ما همه کارشناسیم
بررسی رابطه راننده و عابر روی خطکشی عابر پیاده
عباس تربن:
در روزگار ما هر کسی برای خودش یکپا کارشناس است. مدرک کارشناسی را که بحمدالله تقریباً هر ایرانیای در جیبش دارد؛ اگر معیار، نظر کارشناسی باشد که تا دلتان بخواهد در تاکسی و صف و خیابان، نظر کارشناسانه ریخته؛ اگر هم بحث ادعاست که ما در این یکقلم کم نمیآوریم و خیلی کم پیش میآید که بگوییم من در این باره نظر، سواد یا اطلاعات کافی ندارم و یا بهتعبیر سادهتر «نمیدانم». ما همه میدانیم؛ پس ما همه کارشناسیم؛ به همین دلیل برخلاف رویه معمول گزارشها سراغ هیچ کارشناس رسمیای نرفتهایم، در عوض تا دلتان بخواهد نظرهای کارشناسانه غیررسمی جمعآوری کردهایم که هرکدامشان یک«جور» جالب و خواندنیاند؛ دیگر پیداکردن «جور» و جمعبندی کارشناسانهاش با شما!
نظر کارشناسی 1
«قانونمند بشیم؟ جریمه کنند!» خط عابر؛ رینگ بوکس، 2حریف قدیمی؛ عابر پیاده و راننده. این از آن یکی ناراضیست و آن، به اینیکی دهنکجی میکند. اگر سر خط عابر پیاده بین این دو دعوایی هست، نخستین چیزی که به ذهن میرسد این است که احتمالا حداقل یکی از طرفین باید تقصیرکار باشد. مصطفی ۲۲ساله، عابر پیادهای است مشغول استراحت بر صندلی یک بلوار خلوت. آنطرف صندلی مینشینم و از او میپرسم: بهنظر تو تقصیر کیه؟ ماشینای ما یا عابرای ما؟ تقصیر خیابونای ماس که باعث ترافیک میشن! ترافیکم خودش عجله میاره دیگه. همه دوس دارن زودتر برن برسن. کجا میخوان برن دقیقا؟ چرا اینقدر عجله دارن همه؟ دنبال یه لقمه نون میرن دیگه. آخه آخر شبم که دارن برمیگردن خونه، باز عجله دارن. خب دیگه، اونموقع میخوان اون ساعتی رو که کار ندارن، با خونوادهشون بگذرونن. آخه بعد نصفشب که شما بری تو خیابون، باز میبینی خیلی خلوته ولی یهعده هستن که خیلی عجله دارن. خب اونا یه کارای دیگهای دارن حتما که عجلهایه! شما خودت بهعنوان یه عابر پیاده چقدر سعی میکنی عجله نکنی و به خط عابر پیاده احترام بذاری؟ ۶۰درصد ۴۰درصد دیگهش کجاست؟ پیش اون عجلههه دیگه. مثلاً بعضی موقعها آدم صبح خواب میمونه، میخواد زود بره برسه دانشگاه. دانشگاه میشه ۱۰درصد، نه ۴۰درصد! خب یکیش دانشگاهه، یکیش کاره، یکیش یهو نمیدونم مریضیه و... . خب یه پیشنهاد بده برای اینکه اون ۴۰درصد کمتر بشه. فقط جریمه یعنی فقط تنبیه کنیم؟ خب خیابونا رو که طبیعتا نمیتونن پهن بکنن. تنها راهش جریمهس دیگه. اگه بخوایم قانونمند بشیم، باید جریمه کنن. همهجای دنیا همینه. هم راننده و هم عابر پیاده رو باید جریمه کنن.
