بمبهای هستهای در انواع مختلف ساخته شدهاند و جز آمریکا در اختیار بعضی کشورهای اروپایی و آسیایی هم قرار دارند
بمبهای ویرانگر
استفاده غیرصلحآمیز در انرژی هستهای، ساخت بمبهایی است که به سرعت میتواند همهچیز را نابود کند. در واقع سلاح هستهای، وسیلهای است که برای آزاد کردن انرژی بهصورت انفجاری در نتیجه شکافت هستهای، همجوشی هستهای یا ترکیبی از این دو فرایند طراحی شده است. سلاحهای شکافت معمولا بهعنوان بمب اتمی شناخته میشوند. سلاحهای همجوشی به بمبهای گرماهستهای یا معمولا بمبهای هیدروژنی نیز گفته میشود. آنها معمولا بهعنوان سلاحهای هستهای تعریف میشوند که در آن حداقل بخشی از انرژی توسط همجوشی هستهای آزاد میشود.
انرژی مخرب
سلاحهای هستهای انرژی انفجاری عظیمی تولید میکنند. قدرت آنها را میتوان با ابداع کلمات کیلوتن(هزار تن) و مگاتن(یك میلیون تن) برای توصیف انرژی انفجار در وزن معادل مواد منفجره شیمیایی معمولی TNT درک کرد. بهعنوان مثال بمب اتمی که در سال1945روی هیروشیماي ژاپن پرتاب شد، فقط حاوی حدود 64کیلوگرم اورانیوم بسیار غنیشده بود که انرژیای حدود 15کیلوتن مواد منفجره آزاد کرد. آن انفجار بلافاصله یک موج ضربهای قوی، مقادیر بسیار زیادي گرما و تشعشعات یونیزه کشنده ایجاد کرد.
نیروی محرک
تا حد زیادی بزرگترین نیروی محرک توسعه تسلیحات هستهای پس از جنگ جهانی دوم رویارویی جنگ سرد بود که ایالات متحده و متحدانش را در مقابل اتحاد جماهیر شوروی قرار داد. در این دوره که تقریبا از سال1945 تا سال1991به طول انجامید، ذخایر تسلیحات هستهای آمریکا در سال1966با بیش از 32هزار کلاهک از 30نوع مختلف به اوج خود رسید. در طول دهه1990، بهدنبال انحلال اتحاد جماهیر شوروی و پایان جنگ سرد، بسیاری از انواع تسلیحات تاکتیکی و استراتژیک برای انطباق با مذاکرات کنترل تسلیحات، مانند مذاکرات کاهش تسلیحات استراتژیک، یا بهعنوان ابتکارات یکجانبه، به ظاهر بازنشسته و برچیده شدند. تا سال2010، ایالات متحده تقریبا 9400کلاهک از 9نوع، شامل 2نوع بمب، 3نوع برای موشکهای بالستیک قارهپیما(ICBM)، 2نوع برای موشکهای بالستیک زیردریایی(SLBM) و 2نوع برای موشکهای کروز داشت. از این 9400کلاهک، 2468کلاهک عملیاتی تخمین زده میشود(یعنی با یک سیستم حملونقل مانند موشک جفت شدهاند). بقیه یا قطعات یدکی ذخیره شده بودند یا کلاهکهای بازنشستهای که قرار بود برچیده شوند. از 2468کلاهک عملیاتی، تقریبا 1968کلاهک روی سیستمهای حملونقل استراتژیک(دور برد) و حدود 500کلاهک در سیستمهای غیراستراتژیک(کوتاهبرد) مستقر شدند. از 500کلاهک غیراستراتژیک موجود در زرادخانه ایالات متحده، حدود 200کلاهک در اروپا مستقر شدند.
توافقنامههایی بر کنترل تولید سلاحهای هسته ای
در دهههای پس از سال1945، حتی با وجود اینکه بسیاری از کشورها سلاحهای هستهای با قدرت بسیار بیشتري از سلاحهایی که علیه شهرهای ژاپن استفاده شدند تولید کردند، اما نگرانیها در مورد اثرات وحشتناک این سلاحها، دولتها را به مذاکره درباره توافقنامههای کنترل تسلیحات، مانند منع آزمایش هستهای سوق داد(معاهده1963 و معاهده عدم اشاعه سلاحهای هستهای 1968).
