• سه شنبه 2 بهمن 1403
  • الثُّلاثَاء 21 رجب 1446
  • 2025 Jan 21
سه شنبه 2 بهمن 1403
کد مطلب : 246710
لینک کوتاه : newspaper.hamshahrionline.ir/vgW7g
+
-

عبدالله فرجی، مدیرعامل سازمان اقتصاد اسلامی از فعالیت‌های اقتصادی منحصر به فرد یار قدیمی‌اش می‌گوید

تلاش برای بانکداری بدون ربا و ترویج قرض‌الحسنه

تلاش برای بانکداری بدون ربا و ترویج قرض‌الحسنه

ثریا روزبهانی

میانه‌های دهه ۱۳۴۰ بود که تأسیس صندوق‌های قرض‌الحسنه در بازار تهران کلید خورد. عبدالله فرجی، مدیرعامل سازمان اقتصاد اسلامی که بیش از ۲۶سال همیار و همکار مرحوم میرمحمد صادقی در سازمان اقتصاد اسلامی بوده معتقد است مرحوم علاء میرمحمد صادقی در راه‌اندازی صندوق‌های قرض‌الحسنه و همچنین عرصه کارآفرینی نقش مؤثری داشته است چراکه او یکی از مؤسسان نخستین صندوق قرض‌الحسنه بازار تهران و بعدها شهر تهران بود. گزارش پیش رو روایت کوتاهی از صحبت‌های عبدالله فرجی، یار دیرینه مرحوم میرمحمد صادقی از خصایص رفتاری و فعالیت‌های اقتصادی شاخص ایشان است.

پایه‌گذار سازمان اقتصاد اسلامی
عبدالله فرجی گفت‌وگو را از سال‌های نخست آشنایی با مرحوم میرمحمد صادقی آغاز می‌کند:« تا قبل از اینکه با ایشان همکار شوم، دورادور شناختی از او داشتم، اما از سال 77 که فعالیتشان را در سازمان آغاز کردند، از نزدیک با ایشان آشنا شده و در ارتباط بودم. مرحوم میرمحمدصادقی، محاسن بسیاری داشت. برای گره‌گشایی از مشکلات مردم همه‌جا پیشقدم می‌شد و فکر و ذکرش کمک به خلق‌الله بود. حتی سرمایه اولیه برخی از صندوق‌ها برای ایشان بود و سعی می‌کرد در حد توان و با ارتباطاتی که داشت، این صندوق‌ها فعال باشند و بتوانند به خدماتشان ادامه بدهند. او یکی از پایه‌گذاران سازمان اقتصاد اسلامی و توسعه و ترویج قرض‌الحسنه در همان سال‌های نخست تاسیس این نهاد بود و بدون هیچ‌گونه درآمدزایی یا چشمداشت وقتش را برای توسعه و ترویج صندوق‌های قرض‌الحسنه صرف می‌کرد. فکر و ذکر ایشان توسعه قرض‌الحسنه بود و می‌گفتند ما باید آنقدر صندوق‌های قرض‌الحسنه را حفظ کنیم که جنازه‌مان را هم از مقابل قرض‌الحسنه ببرند.»

تاسیس 2میلیون و500هزار صندوق
خدمت به عموم مردم به‌ویژه اقشار کم‌درآمد جامعه از خصوصیات بارز رفتاری مرحوم میرمحمدصادقی است که مدیر سازمان اقتصاد اسلامی درباره آن می‌گوید: «من اعتقاد داشتم وقتی فردی به کهولت رسید باید از کار کناره‌گیری و فضا را برای جوانان باز کند، اما ایشان بر این باور بود که درست است که جوان‌ها باید در عرصه‌های مختلف جامعه حضور داشته باشند، ولی قرض‌الحسنه سن و سال نمی‌شناسد و تا هر زمان که شخص زنده است، بایستی در کار قرض‌الحسنه و خدمت به مردم فعالیت کند. خودشان هم تا زمان حیات دست از این کار نکشیدند، حتی در بستر بیماری. اغلب جلسات کاری ساعت 7صبح برگزار می‌شد و ایشان نخستین نفری بود که در این جلسات حضور داشت و اقدامات را پیگیری می‌کرد. با وجود مشغله‌های فراوان که در حوزه‌ کارآفرینی داشت، اما دقیقا دنبال این موضوع بود که مثلا فلان صندوق در فلان روستا، می‌تواند به مردم خدمات ارائه بدهد. ما مواردی داشتیم که بعضی از افراد نیازمند به ایشان مراجعه کرده و وقتی متوجه می‌شد فرد توان بازپرداخت ندارد، از طریقی به او کمک می‌کرد که آبرو و شخصیت مراجعه‌کننده حفظ شود. از همه مهم‌تر، هیچ وقت از دست کسی عصبانی نمی‌شد و در عوض سعی می‌کرد با او برخورد خوب داشته باشد. صندوق‌های بی‌شماری در تهران و سایر نقاط کشور با حمایت ایشان فعال است. برای مثال در یک صندوق کوچک در جنوب شهر تعداد مراجعه‌کننده بسیار و نقدینگی آن اندک و در شمال تهران یا بازار تهران، وجه نقدی زیادتر و مراجعات وام کمتر است. سازمان بنا به توصیه خود حاج‌آقا به این صندوق‌ها که پولشان کم بود، وام می‌داد تا بتوانند بیشتر به مردم وام بدهند بدون ریالی اضافه یا حتی کارمزد.»

