تخصص؛ پولشویی
مهمترین مفسدان اقتصادی ایران با چه ترفندی پولهایشان را تمیز میکردند؟
دانیال معمار
نامهای آشنایی دارند. کمتر کسی هست که اسمشان را نشنیده باشد. هر کدام در زمان خودشان به اندازه یک بمب میان مردم سر و صدا کردند. تیتر و عکس رسانهها شدند. حالا مردم، همه آنها را با یک عنوان به یاد میآورند: «مفسد اقتصادی». پولشویی فرایندی است که در آن پول غیرقانونی با فعالیتهای مجرمانه بهدست بیاید و با گذر از مراحلی، شسته شده و بهعنوان پول قانونی استفاده شود. با این تعریف میتوان تخصص این مفسدان اقتصادی را پولشویی دانست. چند دهه گذشته را مرور کردهایم تا ببینیم این متخصصها کجا و چطور دست به پولشویی زدهاند.
فاضل خداداد و مرتضی رفیقدوست
چک معمولی بهجای چک تضمینی
تا قبل از سال74 ترکیب «فساد اقتصادی» وارد واژگان رسمی کشور نشده بود. از آن سال بود که مردم این واژه را میان صحبتهای مسئولان دستگاه قضا شنیدند. در حقیقت نخستین پرونده پولشویی در جمهوری اسلامی ایران در این سال به نام فاضل خداداد و مرتضی رفیقدوست و چند نفر از کارمندان بانک صادرات شعبه207 باغ فردوس تجریش گشوده شد. رقمی که برای اختلاس آنها اعلام شد 123میلیارد تومان بود. آنها از شیوه جالبی برای این فساد اقتصادی استفاده میکردند. فاضل خداداد با معرفی مرتضی رفیقدوست که آن موقع مسئولیتی در کشور داشت موفق به بازکردن حساب جاری در بانک صادرات شد. خداداد هر روز به شعبه 207 بانک صادرات میرفت و یک چک معمولی به تحویلدار شعبه میداد. کارمند بانک هم بهجای اینکه منتظر وصول این چک شود، این چک معمولی را در فهرست چکهای رمزدار و تضمینی قرار میداد و همان موقع مبلغ چک را بهطور نقدی پرداخت میکرد. فردای آن روز قبل از آنکه سیستم بانکی متوجه این ماجرا شود، فاضل خداداد چک دیگری با مبلغ بالاتر از روز قبل به بانک میآورد و با مبلغی که از همین روش دریافت میکرد، چک روز قبل را پر میکرد و مابهالتفاوت چک دوم با چک اول را پیش خود نگه میداشت. این ماجرا روزبهروز ادامه پیدا کرد تا مبلغ چک نهایی به 123میلیارد تومان رسید. فاضل خداداد همان سال74 بهخاطر این پولشویی به بالای چوبه دار رفت.
شهرام جزایری
مردی که با تقلب پولشویی میکرد
اسفند سال85 وقتی شهرام جزایری توانست هنگام معرفی داراییهایش از چنگال مأموران قانون فرار کند تبدیل به معروفترین و مشهورترین مرد ایرانی در آن سال شد. او حتی بسیار بیشتر از سوپراستارهای سینما، عکس یک روزنامهها و مجلات شد. شاید این روزها جزایری را بیشتر بهخاطر رشوههایی که به مدیران و مسئولان داده بود بشناسند، اما تخلف اصلی او تأسیس حدود 50شرکت بازرگانی و پولشویی بهوسیله آنها بود. جزایری آن روزها فقط 29سال داشت و همین سن کم همه را متعجب کرده بود. او این شرکتهای بازرگانی را تأسیس میکرد و با این کار اعتباری موهوم برای خودش دست و پا میکرد، بعد هم با همین اعتبار قلابی، هم رشوه میداد و هم جعل سند میکرد. دادگاه بخشی از اتهامات او را تحصیل مال از طریق نامشروع و اعمال نفوذ برخلاف حق و مقررات قانونی و تصرف غیرمجاز در اموال و وجوه توقیف شده اعلام کرد که مصداق پولشویی است. شاید جالب باشد بدانید که جزایری با تقلب توانسته بود خود را معاف از خدمت سربازی کند که بهخاطر این جرم هم محاکمه شد. جوان اول آن روزها به ۱۴سال زندان، ۱۰سال تبعید، ۱۰سال محرومیت از فعالیتهای بازرگانی و تجاری و جریمه نقدی محکوم شد.
