ایدههایی برای عمارت مستوفیالممالک؛ از موزه برای پژوهشگران تا کتابخانه و خانه معماران
چراغ خانه میرزا روشن میشود
راحله عبدالحسینی| خبرنگار:
عمارتهای تاریخی در دل تهران کم نیستند. عمارتهایی که زیر بار گذر زمان کمر خم کردهاند. برخی فرو ریختهاند. بعضی هنوز شکوه و وقار و اصالت معماری خود را به رخ میکشند و برخی دیگر سعی دارند روایتهای ناگفتهشان را از زیر غبار فراموشی به گوش ما برسانند. مثل خانه میرزا حسن مستوفیالممالک در محله سنگلج که این روزها خبر بازسازی و مرمتش را میشنویم. خانهای تاریخی که سال 1356 به ثبت میراث درآمد و 23سال پیش از سوی وزارت پست تملک شد و حالا وزارت ارتباطات و فنآوری اطلاعات که آن را در تملک دارد همت کرده تا این خانه تاریخی را بهعنوان هویت شهرمان زنده کند. در این گزارش تهرانشناسان درباره ارزش هویتی و تاریخی این خانه میگویند و برای کاربری خانه پیشنهاداتی میدهند.
میرزا حسن، فرزند میرزا یوسف آشتیانی بود. خاندان او بیش از یک قرن مقام و لقب مستوفیالممالکی (وزیر دارایی) داشتند. میرزا حسن سال ۱۳۰۱ لقب مستوفیالممالک گرفت و 2 سال بعد با فوت پدرش در دربار حضور مستمر داشت. سال 1311 هم از دنیا رفت. خانه میرزا حسن مستوفیالممالک یکی از همان خانههای تاریخی در دل محله سنگلج است که با اصول معماری ایرانی و تمام ظریفکاریهایش ساخته شده. اما از معماری فرنگی هم بینصیب نمانده. معمارباشی که ساخت بخشی از عمارت شمسالعماره را انجام داده و رفیق گرمابه و گلستان میرزا حسن مستوفیالممالک هم بوده در سفرهایش به فرنگ با معماری اروپایی آشنا شد و وقتی به ایران برگشت تجربههایش را به کار گرفت. خانه مستوفیالممالک را با همان تجربهها و البته با اولویت معماری ایرانی ساخت. خانهای که حریم بیرونی و درونی مجزا دارد. یعنی معماری ایرانی در آن حرف اول را میزند.
معمارباشی برای درهای خانه مستوفیالممالک قفلهای روسی آورد و ضلع جنوبی خانه را با الهام از معماری یونان باستان ساخت. سرستونهای سقف و درهای تالار خانه که پر از نقاشی پروانههای رنگی است نیز معماری اروپایی را یادآوری میکند. عمارت مستوفیالممالک 3ورودی دارد. یکی برای تردد خدمتکاران از کوچهای باریک در جنوب خانه، دیگری در ورودی اصلی و دری دیگر در پشت خانه که تخریب شده و الان وجود ندارد. نکته ظریف اینکه از حوضخانه هم راهی برای رفتن به عمارت هست. دانستن همین قدر از معماری خانه کافی است تا برای باز شدن درهای بستهاش مشتاق باشیم؛ خانهای که گوشهای از آن را میتوان در مجموعه تلویزیونی «سلطان صاحبقران» علی حاتمی به تماشا نشست.
موزه پدر و پسر
خانه میرزا حسن مستوفیالممالک از عهد ناصری عمارت پررفت و آمدی بود و تا سال 1375 زندگی در آن جریان داشت. بعد از آن تخلیه میشود و در اختیار وزارت پست و تلگراف و تلفن قرار میگیرد. «خدایار قاقانی» مستندساز، مستندی با عنوان «خونه» از عمارت مستوفیالممالک تهیه کرده و پای صحبت مرحوم شهین مستوفی، دختر میرزا حسن مستوفیالممالک نشسته است. قاقانی میگوید: «میرزا حسن مستوفیالممالک و پدرش میرزا یوسف از شخصیتهای مهم دوران قاجار و سرمنشأ خدمات بسیاری برای مردم بودند. میرزا یوسف نخستین منبع عمومی آب آشامیدنی سالم و شیرین را به تهران آورد. محدوده میدان و باغ حسنآباد با همین آبآباد شد. میرزا حسن هم چند دوره نخست وزیر ایران در دوران قاجار و پهلوی بود. به همین دلیل بجاست که این عمارت موزهای به نام این پدر و پسر باشد.» قاقانی معتقد است که موزه صرفاً برای نگهداری اشیا نیست. موزه میتواند محلی برای کارهای پژوهشی باشد: «مجموع کتابهای نوشته شده درباره زندگی این پدر و پسر به 2 کتاب محدود میشود. یکی زندگینامه مستوفی و دیگری بخشهایی از نامه میرزا یوسف به ناصرالدن شاه. به نظر من قرار نیست از هر بنایی که حفظ میکنیم لزوماً درآمدزایی هم داشته باشیم.»
