نگاهی به سانسور و ممنوعیت کتابهای معروف در اروپا و آمریکا طی چند دهه گذشته و امروز
خواندن ممنوع در غرب!
برخلاف روایتی که این روزها درباره آزادی رسانه و بیان درباره کشورهای غربی و اروپایی رواج دارد، اما نگاهی به گذشته نه چندان دور و حتی همین روزها نشان میدهد که غربیهای مدعی آزادی در دورهای برخی کتابها و آثار نوشتاری مکتوب را ممنوع و سانسور کردهاند. این گزارش نگاهی به مهمترین کتابهایی دارد که در گذشته نه چندان دور خواندن آنها در کشورهای اروپایی و آمریکایی ممنوع اعلام شده بود.
آبیترین چشم
کتاب «آبیترین چشم» نوشته تونی مورسیون بارها در لیست کتابهای ممنوعه قرار گرفته است. داستان در مورد یک دختر سیاهپوست آمریکایی است که در دهه۴۰ آمریکا پس از رکود اقتصادی زندگی میکند و به خاطر رنگ پوست و سن خود مدام مورد ظلم قرار میگیرد و این موضوع باعث میشود که به خاطر عقده حقارتی که در او به وجود آمده، آرزوی چشمان آبی داشته باشد تا کمی زیباتر بشود؛ شاید مورد پذیرش جامعه قرار بگیرد. درحالیکه تلاشهای بسیاری برای سانسور این کتاب شده، گروهی دیگر بارها به دفاع از کتاب برخاستند.
این کتاب هنوز جنجالبرانگیز است و مدام وارد لیست کتابهای ممنوعه بهویژه در آمریکا و انگلیس میشود.
نبرد من
کتاب «نبرد من»، نوشته آدولف هیتلر، رهبر آلمان نازی در دوران جنگ جهانی دوم است که همچنان در آلمان یک کتاب ممنوعه به شمار میرود. حتی هرگونه گفتوگو، فروش و تبادل این کتاب در آلمان تحت هر شرایطی ممنوع است و در کشورهای دیگر نیز از این کتاب فقط به عنوان یک منبع تحقیقاتی استفاده میشود.
خوشههای خشم
کتاب «خوشههای خشم» نوشته جان اشتاینبک، رمانی رئالیستی از یکی از سیاهترین دوران کشور آمریکاست. رکود بزرگ اقتصادی و مهاجرتهای متعدد باعث شده که خانواده جود مجبور به نقل مکان به کالیفرنیا شوند. این کتاب که سیاهیهای دوره خاصی از آمریکا را به تصویر میکشد، با مخالفتهای جدی در زمان پخش خود روبهرو شد و بسیاری از شهرهای آمریکا، سریعا هرگونه انتشار این کتاب را محدود اعلام کردند. «خوشههای خشم» در رادیوآمریکا مورد نکوهش قرار گرفت و برچسب کمونیستی بودن به آن چسبانده شد و حداقل تا 2 دهه پس از انتشار، در برخی ایالات آمریکا با محدودیتهایی مواجه بود. حتی گفته شده نسخه فعلی این کتاب در آمریکا با سانسور در بازار نشر این کشور موجود است.
فرانکنشتاین
کتاب «فرانکنشتاین» اثری از ماری شلی و در مورد دانشمندی به نام فرانکنشتاین است که تصمیم میگیرد خود دست به خلق یک انسان بزند. او با پیوند زدن اجزای بدن چند انسان به یکدیگر، انسانی جدید خلق میکند که در نهایت مانند یک هیولا دست به اقداماتی وحشتناک میزند. «فرانکنشتاین» در زمان خود بسیار جنجالبرانگیز بوده. افراد مذهبی به خاطر اینکه دانشمند اقدام به خلق زندگی میکند کتاب را آتش زدند؛ اقدامی که تنها توسط خداوند باید انجام شود. همچنین شخصیتپردازی کتاب، موضوعات وحشتآمیز گوتیک در آن و خشونت اعمال شده باعث شده که فرانکنشتاین بارها در طول تاریخ به شدت سانسور شود و در کشورهایی در لیست آثار ممنوعه قرار گیرد.
سالار مگسها
کتاب «سالار مگسها» نخستین کتاب نوشته شده توسط ویلیام گلدینگ است که داستان چند پسر بریتانیایی را روایت میکند که به تنهایی در یک جزیره گیر میافتند و در تلاش برای بهوجود آوردن نظم بین خود، سیستمی پیاده میکنند تا بتوانند زندگی جدید خود را اداره کنند، ولی تلاشهای آنها برای بهوجود آوردن یک جامعه جدید، با شکست مواجه میشود و بهزودی ظلم و ستم تبدیل به حرف اول کسانی که در جزیره قویتر هستند، میشود. این کتاب که در واقع یک نمادگذاری از تلاشهای انگلیس برای مستعمره کردن کشورهای دیگر است، تصاویر بسیار خشن و وحشتناکی را نشان میدهد. «سالار مگسها» بارها و بارها در انگلیس تبدیل به یک کتاب ممنوعه شده است.
