• شنبه 1 دی 1403
  • السَّبْت 19 جمادی الثانی 1446
  • 2024 Dec 21
سه شنبه 29 آبان 1403
کد مطلب : 240879
لینک کوتاه : newspaper.hamshahrionline.ir/2RLrN
+
-

وقتی گردشگر ایتالیایی سراغ زورخانه نجات را می‌گرفت

وقتی گردشگر ایتالیایی سراغ زورخانه نجات را می‌گرفت

منش و زندگی اهالی اودلاجان با پهلوانی پیوند خورده است. محال است مهمان خاطرات قدیمی‌های محل شویم و آنها از زورخانه‌ها و گود آن نگویند. علاقه جوان‌های دیروز محله اودلاجان به ورزش باستانی زبانزد بود و جوانان امروز این محله نیز راه گذشتگان را در پیش‌گرفته و چراغ این ورزش را روشن نگه داشته‌اند. محمد جهانی متولد 1355و بچه سه‌راه دونگی است. او می‌گوید: «در محله اودلاجان 2زورخانه معروف بود؛ اول زورخانه سه‌راه دونگی که تقریبا 100سال پیش در این محله دایر بود و دیگر زورخانه معروف نجات که در کمال ناباوری در دهه 70بسته و گودش پر شد. از زورخانه سه‌راه دونگی اطلاعات زیادی در دسترس نیست، ولی زورخانه نجات را حاج مصطفی نجات که خود از پهلوانان بنام روزگارش بود، بنا نهاد؛ زورخانه‌ای نزدیک مسجد و بقعه پیر عطا؛ محلی که پاتوق معنوی و باارزش جوان‌های محله بود. اغلب شخصیت‌های بزرگ و پهلوانان زورخانه‌ای تهران در این زورخانه میل و کباده گرفته‌اند. بعد از نجات زورخانه را حاج محمود همایون‌صفت، معروف به محمود قزوینی می‌چرخاند که خود او از بزرگان ورزش پهلوانی بود.» رحیم طوبایی از اهالی قدیم محله اودلاجان از زورخانه نجات به‌عنوان زورخانه‌ای که همچون معدن طلا جوانان نیک‌منش را تربیت می‌کرد، یاد می‌کند و می‌گوید:«کنار بقعه پیرعطا یک قبرستان بود و آن‌طرف‌تر هم زورخانه نجات؛ زورخانه‌ای که خیلی از پهلوانان بنام ایران در گود این زورخانه ورزش می‌کردند. بر سردر زورخانه نجات نوشته بود: تأسیس سال 1332شمسی. متأسفانه چند سال قبل گود این زورخانه را با خاک و نخاله پر کردند و الان شده انبار ورق استیل. سیدمصطفی نجات که خودش از جوانان ورزشکار در تکیه رضا‌قلی‌خان بود و قصابی داشت این زورخانه را دایر کرد تا هم محلی برای جمع شدن جوانان محل دور هم باشد و هم آن محدوده ساماندهی شود. چون قبل از تأسیس زورخانه اینجا قبرستان بزرگی بود که قدمت خیلی زیادی داشت. سنگ‌قبرها شکسته بود و زباله و نخاله همه قبرستان را گرفته بود. با راه‌اندازی زورخانه همه‌چیز عوض شد؛ مثلاً چند سال قبل یکی از گردشگران ایتالیایی سراغ زورخانه نجات را می‌گرفت. در کتابی خوانده بود در این زورخانه مردان قوی‌هیکل ورزش می‌کردند. متأسفانه چراغ این زورخانه خاموش شده و جوانان محل برای ورزش باستانی بیشتر به زورخانه شهیدعراقی می‌روند.»





 

این خبر را به اشتراک بگذارید