نظر کارشناسی 2
«اول چراغ بذاریم بعد دوربین، بعدتر گشت پلیس، بعدترتر...» وسط دعوا که حلوا پخش نمیکنند؛ برای همین هر کسی آن دوروبر باشد، مشتی، لگدی، چیزی نصیبش میشود. حالا حکایت راهنماییورانندگی مظلوم است که به نظر مهدی ـ ۶۶ساله ـ مقصر اصلی ماجرای خط عابر پیاده تشخیص داده شده؛ «باید برای خطهای عابر پیاده، چراغ بذارن تا ماشین و عابر، به نوبت رد بشن. وقتی چراغ نباشه، همه توی یهجور بلاتکلیفی به سر میبرن.» چهجور بلاتکلیفیای؟ خط عابر پیاده تکلیف رو روشن کرده دیگه؛ حق تقدم با عابر پیادهس. بله، ولی ماشینا رعایت نمیکنن. چرا رعایت نمیکنن؟ چون برای ردشدن یه عابر، باید بزنن رو ترمز. دوباره 2دقیقه دیگه باز یکیدیگه میخواد رد شه، باز باید بایستن. ترافیک همینجوری درست میشه دیگه. ولی از وقتی که ما داریم حرف میزنیم، کلا 2تا عابر از اینجا رد شدهن! حالا بهخاطر این 2نفر ممکنه ۳۰تا ماشین مجبور شن بایستن! اینجا که اصلا رفتوآمدی نیس. کدوم ۳۰ تا ماشین!؟ الان اینجوری شده تو این ساعت از روز. بالاخره کی مقصره؟ رانندهها یا عابرا؟ مقصر، راهنماییورانندگیه. مقصر راهنماییورانندگیه چون باید همهجا چراغ بذاره؟ بله، باید چراغ بذاره و تکلیف ماشین و عابر رو مشخص کنه. بعد اونجاهایی که راهنماییورانندگی چراغ گذاشته، چرا باز بعضی از مردم قانونو رعایت نمیکنن؟ خب حالا شما ببین، اونجا رو هم باید براش یه دوربین بذارن. دوربین بذارن برای چراغ راهنمایی؟ آره، یه دوربینایی دارن. آخه یه مسئله دیگهای هم هس. اگه چراغ بذارن، ممکنه عابر پیاده رعایت کنه ولی ماشینا رعایت نکنن و موقع رد شدن بزنن به عابر پیاده و پلیس هم اونطرفا نباشه. بنابراین طبق پیشنهاد شما اول باید چراغ راهنمایی بذاریم، بعد دوربین کنترل بذاریم برای اینکه کسی به چراغ بیتوجهی نکنه. حالا اگه کسی پلاکش رو پوشوند که توی دوربین مشخص نشه چی؟ اونموقع برای دوربین باید چی بذاریم؟ پلیس باید گشتش رو بیشتر کنه و تو سطح شهر بیشتر بگرده.
نظر کارشناسی 3
«دنبال مقصر نباشیم... یا باشیم؟» بالاخره وقتی دعوا در محل شما اتفاق میافتد، ممکن است پای شما هم وسط کشیده شود؛ برای همین است که حنا ـ ۳۲ساله و فوقلیسانس شیمی ـ نوک تیز انتقاد را به سمت شهرداری میگیرد. الان دیدم که از خط عابر پیاده رد شدین ولی هیچ ماشینی براتون نایستاد و همه سعی کردن سریعتر از شما از تقاطع رد بشن. بله، چون راه رو حق خودشون میدونن. چرا؟ مگه روی خطکشی عابر پیاده، حق تقدم با عابر نیس؟ ممکنه دلیلش این باشه که خط عابر توی کشور ما کمرنگتر از کشورای پیشرفتهس؟ خب، خطکشی جلب توجه نمیکنه. مثلا در ژاپن، خطکشی عابر پیاده حالت سهبعدی و شکل مکعب داره و راننده حس میکنه مانع جلوشه اما خط های عابر ما تصویر خوبی توی ذهن راننده ایجاد نمیکنه و فرسوده شده. به نظر من باید روی طراحی و دیزاین خط های عابر، کار کنن. ولی فکر کنم مشکل از ندیدن عابر و خطکشی نباشه؛ ماشینا شما رو میدیدن که اونقدر با عجله میپیچیدن جلوتون. موافق نیستین؟ آره، ولی عابرا هم یه جاهایی که پل هس، باید از پل استفاده کنن. آموزش اگه باشه، از خلافکارترین آدما هم میتونیم آدم درست بسازیم. خب آموزشوپرورش داریم دیگه! آموزشوپرورش راجع به فرهنگ با بچهها صحبت میکنه؟! کلاسای پرورشی جزو بلااستفادهترین کلاسا توی مدرسهس. اگه فرد از اول آموزش درستی ببینه... مگه رانندهها اینهمه کلاس و آموزشگاه نمیرن که آموزش درست ببینن و قوانین راهنماییورانندگی رو یادبگیرن؟ یهخرده ذاتیه دیگه. احتمالا رانندهها با خودشون میگن تو داری از لای ما رد میشی؛ ما هم که بیمه داریم؛ فوقش میزنیم بهت، خسارتش رو میدیم. پس میبینن خط عابر پیاده رو؟ بله، خطو میبینن ولی نمیشه گفت همه تقصیرا گردن راننده یا عابره. اگه جامعه ما دنبال پیداکردن مقصر باشه، به هیچجا نمیرسیم. خب بیاین به دنبال پیداکردن مقصر نباشیم! من نظرم اینه که مقصر اول، سازمانیه که خط های عابر رو خوب طراحی نکرده!
نظر کارشناسی 4
«صبوری به پای عابر پیاده» اینطور هم نیست که همه جانب قوموخویشهای خودشان را بگیرند. علیاصغر ـ ۲۵ساله ـ که کنار خیابان در ال90 سفیدش نشسته، در جواب این سؤال که «فکر نمیکنی بهتره اول اجازه بدیم رانندهها از خط عابر رد شن، چون معمولا عجله دارن؟» با خنده میگوید: «نهههه! عجله که دلیل نمیشه! آدم واجبتره». یعنی شما خودت معمولاً به عابر راه میدی؟ اگه باید بایستم، میایستم ولی اگه مجبور نباشم، راه خودمو میرم. توی آییننامه نوشته وقتی به عابر میرسی، باید یه حریم مشخصی رو رعایت کنی و توقف کنی ولی متأسفانه خیلیا رعایت نمیکنن و اگه عابر خیلی نزدیک باشه میایستن. منظورت اینه که اگه عابر در حال رفتن زیر ماشین باشه، میایستن؟ [با خنده] آره؛ یه چیزی توی همین مایهها. البته عابرا هم یهکم مقصرن؛ یهوقتایی چراغشون قرمزه و رد میشن یا هنوز چراغشون سبز نشده و شروع به حرکت میکنن. به نظر من یه چیز دوطرفهس ولی در هر صورت انسان و عابر پیاده واجبتره. اگه بخوایم عادلانه قضاوت کنیم، کی باید خودشو بیشتر تغییر بده؛ رانندهها یا عابرا؟ صددرصد رانندهها. رانندهها باید یهخرده صبر داشته باشن و به این فکر کنن که چند ثانیه زودتر و دیرتر زیاد فرقی نداره. چهجوری صبرشونو تو زندگی بیشتر کنن؟ باید یهجوری فکرشونو آزاد کنن دیگه؛ یکی با تفریح اینکار رو میکنه، یکی با سفر. یه پیشنهاد مشخص بده! مثلا تو خودت چهجوری فکرتو آزاد میکنی؟ من شناگرم؛ میرم شنا میکنم.