خانهای تاریخی سیاسی
برای جستوجوی هویت خانههای تاریخی تهران سراغ استاد «سید عبدالله انوار» تهرانشناس میرویم؛ کسی که با این خانه نسبتی هم دارد. «سید یعقوب انوار» پدر او که وکیل دوره چهارم مجلس بود میرزا حسن مستوفیالممالک را استیضاح کرد. عبدالله انوار که شنیدن خبر احیای خانه مستوفیالممالک را برآورده شدن آرزوی دیرینهاش میداند میگوید: «55 سال پیش که به این خانه رفتم خانهای بزرگ و آباد بود. اما 5سال پیش که دوباره به این خانه رفتم به شدت متأثر شدم. مخبرالسلطنه در کتاب خاطرات و خطرات آورده است: من دیدم مستوفی چطور جلو سختیها مقاومت میکرد تا قدمی برای آبادانی بردارد. این خانه بیش از صد سال قدمت دارد و باید حفظ شود. جوانها با این خانهها و هویتش بیگانهاند. امیدوارم این خانه آباد شود تا نسل جوان بداند ما چه سابقه تاریخی و چه هویتی داریم و چه افرادی در این خانه زندگی کردهاند .» استاد انوار پیشنهاد میکند که خانه مستوفیالممالک به کتابخانه تبدیل شود.
در همسایگی شاهکارهای معماری تهران
«وقتی به خانه مستوفیالممالک نگاه کنیم متوجه خودباختگی معماری امروز خانههایمان میشویم.» «نصرالله حدادی» تهرانشناس صحبتهایش را اینطور آغاز میکند و ادامه میدهد: «در گام اول باید کاربری خانه مستوفیالممالک مشخص شود. امیدوارم بازسازی و مرمت طی کمتر از 3سال انجام شود. ساختمان بر اثر بیتوجهی از بین رفته و تالار سفرهخانه کاملاً فرو ریخته است. ساختمان مدتی برای ساخت فیلم گراند سینما اجاره داده شد که آن زمان دور ستونهای خانه برزنت کشیدند. بعد از اتمام فیلم برزنتها همچنان باقی ماند. خانه مستوفیالممالک از نظر در و پنجره مشابهتی با خانه اتحادیه دارد. در هر دو نقاشیهای بسیار زیبایی هست. متأسفانه کنار این ساختمان خانههای بلندمرتبهای ساخته شده است.»
خانه معماران
«ناصر تکمیل همایون» تاریخ نگار و نویسنده با بیان اینکه میرزا یوسف از آشتیان به سنگلج آمد و بعد از آن آشتیانیها به سنگلج آمدند میگوید: «ناصرالدین شاه به مستوفیالممالک میگفت آقا. چون شخصیت برجستهای داشت. پسرش میرزا حسن هم به همان اعتبار در محل زندگی میکرد. 9بار صدراعظم شد. به اهل محل میرسید و امید بیبضاعتان بود.» او در پاسخ به اینکه بعد از احیای خانه مستوفیالممالک چه باید کرد میگوید: «از آنجا که مستوفیالممالک رئیس وبانی دیوان استیفا بود به تبدیل خانه به فرهنگسرا فکر کردم دیدم در این منطقه 2فرهنگسرا هست. خانه موسیقی و خانه خطاطان هم داریم. از آنجا که این خانه نماد معماری ایرانی است میتواند خانه معماران باشد و معماران جوان و پیشکسوت برای بحثها و زیرشاخههای معماری ایرانی در این خانه دور هم جمع شوند.» او در بازسازی و مرمت خانه به حفظ اصالت آن تأکید میکند.