
تانگوی شیطان
پیامبر دروغین در برزخ زمینی

«تانگوی شیطان» عنوان رمانی است از لسلو کراسناهورکایی، برنده چند روز پیش جایزه نوبل ادبیات که سپند ساعدی آن را به فارسی برگردانده و از سوی نشر نگاه به چاپ هشتم رسیده و این یعنی پیش از بردن جایزه نوبل هم در ایران، مخاطبان زیادی داشته است.
«تانگوی شیطان» (Sátántangó) که نخستین اثر بلند کراسناهورکایی است، بیتردید چکیده تمامعیار جهانبینی و سبک روایی اوست. این رمانکه بستر اصلی وقایعش یک مزرعه اشتراکی ورشکسته و گلآلود در مجارستان است، روایتی از چند روز زندگی ساکنان این برزخ زمینی است. آنها در رخوت، فقر و بیاعتمادی متقابل غرق شدهاند و تنها با خیانتهای کوچک و رویاهای حقیر، روزگار میگذرانند. باران بیوقفه میبارد و همهچیز در حال پوسیدن است. در چنین فضایی، خبر بازگشت شخصیتی کاریزماتیک و مرموز به نام «ایریمیاش» که همه گمان میکردند مرده است، همچون جرقهای در انبار باروت عمل میکند.
ایریمیاش، این پیامبر دروغین، با وعده رستگاری و آیندهای بهتر، ساکنان ناامید را گرد خود جمع میکند. آنها که از بیمعنایی زندگی خود به ستوه آمدهاند، حاضرند تمام دارایی ناچیزشان را به پای او بریزند و کورکورانه از او پیروی کنند. «تانگوی شیطان» درواقع استعارهای قدرتمند از همین چرخه امید واهی و خیانت است؛ حرکتی 12مرحلهای (همچون ساختار کتاب) که گامهایش به جلو و عقب برداشته میشود اما درنهایت به هیچجا نمیرسد. این رمان، نقدی عمیق بر ماهیت قدرت، سازوکارهای فریب و آسیبپذیری انسانهایی است که ایمان خود را از دست دادهاند و حاضرند به هر ریسمانی چنگ بزنند.
اهمیت این رمان با اقتباس سینمایی خیرهکننده آن توسط «بلا تار»، کارگردان نامدار مجارستانی، دوچندان شد. فیلم هفت و نیم ساعته «تانگوی شیطان» که با همکاری نزدیک خود کراسناهورکایی ساخته شد، ترجمان سینمایی کاملی از نثر اوست. پلانهای بسیار طولانی، ریتم کند و مراقبهگونه و تصاویر سیاهوسفید فیلم، همان حس تعلیق و زوال تدریجی موجود در رمان را به تصویر میکشد. این همکاری موفق، نقطه عطفی در کارنامه هر دو هنرمند بود و جهان کراسناهورکایی را به مخاطبان بیشتری معرفی کرد.
نشر نگاه چاپ هشتم تانگوی شیطان را در 288صفحه به بهای 425هزار تومان منتشر کرده است.