سیاستمداری که سیاست‌زده نشد
محمد نهاوندیان، رئیس اسبق اتاق بازرگانی ایران:« مرحوم میرمحمدصادقی تمام توانش را برای صنعتی کردن کشور و توسعه اقتصادی و اشاعه فرهنگ صنعتی گذاشت.» به اعتقاد محمد نهاوندیان، میرمحمدصادقی انسانی پویا و وارسته بود که پیوسته یاد می‌گرفت و به دیگران می‌آموخت. او همیشه در راه تعالی و خدمت به صنعت کشور و اقتصاد ملی گام برمی‌داشت و هر روز در زندگی مؤثرتر و مفیدتر از دیروز بود.
محمد نهاوندیان، رئیس اسبق اتاق ایران با بیان اینکه «میرمحمدصادقی شاهد روشنی شد که هم می‌توان مومنانه زیست و هم موفق بود.» درباره منش رفتاری ایشان می‌گوید:«صندوق‌های قرض‌الحسنه از پیش از انقلاب در مدارس شکل گرفته بودند و یکی از پایگاه‌هایی بود که متدینان در آن، هم خدمات اجتماعی ارائه می‌دادند و هم کانون تجمع بود. پس از انقلاب نیز ایشان در سازمان اقتصاد اسلامی به یکی از چهره‌های بسیار مؤثر و محوری تبدیل شد. همواره وقتی گروهی دور هم جمع می‌شدند تا کاری کرده و مشکلی را در امور اجتماعی حل کنند، معمولاً یکی از اسامی که برای مشورت مطرح می‌شد، نام حاج‌آقا علاء‌الدین میرمحمدصادقی بود و ایشان نیز معمولاً استقبال می‌کردند؛ این توفیق بزرگی است که خداوند به کسی می‌دهد. هم اخلاقی رفتار کرد و هم از بسیاری از همگنان گوی سبقت ربود. شاهد روشنی شد بر اینکه می‌توان در امور سیاسی بود اما سیاست‌زده نشد. می‌شود در بطن و متن اقتصاد بود و به‌دنبال تولید ثروت و سود بود اما هدف فقط نفع‌طلبی صرف نباشد. می‌توان خیر عامه را جست‌وجو کرد و در عین حال با کسانی که در مراحل پیشتاز اقتصادی فعالند، هم‌سخن شد. اصلی‌ترین نکته در شخصیت آقای میرمحمدصادقی این بود که هر کس با او معاشرت داشت، تحت‌تأثیر اخلاق ایشان قرار می‌گرفت. ما فعال اقتصادی زیاد داریم اما فعالی که در هر گوشه کارش اخلاق را ملاک قرار دهد، نه. باید با چراغ بگردیم و پیدا کنیم. انسان‌های اخلاقی هم داریم اما اینکه دست نیازمند را بگیرند، زیاد نداریم. حاج‌آقا میرمحمد صادقی در اکثر کارهایی که به ایشان مراجعه می‌شد، اهل سرمایه‌گذاری و آینده‌نگری بود. زیاد اهل کارهای زودگذر و زودبازده نبود. معتقد بود با نگاه زودبازده توسعه حاصل نمی‌شود و باید افق بلندمدت  داشت.»

