• شنبه 1 دی 1403
  • السَّبْت 19 جمادی الثانی 1446
  • 2024 Dec 21
شنبه 1 دی 1403
کد مطلب : 243897
لینک کوتاه : newspaper.hamshahrionline.ir/r0Ly2
+
-

چرایی حضور مستشاری ایران در سوریه

روزنه
چرایی حضور مستشاری ایران در سوریه

علی‌اکبر احمدیان، دبیر شورای‌عالی امنیت ملی در گفت‌وگو با پایگاه اطلاع‌رسانی دفتر حفظ و نشر آثار حضرت آیت‌الله خامنه‌ای، به بررسی پرونده‌ حضور مستشاری ایران در سوریه پرداخته است که مهم‌ترین محورهای آن را در ادامه می‌خوانید:

بن‌مایه‌ نظری نگاه جمهوری‌اسلامی به مقوله‌ امنیت ملی
  مردم: مردم ستون امنیت ملی هستند. همه‌ نظریه‌هایی که حول‌وحوش مسئله‌ «امنیت ملی» مطرح می‌شود، ذیل ستون مردم است.
  آرمان‌گرایی واقع‌بینانه: رهبرمعظم‌انقلاب دربرابر دوگانه‌ رایج «آرمان‌گرایی» یا «واقع‌بینی»، نظریه آرمان‌گرایی واقع‌بینانه را مطرح و تأکید کردند آرمان‌گرایی بدون واقع‌بینی توهم است و واقع‌بینی بدون آرمان هم روزمرگی است.

اصول و ضوابط حضور مستشاری ایران
  اصل اول: دفاع قاطعانه از کشور، مردم و منافع ملی، در برابر بیگانه
  اصل دوم: ایران آغازگر تهاجم به هیچ‌کس نبوده‌است.
  اصل سوم: عدم‌دخالت در امور سایر کشورها

شرط‌های حضور نظامی و مستشاری ایران
   باید دولت رسمی کشور مربوط رسما درخواست کرده باشد.
  عدم‌تقابل با مردم اصلی اساسی است.
  وجود منافع یا آرمان قطعی است؛ مانند آرمان «دفاع از مظلوم»

پیش‌زمینه روابط نظامی - امنیتی ایران و سوریه
  گسترش تعامل‌های رسمی و میدانی پس از حمایت صادقانه دولت سوریه در زمان حافظ اسد از انقلاب‌اسلامی، در جنگ
  همگرایی با سوریه که به‌دنبال سازش مصر و اردن با رژیم صهیونیستی در آن مقطع، در منطقه احساس تنهایی می‌کرد.
  ظهور فتنه داعش در منطقه با ویژگی‌ها و مشخصه‌هایی از قبیل:
  داعش یک جریان سرویس‌ساخته بود.
  داعش فاقد سرزمین بود.
  همه‌جا را سرزمین خودشان می‌دانستند؛ یعنی سرزمین دیگران را ملک خود می‌دانستند.
  نسبت به همه‌ فرق اسلامی تفکر تکفیری داشتند.
  رویکرد «ترور جمعی مردمی» داشتند؛ داعش با هر معیاری تروریست بود؛ یعنی اساساً حربه اصلی‌اش ترور بود.

دلیل کاهش حضور نظامی ایران در سوریه
  با پایان قضیه داعش، منطقه به ارتش سوریه سپرده شد و دیگر حضور کامل ایران موضوعیت نداشت.
  دولت بشار ‌اسد هم به‌دلیل حضور ایرانی‌ها، تحت فشار شدیدی قرار داشت؛ هم ازسوی عرب‌ها، هم اسرائیل و هم آمریکا.
  مخالفان شانتاژ می‌کردند که ایران، سوریه را فتح کرده‌است و... نتیجه این شد که تقریبا عمده‌ قوای ما از آنجا برگشت.
  فقط آن بخشی باقی ماند که برای مقاومت نیاز بود یا برای کمک‌هایی که به ارتش سوریه یا دولت سوریه می‌شد.

همکاری اطلاعاتی تهران - دمشق درباره تحولات سوریه
  هریک از این گروه‌ها خاستگاه‌ها و مواضع مختلفی دارند. از این نظر، جمع به‌هم‌ریخته‌ای‌ هستند، اما با هم درحال توافق بودند که چنین اقدامی را انجام دهند.
  این تحرکات به دولت سوریه مکرر گفته شد.
  خود آنها هم توان اطلاعاتی بدی نداشتند، آنها هم می‌دانستند.
  دولتمردان و ارتش سوریه باور نداشتند اینها بتوانند یک حرکت عمده‌ای را انجام دهند.
  سوری‌ها به ارتش‌شان و دستگاه امنیتی‌شان متکی بودند؛ فکر می‌کردند اینها اگر تحرکی هم کنند، اوضاع یک کمی بالا‌ و پایین می‌شود، اما نهایتا آن را سد می‌کنند.
  خطر اینها هیچ‌گاه از سوی دولت سوریه به‌طور جدی ادراک نشد.
  با آغاز عملیات اینها، باز هم مرتبا به ارتش سوریه گفته شد که در اینجاها می‌توانی بایستی و راه‌شان را سد کنی، اما اراده‌ جنگ و میل به مقاومت در ارتش سوریه وجود نداشت.

ماجرای مداخله مستقیم در سوریه
  ایران هیچ‌گاه قرار نبود به‌جای ارتش سوریه بجنگد؛ آن‌هم در برابر جریانی که تهدید قاطعی برای ایران نیست.
  اگر توان آماده‌ای وجود داشت یا فرصت و امکان انتقال نیرو و تجهیزات بود و فروپاشی به‌سرعت اتفاق نمی‌افتاد، به شرطی که مردم و ارتش سوریه می‌ایستادند، حتما ما هم می‌ایستادیم.
  دولت سوریه تا روزهای آخر اصلا چنین درخواستی از ما نکرد.
  ما پس از پایان حکومت داعش، با تمایل دولت سوریه قوای خود را تخلیه کرده بودیم و در منطقه حضور عملیاتی نداشتیم.

حضور و هزینه‌ بی‌فایده ایران در سوریه؟
  حضور و هزینه‌ ما برای امنیت خودمان بود و دستاوردهای مورد انتظار هم به‌دست آمد.
  اگر داعش در سوریه و عراق تمام نشده بود، امروز باید با ده‌ها برابر هزینه در داخل کشور با داعش می‌جنگیدیم.
  هدف نابودی داعش بود که محقق شد و دستاورد بزرگی بود که نقشه و طرح آمریکایی‌ها را کلا بر باد داد و سرمایه‌گذاری چندساله‌شان را بی‌نتیجه گذاشت.
  ما توانستیم فلسطین و حزب‌الله را تقویت و دست آنها را عمیقا پر کنیم؛ به‌نحوی که دیگر به ما وابسته نباشند.

 

این خبر را به اشتراک بگذارید