قطرهای در میان اقیانوس
محمدرضا زائری، نویسنده و روزنامهنگار فعال در حوزههای دین و فرهنگ بعد از شرکت در نمازجمعه به امامت رهبر معظم انقلاب اسلامی، حضرت آیتالله خامنهای، در متنی کوتاه حس و حال خود از این حضور معنوی را بیان کرده است.
من امروز آمده بودم که قطرهای باشم وسط این اقیانوس بیکران. من امروز آمده بودم که شاید هر گامم را فرشتههای آسمان «موطئا یغیظ الکفار» حساب کنند. من امروز آمده بودم که سالها بعد وقتی پشت سرم را نگاه میکنم، امضای قدمهایم را پای این صفحه نورانی از کتاب تاریخ این سرزمین ببینم.
آمده بودم که فقط میان موجهای این جمعیت حرکت کنم و نفس بکشم و زیر آفتابی که بر درخشش ایمانشان غبطه میخورد، عرق بریزم. آمده بودم آن پیرمرد را ببینم که با 2عصا به سختی راه میرفت. آمده بودم به آن جانباز شیمیایی سلام کنم که با دستگاه اکسیژن آمده بود. آمده بودم که آن پیرزن روی ویلچر که پارکینسون داشت و دستهایش میلرزید با مهربانی نگاهم کند.
آمده بودم خانمی را ببینم که با حجاب نصفه و نیمه وسط آقایان کنار مردش نشسته بود و هیچ اعتنایی به نگاههای چپچپ دیگران نمیکرد. آمده بودم وسط ازدحام مسافران مترو دخترک پنجششسالهای را ببینم که بالای سرش، روی چادر مشکی سربند یاحسین پیچیده بود و پرچم زرد کوچکش را تکان میداد. آمده بودم همراه روح حاج آقا مجتبی قدم بردارم که قبل از اذان صبح خواب دیدم با عمامه مشکی آمده است.
دریچه
در همینه زمینه :