ناطور دشت
کتاب «ناطور دشت» اثر جروم دیوید سلینجر، به خاطر موضوعات مطرح شده در آن، بارها یا زیر تیغ جدی سانسور رفته یا کاملا به یک کتاب ممنوعه تبدیل شده است. ازجمله تا سال 1982 در اغلب دبیرستانهای آمریکایی این کتاب ممنوع بود. 2نوجوان آمریکایی که مدرسهای در کلمبیا را به گلوله بستند و تعداد زیادی از همکلاسیهای خود را به قتل رساندند، کتاب «ناطور دشت» را منبع الهام خود خوانده بودند. همچنین مارک دیوید چپمن که جان لنون، یکی از خوانندههای گروه موسیقی بیتلز را به قتل رساند اعلام کرده که انگیزه اصلی قتل جان لنون، توسط این کتاب به او الهام شده است. این کتاب در واقع احساس برتریطلبی و انقلابگرایی نوجوانان را به تصویر میکشد.
سرگذشت ندیمه
کتاب «سرگذشت ندیمه»، اثر «مارگارت اتوود» بارها و بارها در لیست کتابهای ممنوعه قرار گرفته است. کشورهای پرتغال و اسپانیا در 2دوران مختلف سیاسی خود، کتاب را به کلی ممنوع کردند و حتی آمریکا نیز چندین دفعه «سرگذشت ندیمه» را با سانسورهای خود تغییر داده است.
داستان در جمهوری گیلاد رخ میدهد که مردها در منصب قدرت تمام قرارمیگرفتند و زنها را فقط در جایگاه ندیمه بهکار میگرفتند. این کتاب جنجالبرانگیز امروزه همچنان نیز در چند کشور بهعنوان یک کتاب ممنوعه دستهبندی شده است.
مانیفست
کتاب «مانیفست»، اثر کارل مارکس و فردریش انگلس، یک کتاب سیاسی است که تمامی ریشههای کمونیسم را بهوجود آورده است. کارل مارکس در این کتاب، کاپیتالیسم را نکوهش میکند و با مطرح کردن نظامهای جدید، سیستم جدید سوسیالیسم را توضیح میدهد.
سیستمی که در آن، فاصله طبقاتی وجود ندارد و تمامی انسانها در یک سطح قرار دارند. این کتاب که یکی از تأثیرگذارترین اسناد سیاسی تاریخ است، همچنان در بسیاری از کشورها به عنوان یک کتاب ممنوعه شناخته میشود. همچنان در برخی کشورها هرگونه استفاده از آموزهها و تئوریهای کتاب مارکس رفتاری مجرمانه قلمداد میشود.
بدگویی از خانواده بایدن قدغن!
یکی از جنجالیترین سانسورهای تاریخ آمریکا به سانسور داستان مرتبط با لپتاپ هانتر بایدن، پسر «جو بایدن»، رئیسجمهور این کشور برمیگردد. این موضوع در آستانه انتخابات ریاستجمهوری2020 اتفاق افتاد و تأثیر زیادی بر بحثهای سیاسی و رسانهای در آمریکا داشت.
شروع ماجرا: در اکتبر 2020، نیویورکپست مقالهای منتشر کرد که ادعا میکرد لپتاپی متعلق به «هانتر بایدن»، پسر جو بایدن، پیدا شده است. این لپتاپ شامل ایمیلها و اسناد مالی بود که روابط تجاری هانتر بایدن با شرکتهای خارجی (بهویژه در اوکراین و چین) را نشان میداد. این ایمیلها بهگونهای تفسیر شدند که جو بایدن، در زمان معاونت ریاستجمهوری هم در این معاملات درگیر بوده است. انتشار این خبر اما خیلی زود با ممنوعیت در شبکههای مجازی روبهرو شد و بسیاری از شبکههای مجازی برای جلوگیری از آسیب دیدن اعتبار بایدن، این گزارش را سانسور و حذف کردند.
توییتر: لینک مقاله نیویورکپست را مسدود کرد و کاربران نمیتوانستند آن را به اشتراک بگذارند.
فیسبوک: این پلتفرم انتشار این گزارش علیه بایدن را محدود کرد و الگوریتمهای خود را طوری تنظیم کرد که دسترسی به گزارش کاهش یابد.
انتقاد جمهوریخواهان: منتقدان بایدن، این اقدام را سانسور مستقیم گزارش و جلوگیری از آزادی بیان عنوان کردند.
سرانجام ماجرا: در سال2022، نیویورکتایمز و واشنگتنپست صحت ایمیلهای افشا شده را تأیید کردند. زمان حساس این سانسور درست چند هفته قبل از انتخابات ریاستجمهوری2020 بود و منتقدان این اقدام را سانسور به نفع بایدن در فضای مجازی عنوان کردند و این اقدام را یک سانسور ناشیانه به نفع دموکراتها توصیف کردند.
قدرت شرکتهای فناوری: این ماجرا نشان داد که شرکتهای فناوری بزرگ مانند توییتر و فیسبوک قدرت زیادی در کنترل جریان اطلاعات و سانسور دارند.