جوانان زیرآفتاب
جانسخت، یک جوانانه پرهیجان یا سریالی که بهزودی مخاطب را دلزده میکند
شقایق عرفینژاد-روزنامهنگار
«جانسخت» پس از «حرفهای»، دومین سریال مصطفی تقیزاده برای شبکه نمایش خانگی است که تا ماه گذشته، کمدی «سال گربه» هم از او روی پرده سینما بود. جانسخت با بازیگران شناختهشدهای مثل مهرداد صدیقیان، الناز حبیبی، مجتبی پیرزاده، فرهاد اصلانی، مسعود کرامتی، نسرین مقانلو، علی عمرانی، بهناز جعفری و شهرام قائدی در قسمت اول، یکسریال جوانانه درباره گروهی است که سالهاست هممحلی و دوست هستند و در تهران کنسرتهای خیابانی برگزار میکنند. آنها حالا به یک تور کویر رفتهاند و ماجراهای سریال از همین جا شروع میشود.
جذب مخاطب و نگهداشتنش تا آخرین قسمت
در قسمت اول، چند شخصیت سریال معرفی میشوند و تمرکز بیشتر البته روی شخصیت فرزاد با بازی مهرداد صدیقیان است. از همان زمان که شخصیتها از اتوبوس پیاده میشوند، میخندند، بعد با هم موسیقی مینوازند و میخوانند، کاملا میتوان حدس زد اتفاق بدی خواهد افتاد، اما مهم این است که اتفاق درست زمانی رخ میدهد و آنقدر شوکهکننده است که بیننده را برای تماشای قسمت بعد کنجکاو میکند و او را منتظر نگه میدارد. مهمتر از این البته ادامه سریال است که باید دید توان جذب مخاطب و نگهداشتنش تا آخرین قسمت را دارد یا مثل بسیاری از سریالها ناامیدکننده از کار در میآید.
جذاب یا سطحی؟
پس از پخش نخستین قسمت، منتقدان آن را سریالی سرگرمکننده توصیف کردند که دستکم در قسمت اول موفق بوده است. منتقدی نوشته است: «بهطور کلی قسمت اول، ریتم خوبی داشت و در آن اضافهگویی نشده بود. در یکسری از فضاسازیها مثل تور کویر و اتوبوس هم موفق بوده است. هرچند بخش موسیقی و آوازخواندن در کویر درست درنیامده و طبیعی هم هست که بهدلیل محدودیتها نتوان واقعیتها را آنطور که هست، نمایش داد، اما نمایش نصفه و نیمه و نادرست هم توهین به تماشاگر است.» او به پایانبندی خوب قسمت اول نیز اشاره کرده که تماشاگرش را مجاب میکند قسمت بعدی را حتما ببیند،هرچند پیشبینی کرده داستان، ظرفیت و کشش 19قسمت را نخواهد داشت.
منتقد دیگری نخستین قسمت را به 2 بخش تقسیم کرده است؛ بخشی که تفریح و شادی است و بخشی که درگیری روی میدهد: «سکانس خروج از اتوبوس و خنده بازیگران که هر کدام مقابل دوربین قرار میگیرند، میخندند و شوخی میکنند، جالب نیست. اصولا سریال از رسیدن گروه به کویر تا اجرای کنسرت، دلچسب و باورپذیر نیست. خود کنسرت هم بیشتر شبیه یک موزیکویدئو از آب درآمده است، اما هرقدر سریال در نشاندادن صحنههای خنده و شادی موفق نیست، در ایجاد دلهره و اضطراب موفق است. درگیری و خشونت باورپذیر است. بازی بازیگران هم یکدفعه وارد مرحله بالاتری میشود و 10 دقیقه انتهایی بسیار تأثیرگذار است.» او هم معتقد است پایانبندی قسمت اول خوب بوده، اما معلوم نیست با گرهی که خوب افکنده شده اما بدیع نیست، بقیه سریال هم جذاب است یا خستهکننده. منتقد دیگری نکته منفی سریال را در برخورد سطحی با داستان، شخصیتها و دیالوگها میداند: «همهچیز خیلی ساده و سطحی اتفاق میافتد. همه آدمها تیپ هستند و براساس این تیپها میدانیم قرار است چه کار کنند.»
او البته مینویسد همین سطحی بودن میتواند نکته مثبت باشد: «به نظر نمیرسد جانسخت سریال عمیقی باشد. از اول هم تکلیفش را روشن میکند که با هیجان و ریتم و اتفاقهای متعدد میخواهد مخاطب را سرگرم کند و این اصلا بد نیست.»