مبارزه با ربا
مرحوم میرمحمدصادقی مؤسس بانکداری بدون ربا بود و برای رسیدن به این هدف تلاش‌های مضاعفی انجام داد. فرجی درباره فعالیت‌های ایشان برای تاسیس این بانک می‌گوید: «حاج‌آقا میرمحمد صادقی در سال ۱۳۵۸ سازمان اقتصاد اسلامی را به‌عنوان بانک اسلامی به همراه برادرشان و تعدادی دیگر از انقلابیون تأسیس کردند. در آن زمان بانک‌ها ربوی بودند و به همین دلیل آقایان پیشقدم شدند تا با تأسیس بانک اسلامی به مبارزه با ربا بروند. اما به‌دلیل اینکه دولت موقت بانک‌ها را ملی اعلام کرد دیگر امکان حضور یک بانک خصوصی وجود نداشت. بعد از ملی شدن بانک‌ها بر این بانک اسلامی فشار وارد می‌شود و در همین راستا، آقایان مؤسس بانک اسلامی ازجمله شهیدان بهشتی، مطهری و صدوقی در جلسه‌ای خدمت امام(ره) می‌رسند و حضرت امام(ره) می‌فرمایند بانک اسلامی مستثنی است و باید بماند. در آن زمان به آقای قطب‌زاده دستور می‌دهند این گفته از تلویزیون پخش شود، اما دولت موقت فشار می‌آورد که این مسئله قابل پذیرش نیست. مؤسسان این بانک مقاومت می‌کنند اما در نهایت به این دلیل که دولت تضعیف نشود، شورای انقلاب با مؤسسان صحبت می‌کند تا نام آن را به سازمان اقتصاد اسلامی تغییر دهند و سرانجام تصمیم بر این شد که نام بانک حذف شود و این سازمان فعالیت‌های خود را شروع کند. بنابراین عنوان آن به سازمان اقتصاد اسلامی ایران تغییر پیدا کرد و هدفش هم توسعه و ترویج قرض‌الحسنه و مبارزه با ربا تعیین شد. »

سیاستمداری که سیاست‌زده نشد
محمد نهاوندیان، رئیس اسبق اتاق بازرگانی ایران:« مرحوم میرمحمدصادقی تمام توانش را برای صنعتی کردن کشور و توسعه اقتصادی و اشاعه فرهنگ صنعتی گذاشت.» به اعتقاد محمد نهاوندیان، میرمحمدصادقی انسانی پویا و وارسته بود که پیوسته یاد می‌گرفت و به دیگران می‌آموخت. او همیشه در راه تعالی و خدمت به صنعت کشور و اقتصاد ملی گام برمی‌داشت و هر روز در زندگی مؤثرتر و مفیدتر از دیروز بود.
محمد نهاوندیان، رئیس اسبق اتاق ایران با بیان اینکه «میرمحمدصادقی شاهد روشنی شد که هم می‌توان مومنانه زیست و هم موفق بود.» درباره منش رفتاری ایشان می‌گوید:«صندوق‌های قرض‌الحسنه از پیش از انقلاب در مدارس شکل گرفته بودند و یکی از پایگاه‌هایی بود که متدینان در آن، هم خدمات اجتماعی ارائه می‌دادند و هم کانون تجمع بود. پس از انقلاب نیز ایشان در سازمان اقتصاد اسلامی به یکی از چهره‌های بسیار مؤثر و محوری تبدیل شد. همواره وقتی گروهی دور هم جمع می‌شدند تا کاری کرده و مشکلی را در امور اجتماعی حل کنند، معمولاً یکی از اسامی که برای مشورت مطرح می‌شد، نام حاج‌آقا علاء‌الدین میرمحمدصادقی بود و ایشان نیز معمولاً استقبال می‌کردند؛ این توفیق بزرگی است که خداوند به کسی می‌دهد. هم اخلاقی رفتار کرد و هم از بسیاری از همگنان گوی سبقت ربود. شاهد روشنی شد بر اینکه می‌توان در امور سیاسی بود اما سیاست‌زده نشد. می‌شود در بطن و متن اقتصاد بود و به‌دنبال تولید ثروت و سود بود اما هدف فقط نفع‌طلبی صرف نباشد. می‌توان خیر عامه را جست‌وجو کرد و در عین حال با کسانی که در مراحل پیشتاز اقتصادی فعالند، هم‌سخن شد. اصلی‌ترین نکته در شخصیت آقای میرمحمدصادقی این بود که هر کس با او معاشرت داشت، تحت‌تأثیر اخلاق ایشان قرار می‌گرفت. ما فعال اقتصادی زیاد داریم اما فعالی که در هر گوشه کارش اخلاق را ملاک قرار دهد، نه. باید با چراغ بگردیم و پیدا کنیم. انسان‌های اخلاقی هم داریم اما اینکه دست نیازمند را بگیرند، زیاد نداریم. حاج‌آقا میرمحمد صادقی در اکثر کارهایی که به ایشان مراجعه می‌شد، اهل سرمایه‌گذاری و آینده‌نگری بود. زیاد اهل کارهای زودگذر و زودبازده نبود. معتقد بود با نگاه زودبازده توسعه حاصل نمی‌شود و باید افق بلندمدت  داشت.»




 

این خبر را به اشتراک بگذارید