مکتبخانه مجانی روزهای دور
در محله اودلاجان هم مکتبخانهای فعال بود که به «مکتبخانه مجانی» شهرت داشت.
در واقع مکتبخانه دکان یا اتاق بزرگی در کوچه یا خانهای بود که مکتبدارهای مرد یا مُلاباجیهای زن، آن را اداره میکردند و به تعلیم و تربیت کودکان میپرداختند. فرش حصیر یا نمد یا گلیمی مندرس، میز کوتاه و تشکچه مکتبدار، چند ترکه آلبالو یا عناب روی زمین یا کنار میز و چوب فلک همه داشتههای مکتبخانه بود. عبدالغفار از یک مکتبخانه مجانی یاد کرده است که جای آن در جنوب محله اودلاجان، شرق کوچه کلیمیها، میدان سرجنبک کوچک بود.
خانوادهها اغلب در مکتبخانه در قبال آموزش به فرزندانشان به ملا یا باجی هزینه یا اجناسی را پرداخت میکردند، اما در مکتبخانه اودلاجان همه آموزشها رایگان بود. از سوی دیگر در کنار مدارس و حوزههای قدیمی محله اودلاجان مانند مدرسههای پامنار، دانگی، سعدالملک، مروی، مستوفی نظام، میرزاصالح و نیاکی، برپایه آمار سال ۱۲۹۵، حدود 22باب مدرسه دخترانه و پسرانه وجود داشت که 10باب آن مانند مدارس ادب، اقدسیه، ترقی، رشدیه، بصیرت، انتصاریه و ابتداییه ازجمله مدارس پسرانه و حشمتیه دوشیزگان، نصرتیه فرهنگ، مخدرات اسلامی، ابتدایی عفت، حرمتیه سادات، عفتیه، وطن و مکتبالبنات هم برخی از 12باب مدارس دخترانه محله اودلاجان بودند. در مکتبخانهها اگر کودکان در مکتب ملاباجیها حروف الفبا را یاد نگرفته بودند، درس با آموزش الفبا شروع میشد.
شیوه آموزش معلمان در اکثر مکتبخانهها یکسان بود اما با توجه به ویژگیهای آموزشی هر مکتبداری، مختصر تفاوتهایی داشت. تعلیمات اولیه برای اطفال یاد دادن حروف عربی و حرکات و تلفظ صحیح آنها، بهمنظور خواندن قرآن مجید بود. بعد از مدتی که این تعلیم با موفقیت به پایان میرسید، قرآن را قرائت میکردند. ولی کسانی که به ادامه تحصیل میپرداختند، خوشنویسی یاد میگرفتند و به موازات آن خواندن کتابهای فارسی مثل گلستان سعدی، تنبیهالغافلین، اخلاق ناصری، نصاب الصبیان، قابوسنامه و نظایر آنها نیز به شاگردان تعلیم داده میشد و طریقه نگارشنامه از روی منشآت نویسندگان نامی سابق، مثل قائممقام و... را آموزش میدادند. در مکتبخانهها کلاسبندی وجود نداشت؛ تفاوت شاگردان فقط از سن و کتابشان معلوم میشد. در مکتبخانهها یکی از روشهای معمول تحصیل حفظ کردن بود.