روباه را در آغوش بگیر
نگاهی به کلاسهای نوظهور و وسوسه خانوادهها به امر آموزش
نگار حسینخانی
«مارکوپولو در گفتوگو با روباه کوچولو» قصه نیست. این نام بلند، کارگاه مادر و کودک است که در خیابان ظفر برگزار میشود؛ کارگاهی که در آن دوستداران حیاتوحش حیوانات را به محیط بچهها میآورند و بچهها میتوانند از نزدیک به آنها دست بکشند،با آنها آشنا شوند و در فضایی متفاوت حیوانات را ملاقات کنند. شاید همین ملاقات کوتاه راهی باشد تا این مواجهه ترسهای بزرگسالی جای خود را به دوستیهای کودکی بدهد. مادرانی که از این کارگاه به شوق آمدهاند، تجربههای خود را با هم در میان میگذارند. یکی پیشنهاد میکند بهتر است مادران بچههایشان را به کلاسهای فلسفه کودک بفرستند؛ کلاسی که در شهرهای دیگر چندان از آن استقبال نمیشود و هرچند روی بورس است اما اطلاعات کمی از آن در دسترس است. فرزانه حسینخانی، مربی خلاقیت و استعدادیابی کودکان میگوید: «بیشتر علاقهمندی این نسل هدایت کودکان به سمت فرهنگ ایرانی است. خیلی از مادران بچههایشان را به کلاس شاهنامهخوانی و نمایش خلاق میفرستند. در این بین عروسکسازی و بازیهای ریتمیک نیز طرفداران بسیاری دارد. باغبانی، شنبازی و لگوسازی در این دسته بازیها قرار میگیرند؛ اینکه به کودکان با بازی آموزش داده شود». اما با وجود این چند مورد در صدر جدول کلاسها قرار دارد؛ آموزش موسیقی و تحصیل در مهد و کلاسهای دوزبانه. جایی که بین صحبتهای روزمره کلماتی با بچهها به زبانی دیگر تمرین میشود و این استمرار، کلمه را در ذهن بچهها مینشاند؛ هرچند به زعم برخی روانشناسان با وجود اصرار والدین به آموزش زبان دوم به کودکان، باید ظرفیت ذهنی کودک نیز درنظر گرفته شود. در این میان کودکانی بودهاند که مورد تربیت افراط و تفریطی خانواده قرار گرفته و آسیب جدی دیدهاند. این مربی کودکان در اینباره کودکی را مثال میزند که سؤالات مربی را با تککلمات انگلیسی پاسخ میداد و دچار فقر جملهسازی بود؛ به این خاطر که خانواده برای فرزندش مدام کارتونهای انگلیسی پخش میکرد.
اما اوریگامی، صخرهنوردی، باله، شطرنج، روباتیک و چرتکه در صدر کلاسهای نوظهوری هستند که مورد استقبال عمومی قرار میگیرند. حسینخانی میگوید: «مادران و پدران امروز، دهه شصتیهایی هستند که دوست دارند همه آن چیزهایی که خود از آن محروم بودهاند را برای فرزندان خود ایجاد کنند. آنها حتی علاقه و حسرتهایشان را در کودکانشان دنبال میکنند. اما نکته مورد توجه این است که معمولا در این کلاسها، آموزش حرف نخست را میزند. معمولا خانوادهها به این فکر میکنند که در کنار تفریح و شادی، فرزندانشان چیزهایی بیاموزند که در آینده بتوانند از آن استفاده و بهرهوری کنند؛ از اینرو معمولا فرزندانشان را به مؤسسات خلاقیت و استعدادیابی میفرستند تا در کنار کشف نبوغ فرزندشان روی خط کلاسهای مد شده حرکت کنند».
دوستداران حیاتوحش، حیوانات را به محیط بچهها میآورند و بچهها میتوانند از نزدیک به آنها دست بکشند، با آنها آشنا شوند و در فضایی متفاوت حیوانات را ملاقات کنند