• دو شنبه 8 بهمن 1403
  • الإثْنَيْن 27 رجب 1446
  • 2025 Jan 27
سه شنبه 1 آبان 1403
کد مطلب : 238196
لینک کوتاه : newspaper.hamshahrionline.ir/qjzxk
+
-

زندگی پرماجرای اکبرآقا و بتول‌خانم

زندگی پرماجرای اکبرآقا و بتول‌خانم

   موضوع: زندگی اکبرکمالی شهدادی، نخستین ساکن پونک جدید
   ویژگی: آبادانی پونک جدید
***
قسمت غربی روستای پونک تا چشم کار می‌کرد بیابان بود و صحرایی که برخلاف روستای پونک نه خانه‌ای داشت و نه کسی رغبت می‌کرد آنجا زندگی کند. بلوار معروف کمالی در محله پونک در منطقه 5 شهرداری تهران قصه‌ای ورای تاریخچه روستای پونک دارد. نیم‌قرن پیش مردی گندم‌گون با اراده‌ای وصف‌ناپذیر نخستین ساکن این محدوده می‌شود. مرحوم اکبر کمالی‌شهدادی سال1314 در کرمان متولد شد. در جوانی به تهران آمد و به پیشنهاد دوستش بخشی از زمین‌های غرب پونک را خرید. بتول وزیری‌زاده، همسرش می‌گوید: «در نقشه‌ای که از زمین‌های این محدوده وجود دارد نام همسرم درج شده است. این محدوده به نام آقای کمالی معروف شد، چون او زمانی که این زمین‌ها را خرید هیچ خانه‌ای اینجا نبود. در حقیقت وقتی با او ازدواج کردم خانه‌ای که آقای کمالی ساخت 2 اتاق بیشتر نداشت. نه برق داشتیم و نه آب. اینجا بیابانی بود پر از سگ‌های ولگرد. یادم می‌آید وقتی سال‌ها بعد برای نخستین بار آب به خانه آمد بااینکه بسیار کم‌فشار و اندک بود ولی سر از پا نمی‌شناختم و از ذوق اشک‌هایم بند نمی‌آمد.»
اکبر کمالی 14ساله بود که به تهران آمد. مدتی در حوالی میدان امام‌حسین(ع) کنونی ساکن شد، ولی بعد از مدتی توان پرداخت اجاره آن خانه کوچک را نداشت. چون از قبل به پیشنهاد دوستش زمینی در بیابان‌های شمال صادقیه خریده بود و برای همین با مادرش تصمیم می‌گیرند به آنجا بروند. 2 اتاق می‌سازد و آنجا ساکن می‌شود؛ در محدوده‌ای که این روزها پونک جدید نام دارد و در غرب روستای قدیمی پونک واقع شده است. بتول‌خانم می‌گوید: «صاحب 2فرزند شدیم: خشایار و خدایار. تا مدت‌ها فرزندانم همبازی نداشتند. 15سال بعد از سکونتمان در این بیابان، نخستین همسایه در نزدیکی خانه‌مان ساکن شد. پسرهایشان نخستین همبازی‌های پسرانم شدند.»
خدایار کمالی متولد1357 است. او می‌گوید: «پدرم از هیچ، آبادی ساخت. درخت می‌کاشت و برای آبیاری درخت‌ها بشکه‌های بزرگ را از آب قنات فرمانفرما در ده پونک پر می‌کرد و پای درخت می‌ریخت. ممکن بود روزی چندبار این کار را انجام دهد. با هر مشقتی که بود مجوز حفر چاه گرفت و با خرید موتور برق، آب را از چاه بالا آورد. برایمان استخر درست کرد که با دوستانمان در آن آب‌بازی می‌کردیم.» بتول وزیری‌زاده در ادامه می‌گوید: «هوشنگ مرادی‌کرمانی، نویسنده معروف کشورمان، پسرعمه‌ام است. بارها در همین پونک به خانه‌مان آمد و در جریان قصه زندگی‌ام در پونک بود. او به من گفت بتول‌خانم! باید روزی قصه زندگی پرماجرای تو را بنویسم.»




 

این خبر را به اشتراک بگذارید