سیاوش ابدی
مردهایی پیدا میشوند که از روز ازل مجردیشان قورمهسبزی پختهاند، آن هم چه قورمهسبزیای.... چنین مردانی، چنان با عشق و وسواس، شکم میچسبانند به اجاق و قورمهسبزی هم میزنند که لوبیا و سبزیقورمه و گوشت و لیموعمانی در هم میآمیزند و عطرش میان راهپلههای ساختمان، بالا و پایین میرود؛ انگاری مادری با عشق قورمهسبزی پخته باشد. میان مردها چنین نابغههایی کم نیستند. آنها با موضوع پختن غذا طوری برخورد میکنند که انگار کمالالمک مشغول فکر کردن به تصویر بعدی از چهره ناصرالدین باشد. به هرحال چنین هنرمندهایی در گروه مورد مطالعه قرار ندارند.
مردها اغلب در برابر گرسنگی ضعیف هستند. چنین موجوداتی وقتی گرسنهشان میشود باید خیلی سریع به غذایی لذیذ برسند.
این شناسنامه از زندگیِ غذاییِ مرد مجرد ایرانی، منویی آشنا را پیش نگاه قرار میدهد.
جمعی دورتادور روزنامههای پهن شده کف اتاق نشستهاند و املت میخورند یا سوسیس و تخممرغ یا... . چربتر؟ تن ماهی با برنج، دوباره نیمرو، این دفعه با کره و املت گوجهفرنگی همراه با نان تافتون تازه و یک ظرف ماست هم کنار ماهیتابه. غذاهای مجردی، گاهی هیچ اسمی ندارند و پیش از آن هم هرگز کسی پختنشان را امتحان نکرده است.
این غذاها معمولا پر از ابتکارهایی در ترکیب مواد غذایی مختلف با یکدیگر هستند و نتیجه کار اغلب اسفبار است، ولی مواقع نادری هم هست که ترکیب عین دستپخت والتر وایت در سریال Breaking Bad شگفتانگیز از کار در میآید؛ غذایی منحصر به فرد که خیلی سریع آماده میشود، تأمین مواد اولیهاش در هر سوپرمارکتی ممکن است و با تمام این دمدستی بودنهایش، به طرز شگفتانگیزی خوشمزه است! این اتفاقی است که زندگی غذایی یک مرد مجرد را تبدیل به موردی برای مطالعه میکند. متنهای پیش رو از چنین جهانهایی نوشته شدهاند.
کشف رازهای زندگی غذایی یک مرد مجرد
در همینه زمینه :