نظر کارشناسی 5
«آقازادهها در احترام به خط عابر پیشقدم شوند» محمد ـ ۳۰ساله ـ پیک موتوریای است که پشت خط عابر پیاده ایستاده و مشغول چککردن آدرس و تماس با فرستنده یا گیرنده بستهای است که به ترک موتورش بسته است. توقف موتور پشت خط عابر پیاده!؟ اتفاقی بوده؟ [میخندد] صددرصد! ولی من اگه عجله نداشته باشم، میایستم. مثلاً از 10بار چند بارشو عجله نداری؟ 2درصد! (تلفنش زنگ میخورد و ۳۰ثانیهای با تلفنش صحبت میکند.) چرا اینقدر عجله داری در زندگی؟ چیکار میخوای بکنی؟ چیکار نکنیم داداش؟ باید زندگیمونو بچرخونیم دیگه. یعنی قضیه فقط پولدرآوردنه؟ آره. پول درنیاریم گشنه میمونیم داداش.
یعنی نمیشه هم به خط عابر پیاده احترام گذاشت و هم پول درآورد؟ (سیگاری درمیآورد و پاکت خالی سیگارش را پرت میکند لای بوتهها) داداش فقط ما که نباید احترام بذاریم. چرا آقازادهها احترام نذارن؟ فقط مردم عادی باید اینکار رو بکنن؟ پس اول آقازادهها باید به خط عابر احترام بذارن تا ما هم این کار رو بکنیم؟ (چراغ، سبز میشود و مکالمه ما به این جمله ختم میشود:) بله، همهچی به همهچی ربط داره.
نظر کارشناسی 6
«خلاف میکنم چون خلاف میکنن» یک پیک دیگر؛ این بار پیک موتوری رستوران. مسعود ـ ۳۲ساله ـ معتقد است که عابران وقتی چراغشان قرمز است حق سوارهها را رعایت نمیکنند چون «محرم و صفره دیگه. دنبال دیهن حتما»! چقدر هست دیه الان؟ دقیقشو نمیدونم. یه خراش بردارن، کلی پول گیرشون میاد دیگه. مردم واقعا بیملاحظهن. اونجا رو ببین ماشینه چهجوری پارک کرده! چهجوری پارک کرده؟ شوبله گذاشته. شوبله رو نشنیده بودم تا حالا! دوروبر سوبله؛ از دوبله هم گذشته! دیگه دخترا همه یه دمپایی انداختن زیر پاشون با پژو و پراید تو خیابونا میچرخن. اینوسط با دخترا چه مشکلی داری؟ با دخترا مشکلی ندارم؛ منظورم اینه که دخترا هم یاد گرفتهن. یه گواهینامه پیزوری میگیرن. الان همینی که وایساده بود دختر بود دیگه. دختر و پسرش چه فرقی میکنه آخه؟ خب وقتی مردا میبینن، از دخترا یاد میگیرن دیگه! عجب! آره، قبلا اینجوری نبود تو تهران. ولی من دوس دارم یکی از من فیلم بگیره موقعی که با موتور کار میکنم. الان موتورت رو دقیقا کجا پارک کردی؟ خلاف قانون نیس توی پیادهرو؟ اینجا پیادهروئه؟ اینجا منطقه بازیافته و میشه جایگزینش کرد برای پارک موتور. پس تو جزو موتورسوارایی هستی که به خط عابر پیاده احترام میذارن و خلاف نمیکنن؟ چرا نمیکنم؟ چرا نکنم وقتی اینهمه دوبله و سوبله میایستن؟ یعنی تو هم خلاف میکنی؟ پس چی!؟ خب نکن دیگه! تو که از بقیه گله داری، خودت برای چی خلاف میکنی؟ خب وقتی سوبله گذاشته، من رد نمیشم، مجبورم برم توی پیادهرو. بعد چه فایده؟ بهخدا نصف آدمایی که شبا میان بیرون، بهخاطر دوردورکردنه. مزاحم کار ما هم میشن. میگم یعنی این باعث میشه ما بریم توی پیادهرو، لایی بکشیم، ویراژ بدیم. گواهینامه داری دیگه؟ من؟ سال۸۳ گرفتم؛ الان باطل شده. باید بری تمدید کنی. بچهتهرون که نیاز به گواهینامه نداره؛ چون درست رانندگی میکنه. جدی؟ کجای قانون اینو نوشته؟ میخواستن بنویسن ولی ننوشتن دیگه!
