
پدیده‌ای به نام فیلم ارگانی داریم که سازمان و نهاد سفارش‌دهنده فیلمساز جوان را دعوت می‌کند تا برایش فیلم بسازد‌.گاهی وقت‌ها موضوع مسئله فیلمساز است ولی به‌نظر در این سال‌ها بیشتر با سفارش صرف مواجه بوده‌ایم که نتیجه‌اش هم همین سینمای ارگانی است که فقط به درد رزومه مدیران می‌خورد.
قطعا باید جوان‌ها وارد این عرصه شوند. حالا من فیلمساز جوانم و تجربه ندارم ولی علاقه و دغدغه دارم. من باید این علاقه را ببینم. یعنی ببینم تو از این جنسی. نه اینکه چون در این ژانر پول و امکانات هست حالا برویم فیلم جنگی بسازیم. این از همان قدم اول معلوم است که در نمی‌آید.تازه اگر خیانت نکنی به موضوع که معمولا می‌کنی.چون بدون انگیزه و دغدغه جدی غیرممکن است فیلم دفاع‌مقدس دربیاید.سینمای سفارشی همیشه همین است.بن بست است و نقض غرض‌.این اصلا ویژگی فیلم ارگانی است.
طبیعی است در جشنواره‌ای که چهل و سومین دوره‌اش برگزار می‌شود این تعداد فیلمساز جوان و فیلم اولی حاضر باشند؟
غیر عادی است و نشان‌دهنده وضعیت بحرانی سینمای ماست.نشان می‌دهد باتجربه‌ها یا دیگر رها کرده‌اند یا پس زده شده‌اند. کاملا موافقم که جوان‌ها بیایند اما باید کنارشان آدم‌های قدیمی هم کار کنند.مثلا همایون اسعدیان که من از «طلا و مس»ش به‌شدت دفاع کردم، الان چه کار می‌کند؟ تهیه‌کننده سریال شده و دیگر فیلم نمی‌سازد.خیلی‌ها خانه نشین شدند.امیدوارم این جشنواره این نیرو و انرژی را بدهد که آدم‌های قدیمی که کنار رفته‌اند دوباره بیایند و کار کنند.
جشنواره فیلم فجر روزگاری خاطره جمعی می‌ساخت. چند روز پیش یکی از دوستان دوران دبیرستانم را شاید بعد از ۳۰ سال یافتم. سال‌هاست مهاجرت کرده و سرگرم کار و زندگی‌اش در خارج از کشور است ولی بعد از حال و احوال، نخستین چیزی که به من گفت همین جشنواره بود.گفت یادت هست برای فیلم «ردپای گرگ» کیمیایی چقدر در سینما بهمن در صف ایستادیم و تهش هم کتک خوردیم. من واقعا نمی‌دانم برای نسل امروز خاطره جمعی از مثلا جشنواره فجر پارسال یا همین امسال ساخته خواهد شد.
وای! آن صف‌های طولانی و آن همه شور و اشتیاق برای سینما و جشنواره که دیگر الان نیست. خیلی وقته که نیست.
امکان برگشتن به جشنواره آن سال‌ها اساسا وجود دارد؟
خیلی کار می‌خواهد.خیلی.لازمه‌اش این است که در قدم اول از این کمدی‌های آشغال دست برداریم. دوستان عزیز کمدی می‌خواهید وایلدر، لوبینچ و باستر کیتون ببینید. اینها باید پشتوانه ما باشد حالا در فرهنگ خودمان. باید بگردیم و پیدایش کنیم.کمدی خیلی شریف است.خیلی منتقد است.علیه استبداد است‌.علیه کژی‌هاست. نه این چیزهایی که الان می‌بینیم. باید خیلی کار کرد و نیاز به‌کار نظری هم دارد.من یک «فرم و نقد» دارم و یک کارهایی می‌کنم. شما در «بیست و چهار» دستتان بازتر است. باید کار کرد و جریان راه انداخت.همین برنامه «کات» هم یک فرصت است.
من به جوان‌ها مطلقا بدبین نیستم‌. این دفعه قرار است بنشینیم و با آنها جدی بحث کنیم. چاره‌ای جز کار کردن نداریم. همه باید تلاش کنیم تا این سینما سامان پیدا کند.اگر این اتفاق بیفتد طبیعتاً جشنواره‌اش هم رونق می‌گیرد و آن شور و اشتیاقی که در گذشته وجود داشت، دوباره زنده می‌شود.

به امید جشنواره‌ای در شأن دولت پزشکیان
امیدوارم این جشنواره با نقدهایی که همه می‌کنند و ما هم در «کات» می‌رویم، حرکتی بکند و پیش برود برای اینکه در‌شأن دولت پزشکیان است که جشنواره و سینمای خوبی داشته باشیم. در‌شأن دولت پزشکیان است که کاری ملی صورت بگیرد.

 

این خبر را به اشتراک بگذارید