سکتههای تکراری در رختکن
تیم ملی ایران باز هم در یک اتفاق تکراری، نیمه مربیان را به یک تیم ضعیف باخت. سؤال اینجاست که بین 2نیمه در رختکن چه بلایی سر این تیم میآید؟
تیم ملی ایران در بازی با قرقیزستان هم عادت این روزهای خودش را ترک نکرد؛ یعنی هم بازی با یک حریف ساده را برای خودش سخت کرد، هم در نیمهدوم بهشکلی عجیب توپ و میدان را به حریف سپرد و هم درنهایت به پیروزی رسید. اینها اتفاقاتی است که طی این هفتهها در اغلب بازیهای تیم ملی تحت هدایت امیر قلعهنویی تکرار میشود. این عادتها باعث شده بازیهای تیم ملی بازیهای پرگلی از آب دربیایند؛ چنانکه ۳بازی اخیر تیم ملی بهطور متوسط ۵گل داشته که در نوع خودش عجیب و قابل بحث است. تیم ملی در این سه بازی در مجموع نزدیک به ۲گل بیشتر از امید گلش زده و حدود یک گل بیشتر از امید گل مواجهشده، گل خورده است. در همین بازی با قرقیزستان امید گلی که تیم ملی ایجاد کرد 2.36 بود و امید گلی که به حریف خودش داد به 1.57 رسید. البته حدود نیمی از این امید گل تقدیمشده به قرقیزها حاصل همان ضربه پنالتی بود که داور برای تیم میزبان گرفت. امید گل قرقیزها حاصل 0.78 بابت ضربه پنالتی، 0.51 در ضربات ایستگاهی و 0.28 هم امید گل خلقشده در جریان مسابقه بوده است. در مقابل، 0.95 از امید گل تیم ملی ایران روی ضربات ایستگاهی و 1.41 در جریان مسابقه بهدست آمده است. ایران در این مسابقه هم بیشتر از موقعیتهایی که خلق کرده بود گل زد و بیشتر از موقعیتهایی که به حریف داده بود، گل خورد.
سردار؛ بهترین بازیکن ایران
ملیپوشان ایران در مصاف با قرقیزستان 63درصد از زمان بازی توپ را در اختیار داشتند و فقط در 37درصد از 90دقیقه مالکیت توپ را به تیم مهمان سپردند. 13شوت برای ایران و 9شوت برای قرقیزستان، آمار شوتهای این مسابقه در سایت متریکا بوده است. اما برتری 13 بر 9 ایرانیها در شوتزنی، توفیقی است که تا شوتهای داخل چارچوب تداوم پیدا نمیکند. ایران اگرچه 4شوت بیشتر از حریف زده اما در تعداد شوتهای داخل چارچوب با رقیبش برابر است و هر دو تیم 5بار توانستهاند چارچوب دروازه حریف را به خطر بیندازند. از مجموع 10شوت داخل چارچوب در این مسابقه 5شوت تبدیل به گل شده و 50درصد از شوتها نیز توسط دروازهبانها مهار شدهاند. بهترین بازیکن ایران در این میدان آزمون بود که برای هشتمینبار در دوران ملی خودش در یک مسابقه هم گل زد و هم پاسگل داد. زننده گل سوم ایران و سازنده گل دوم، نمره8.01 را از متریکا گرفت و برترین بازیکن تیم ملی ایران شد. بعد از او مهدی طارمی و میلاد محمدی با نمرات 7.54 و 7.31 نفرات بعدی لیست و بهترین بازیکنهای تیم ملی ایران بودند.
نیمه مربیان؛ نیمه شکست ایران
نکته نگرانکننده درباره تیم ملی ایران، تداوم بازیهای ضعیف در نیمهدوم و افت شدید تیم ملی در نیمه مربیان بود. شاگردان امیر قلعهنویی در بازی قبلی مقابل کرهشمالی، نیمهنخست را با برتری 3گله به پایان بردند و حتی میتوانستند برد پرگلتری هم در پایان نیمه نخست داشته باشند اما در نیمهدوم، اخراج شجاع خلیلزاده باعث شد که معادلات علیه تیم ملی رقم بخورد؛ در فاصله 3دقیقه، 2بار توپ وارد دروازه ایران شد و درنهایت، ملیپوشان بهسختی مقابل کرهشمالی پیروز شدند. شکست 2گله در نیمهدوم جدال با کرهشمالی، سناریویی بود که در مصاف با قرقیزستان هم تکرار شد و ملیپوشان بعد از پیروزی 2گله در نیمهنخست بازی با قرقیزها، در نیمهدوم به تساوی2-2 رضایت دادند که گلزنی سردار آزمون، تیم ملی را از توقف مقابل قرقیزستان در بیشکک نجات داد اما آنچه مشخص است اینکه برای دومین بازی پیاپی، امیر قلعهنویی در نیمه مربیان مغلوب شد. این اتفاق فقط محدود به 2بازی اخیر تیم ملی نبوده و حالا دیگر میتوان بهعنوان یک «روند» از آن یاد کرد. تیم ملی ایران در 7مسابقه قبلی خود در مسیر انتخابی جامجهانی2026 یک آمار عجیب از خودش بهجا گذاشته است. ملیپوشان جز دوئل با قطر که با پیروزی 4 بر یک ایران خاتمه یافت و 3گل ایران در نیمهدوم به ثبت رسید، در 6دیدار دیگر نتوانستهاند در نیمهدوم برنده شوند و اگر فقط بخواهیم نتایج نیمههای دوم 7تقابل اخیر تیم ملی را درنظر بگیریم، باید گفت که در کنار برد مقابل قطر، 4تساوی و 2شکست در کارنامه تیم ملی ثبت شده که کارنامهای ناامیدکننده است. باید دید آیا امیر قلعهنویی میتواند برای تغییر روند نتیجهگیری تیمش در نیمه مربیان راهکاری پیدا کند یا خیر.
در انتظار جوانهای 90دقیقهای
نکتهای که کارشناسان فوتبال بارها به آن اشاره داشتهاند این است که بعد از قطعیشدن صعود از این گروه، قاعدتا قلعهنویی و کادرش باید به فکر استفاده از بازیکنان جوان و اجرای واقعیتر جوانگرایی در تیم ملی باشند. تا این مقطع، اجرای جوانگرایی در تیم ملی در حد دکور مانده و جوانهای دعوتشده به اردوی تیم ملی فقط تا سکوها اجازه حضور داشتهاند. پدیدههای فوتبال ایران که قاعدتا باید اسکلت تیم ملی آینده را تشکیل دهند، در بازیهای اخیر حداکثر در دقایق پایانی به بازی گرفته شدهاند و در اغلب اوقات همین فرصت کوتاه هم نصیب آنها نشده و فقط بهعنوان تماشاگر در بازیهای ملی حضور داشتهاند. بعد از قطعیشدن صعود و در بازیهایی که حکم بازی تشریفاتی را پیدا میکنند، باید منتظر ورود این جوانها به ترکیب اصلی تیم ملی بود. شاید حضور این جوانهای باانگیزه که انرژی لازم برای یک بازی 90دقیقهای را بیشتر و بهتر از سیوچندسالهها دارند، مشکل افت تیم ملی در نیمههای دوم هم بهشکلی حل و فصل شود.