نظر کارشناسی 7
«نمیدانم و در عینحال بهتر از تو میدانم!» حالا که حرف از قانون شد، بد نیست خاطرهای از زبان سجاد ـ یکی از گشتهای جوان و خوشروی کارشناسی تصادفات ـ بخوانیم: چند روز پیش خانمی از خط ممتد رد شده و تصادف کرده بود. در کلاسهای آییننامه میگن که خط ممتد، نقش دیوار رو داره و نمیشه ازش رد شد . توضیح خانم این بود که «من اولین باره اینو میشنوم. تا حالا نمیدونستم»! کتاب آییننامه رو درآوردم و نشونش دادم. گفت: «ولی زمان ما اینجوری نبود»! چیزی که بلنده ، دیوار حاشا! به نظر من که خودشون رو به خواب زدن و اونجا که به ضررشونه نمیدونن ولی جایی که به نفعشون باشه، میگن من قانون رو خیلی بهتر از تو بلدم! متوجه نشدم! بالاخره مردم قانون را میدونن یا نمیدونن؟ راستش مردم گاهی تکلیف خودشون روهم نمیدونن. چند روز پیش حوالی میدان کاج یک موتوری داشت خلاف جهت حرکت میکرد که نزدیک بود با یک خانم پیر تصادف کنه. پیرزن که عصبانی شده بود، سر من داد زد: «پس تو اینجا چیکارهای؟ چرا جلوشو نمیگیری؟». من هم رفتم و راننده را متوقف کردم. همون خانم اولین کسی بود که اومد و گفت: «ببین! ولش کن، نمیخواد جریمهش کنی. گناه داره»! بالاخره نفهمیدم از من توقع دارن قانون اجرا کنم یا نکنم! یکی از مأموران پاس پیاده (راهور) نیز این راهحل را برای حل مشکل خط عابر پیاده پیشنهاد میکند: «به نظر من اگه قبل از خط عابر پیاده، دستانداز بذارن که سرعت ماشینا رو بگیره، عابرا راحتتر رد میشن». او با اشاره به طرح جریمه عابران پیاده میگوید: «این طرح قرار بود چند سال پیش اجرا بشه که هنوز نمیشه. بعضی وقتا آدم فکر میکنه کنار هرکس باید یه نیرو گذاشت تا قانونو رعایت کنن. آدمایی هستن که موقع ورود به یه خیابون، بهجای توجهکردن به تابلوی ورود ممنوع به این نگاه میکنن که اون اطراف افسر هس یا نه! بارها از رانندههای متخلف شنیدهم که ببخشین جناب سروان! ما نمیدونستیم شما اینجایین وگرنه ورود ممنوع نمیاومدیم»!
نظر کارشناسی 8
«در نبود همدلی، راننده پشتسری مقصر است!» مهشید ـ ۶۳ساله ـ کارشناس بهداشت است. او از صبح، شرق و شمال تهران را با اتوبوس زیر پا گذاشته و حالا دارد به منزلش در غرب تهران برمیگردد. تجربه شما به عنوان یه عابر پیاده چیه؟ چقدر روی خطکشی به عابرای پیاده احترام میذارن؟ واقعا رانندههای کمی احترام میذارن. بعضیا خودشون آدمای خوبی هستن و رعایت میکنن ولی غالبا رعایت نمیکنن و آموزشی هم در این باره به کسی داده نشده. متأسفانه ما هم خودمون بعدا یاد گرفتیم. بعدا یعنی دقیقا کی؟ وقتی دانشگاهو تمام کردیم و به کشورای دیگه سفر کردیم. در کشورای دیگه چه خبر بود؟ حس کمک به دیگران، خیلی قویتر بود. من توی هلند از یه خانم آدرس پرسیدم و رد شدم. بعد یهو دیدم اون خانم که باردار هم بود، بدوبدو اومد دنبالم، گفت: من دارم میرم اون طرف، بیا برسونمت. همدلی به جای خودش! طبق آییننامه نباید رانندهها قبل از خط ایست گذرگاه عابر پیاده توقف کنن؟ چرا ولی بعضیوقتا راننده پشتسری انقدر عجله داره و بوق میزنه و توهین میکنه که آدم نمیدونه بایسته یا نایسته؛ مخصوصا برای ما که خانمیم، خیلی سخته. حرفای زشتی میزنن مثل اینکه «آخه کی به تو گواهینامه داده؟». مقابل همچین برخوردای زنندهای چیکار باید بکنیم؟ من خیلی کم از ماشین استفاده میکنم ولی سعی میکنم بایستم. برای من مهم نیس که پشتسریم چیکار میکنه؛ اونه که کارش غلطه!