امضای انفجار هستهای
جریانهای همرفتی انتقال گرما با حرکت توده مولکولها ایجادشده در اثر انفجار، گردوغبار و سایر زبالهها را به هوا میکشاند و ابر قارچیشکلی را ایجاد میکند که از آن زمان به امضای مجازی یک انفجار هستهای تبدیل شده است. علاوهبر این، زبالههای رادیواکتیو توسط بادهای بلند به اتمسفر منتقل میشوند تا بعدا بهعنوان ریزش رادیواکتیو در زمین مستقر شوند. تلفات عظیم، ویرانی، مرگ، جراحت و بیماری ناشی از انفجارهای هیروشیما و 3روز بعد در ناکازاکی در مقیاسی بود که پیش از این توسط هیچ سلاحی تولید نشده بود.
انواع سلاح هستهای
اولین سلاحهای هستهای بمبهایی بودند که توسط هواپیما به زمین پرتاب میشدند. بعدها، کلاهکهایی برای موشکهای بالستیک استراتژیک ساخته شدند که تا حد زیادی به مهمترین سلاحهای هستهای تبدیل شدند. با این بمبها انفجارهای هستهای رخ داده است. سلاحهای هستهای تاکتیکی کوچکتری نیز ساخته شدهاند؛ ازجمله سلاحهایی كه برای پرتابههای توپخانه، مینهای زمینی، موشکهای عمقی ضدزیردریایی، اژدرها و موشکهای بالستیک کوتاهبرد و کروز ساخته شدهاند.
خطرناک اما موثر مثل رادیو اکتیو
در سال1896، هانری بکرل در حال بررسی وجود عنصر فسفرسانس در نمکهای اورانیوم بود که پدیده جدیدی را کشف کرد. این پدیده رادیواکتیویته نامیده شد. او به همراه پیر کوری و ماری کوری شروع به بررسی این پدیده کرد. در این فرایند آنها عنصر رادیوم را که بسیار رادیواکتیو است، جدا و کشف کردند که مواد رادیواکتیو پرتوهای شدید و نافذی از 3نوع مجزا تولید میکنند که آنها را آلفا، بتا و گاما(3حرف اول زبان یونانی) نامگذاری کردند. برخی از این نوع تشعشعات میتوانند از مواد معمولی عبور کنند اما برخی دیگر میتوانند در مقادیر زیاد مضر باشند.
همه محققان که برای نخستینبار با این ماده در تماس بودند دچار سوختگیهای پرتوهای مختلف شدند که بسیار شبیه آفتاب سوختگی بود و این مورد آنها را به فکر فرو برد. پدیده جدید رادیواکتیویته توسط داروسازان مورد استفاده قرار گرفت و تعدادی از داروها و درمانهای ثبت اختراعشده مربوط به رادیواکتیویته ارائه شد. بهتدریج محققان متوجه شدند که تشعشعات تولیدشده توسط واپاشی رادیواکتیو، تشعشعات یونیزه هستند و حتی مقادیر بسیار کوچک برای سوزاندن هم میتوانند خطرات طولانیمدتی را ایجاد کنند. بسیاری از دانشمندانی که روی رادیواکتیویته کار میکردند بر اثر ابتلا به سرطان جان خود را از دست دادند. کاربردهای دیگر مواد رادیواکتیو مانند استفاده از نمکهای رادیوم برای تولید صفحههای درخشان روی متر ادامه یافت.
با درک بهتر اتم، ماهیت رادیواکتیویته واضحتر شد. برخی از هستههای اتمی بزرگتر ناپایدار هستند و بنابراین پس از یک بازه زمانی تصادفی با فروپاشی انرژی آزاد میکنند. 3شکل از تشعشعاتی که بکرل و کوریها کشف کردند نیز کاملا به این ترتیب قابل درک است. واپاشی آلفا زمانی است که یک هسته، یک ذره آلفا را آزاد میکند که 2پروتون و 2نوترون معادل یک هسته هلیوم است. واپاشی بتا زمانی است که یک ذره بتا، یک الکترون پرانرژی است و واپاشی گاما پرتوهای گاما را آزاد میکند که برخلاف تابش آلفا و بتا ماده نیستند بلکه تابش الکترومغناطیسی با فرکانس بسیار بالا و در نتیجه انرژی هستند. این نوع تشعشع خطرناکترین آن است. هر سه نوع تابش بهطور طبیعی در عناصر خاصی رخ میدهند.
در نهایت مشخص شده که منبع نهایی بیشتر انرژی روی زمین، هستهای است. این انرژی یا از طریق تشعشعات خورشیدی ناشی از واکنشهای گرماي هستهای درک میشود و یا از طریق فروپاشی رادیواکتیو اورانیوم در داخل زمین بهعنوان منبع اصلی انرژی گرمایی مشاهده میشود.