عباس تقیزاده
دستکاری در باسکول گمرک
سال82 یک مجرم اقتصادی جدید به مردم معرفی شد که اسم مستعار جالبی داشت؛ «عباس کوتول». او تاجری بود که بیشتر در زمینه واردات قطعات کامپیوتر فعالیت میکرد. البته در پرونده او نام کالاهای دیگری مثل لوازم آرایشی و داروهای نیروزا هم دیده میشد. اما عباس آقا چطور پولشویی میکرد؟ او از طریق فرودگاه پیام کرج، کالاهای خود را به کشور وارد میکرد. در فرودگاه پیام تشکیلات گمرک مستقر است. عباس کوتول هم با کمک چند نفر از همین کارکنان گمرک فرودگاه توانسته بود باسکول یا همان ترازوی گمرک را دستکاری کند. میزان دستکاری هم به اندازهای بود که آنها توانسته بودند 2هزار تن کالا را به شکل قاچاق وارد کشور کنند، به همین راحتی. وقتی این ماجرا رو شد به همراه عباس تقیزاده، افراد بسیاری دستگیر شدند و حتی مدیرکل وقت امور بینالملل گمرک هم که یک مسئول دولتی بهحساب میآمد، محاکمه شد. دادگاه پس از بررسی این پرونده، عباس آقا را بهعنوان متهم ردیف اول به 3سال حبس، 3سال محرومیت از صادرات و واردات و 3سال اقامت در طبس و جریمه نقدی محکوم کرد.
مهآفرید خسروی
شرکتهای صوری، وامهای واقعی
مهآفرید خسروی اعدام شد، اما توانست همه رکوردهای فساد اقتصادی و پولشویی و اختلاس در ایران را به نام خود ثبت کند. هنوز هم وقتی جنجالی در جامعه به هر دلیلی شکل میگیرد میان صحبتهای مردم اشارههایی به اختلاس 3هزار میلیارد تومانی میشود. خسروی را با نام امیرمنصور آریا هم میشناسند، چون او بیشتر تخلفهایش را از طریق «شرکت توسعه سرمایهگذاری امیرمنصور آریا» انجام داد. این مفسد اقتصادی با پولشوییهایش توانست در فهرست 290مرد ثروتمند جهان قرار بگیرد. وقتی خسروی را دستگیر کردند مالک ۳۸ شرکت و ۳۸ کارخانه بود. اما او چطور توانست به چنین رکوردهایی در فساد اقتصادی برسد؟ خسروی شرکتهای زیادی تأسیس کرد تا بتواند از السیهای بانکی استفاده کند. شرکت گشاینده السی ریالی یا همان خریدار و شرکتی که دریافتکننده السی است یا همان فروشنده کالا، هر دو از زیرمجموعه گروه آریا بودهاند که مالک هر دو یک نفر بود.
خسروی عملا بدون اینکه معاملهای میان شرکتهایش صورت گیرد پولهای کلانی را در قالب السی از بانک دریافت میکرد. بانک گشایشکننده السی که با گروه آریا همکاری داشت نیز بابت دادن این وامهای کلان، وثیقه معتبر دریافت نمیکرد. خسروی با همین تخلفها توانسته بود 7بانک کشور را درگیر ماجرا کند. یکی دیگر از متهمان معروف این پرونده هم محمودرضا خاوری، مدیرعامل وقت بانک ملی است که به کانادا فرار کرد.
بابک زنجانی
پولشویی با نفتفروشی
وقتی در مصاحبه با یک هفتهنامه گفت که ساعت مچی روی دستش، 100میلیون تومان ارزش دارد همه نگاهها را به سمت خود جلب کرد. او همان کسی است که یکشنبه سیاه مجلس را رقم زد؛ یکشنبهای که محمود احمدینژاد به مجلس رفت و از بابک زنجانی نام برد و با پخش یک فیلم بهطور علنی اعلام کرد که برادر روسای مجلس و قوه قضاییه، از سعید مرتضوی، رئیس وقت سازمان تأمین اجتماعی، خواسته که او را با بابک زنجانی آشنا کند تا بتواند چند شرکت این سازمان را خریداری کند. قصه زنجانی بر سر 2میلیارد دلار است، پولی که با توقیف همه اموال عجیب و غریب زنجانی، باز هم حسابش را پیش دولت تسویه نکرد. اتهام او این است که در زمان تحریمهای هستهای ایران، توانسته بود از طریق شرکتهای خارجیاش بیش از 2میلیارد دلار نفت ایران را بفروشد، اما او هیچوقت این پول را به دولت ایران بازنگرداند. دادگاه اولیه، زنجانی را به اتهام اختلال در نظام اقتصادی کشور، کلاهبرداری از شرکت ملی نفت، بانک مسکن و تأمیناجتماعی، پولشویی، جعل اسناد و صورتحسابهای بانکی، جعل حوالههای ارزی و جعل دستور انتقال بین بانکها، به فساد فیالارض متهم کرد.