نظر کارشناسی 9
«چهکسی میداند خط عابر پیاده سیخی چند؟» امید ـ ۴۰ساله ـ راننده یک پژو۴۰۵ است که در نقش یک عابر پیاده به سمت ماشینش میرود. شما آدم خوشتیپی هستین. درسته که رانندهها روی خط عابر پیاده به آدمای خوشتیپ راحتتر راه میدن؟ فعلا که رانندههای ایرانی به هیشکی راه نمیدن. رو خط عابر پیاده هم فکر میکنن مسابقهس و باید از روی عابرا رد شن. جایزه برنده این مسابقه چیه؟ زندان، ابد، قتل عمد... . چرا اینطوریه؟ مگه خط عابر قرار نیس جایی باشه که عابرا با خیال راحتتر رد شن؟ نه، خیلی خطرناکتره؛ چون عابر پیاده با خیال راحت میخواد رد شه ولی در واقع رانندهس که با خیال راحت از روش رد میشه. چرا آخه؟ 5ثانیه صبر میکنیم، عابر رد میشه دیگه. میگه ماشین من 2تنه، اون 40کیلوئه؛ برای چی من بایستم؟ بعضیا میگن که با گذاشتن چراغ عابر پیاده، مسئله حل میشه. به نظر من که چراغ عابر پیاده توی چهارراهای ایران معنی نمیده؛ چون گردش به راست توی خیلی از چهارراها آزاده و عابر در نهایت یه بخشی از خیابون رو نمیتونه در امنیت رد شه. پیشنهاد یا راهکاری برای حل مسئله خط عابر پیاده دارین؟ بله، یه مدتی مردم قاطر سوار شن! فکر میکنین اینجوری بهتر میشه؟ بله، ما هنوز فرهنگ استفاده از ماشینو نداریم. ولی آییننامه رو که همه میخونن و پاس میکنن. آییننامه جبره ولی ... . ماها اصلا حواسمون به این نیس که عابر میخواد رد شه یا نشه. باید فارغالبال باشی که بتونی به این چیزا توجه کنی. ایرانیا انقدر گرفتاری دارن که فرهنگسازی براشون شده مرحله بعد. مردم هزار تا مشکل دارن آقا. خط عابر پیاده سیخی چند؟ رحیم ـ فروشنده جوان قهوه ـ کیفبهدست در حال عبور از خیابان است منتها از جایی که خطکشی عابر پیاده ندارد. از او میپرسم: چقدر حق رانندهها رو بهعنوان یه عابر رعایت میکنی؟ تقریبا صددرصد رعایت میکنم. ولی الان از جایی رد شدی که خط عابر نداشت! چرا، داشت. نداشت. من حاضرم با هم برگردیم ببینیم. میخوای مچ ما رو بگیری؟ نه، مچگیری نیس. قراره ببینیم مشکل از کجاس. ممکنه شما هم گلههایی بهعنوان عابر داشته باشی. نه، من گلهای ندارم. میدونی مشکل چیه؟ مشکل اینه که همه کلی مشکل دارن و ذهنشون مشغوله. شاید باورت نشه، من همین الان که داشتم از خیابون رد میشدم، داشتم مرور میکردم چه اتفاقاتی امروز برام افتاده. خیلی اتفاقای بدی افتاده؟ نه، داشتم مرور میکردم چه گپ و گفتایی داشتهم امروز. خب رانندهها هم میتونن همین حرفا رو بزنن؛ بگن ذهنمون مشغول بود و حق عابرا رو رعایت نکردیم. نه؟ حرفتون درسته. باید تمرکزمون رو بیشتر کنیم. پس مشکل خط عابر از نبود تمرکزه؟ نه، فقط تمرکز نیس. الان من بگم، بحث، سیاسی میشه. خط عابر پیاده چه ربطی به سیاست داره؟ خب ما باید یه کاری کنیم که اول مشکلامون حل شه. وقتی ما همه غرق مشکلیم، نمیتونیم اونطور که باید و شاید زندگی کنیم و امرارمعاش کنیم. چطور روزی 3وعده غذاخوردن رو وسط این همه مشکل فراموش نمیکنیم؟ شاید باورتون نشه ولی من بعضیوقتا غذا هم نمیخورم؛ انقدر که فشار کارم زیاده!
نظر کارشناسی 10
«هر کی میگه فقط خودم. همه کارواشلازمیم!» صابر ـ ۲۵ساله ـ پیک موتوریای است که در جهت خلاف حرکت ماشینها دقیقا روی خط عابر پیاده ایستاده است. تا من و خودکار و کاغذم را میبیند، میگوید: «میخوای نظرمظر پر کنی؟ وقت ندارم، میخوام کار کنم». 2دقیقه بیشتر وقتتو نمیگیرم. چقدر به خط عابر احترام میذاری؟ موتوریا که به عابر پیاده احترام نمیذارن! چرا؟ چون هیشکی به موتوریا احترام نمیذاره. الان اتوبوس قاتل موتوریه، ماشینا که اصلن موتور رو نمیبینن؛ عابرای پیاده هم بدشون میاد از موتوریا. موتوریا با کی بد هستن؟ موتوری با کسی بد نیس. همه با موتوری بدن. ولی خیلی از عابرای پیاده هم از موتوریا شاکی هستن، چون موتوریا خیلی راحت میان توی پیادهرو و حقشونو ضایع میکنن یا مث خودت راهشونو روی خط عابر سد میکنن. موتور یعنی فوری. کسی که موتور اجاره میکنه، میخواد سریع بره برسه؛ پس موتوری مجبوره از هرجایی که میتونه بره تا یه نونی هم دربیاره. رانندهها چطور؟ اونا چقدر حقوق عابر پیاده رو رعایت میکنن؟ هیچی! الان وقت برای همه شده طلا. بهخود من گفتی مصاحبه کنیم، گفتم یه دقیقه هم نمیتونم! چرا؟ چون دنبال پولم. چون الان هیشکی اعصاب نداره، هیشکی وقت نداره. همه فکر میکنن اگه یه دقیقه دیرتر برسن، دنیا تموم میشه. برای همین هیشکی به هیشکی فرصت نمیده. همه میگن اول من برم، بعد عابر پیاده رد شه. الان هرکی به فکر خودشه؛ همه میگن فقط خودم! چیکار کنیم که اینا درست شه؟ اینا؟ درست نمیشه. مدیریت نداره. کی باید مدیریت کنه؟ نمیدونم. من از سیاست سردرنمیارم. آخه اینایی که میگی، بیشتر به خود آدما مربوط میشه. آره، ببین من الان 5دقیقه بیشتر اینجا وایسم، چون پاتوق موتوریاس، میگیرن منو میزنن. ما باید اول از خودمون شروع کنیم. خودمون باید خودمونو دُرس کنیم.