• چهار شنبه 7 آذر 1403
  • الأرْبِعَاء 25 جمادی الاول 1446
  • 2024 Nov 27
دو شنبه 9 مهر 1403
کد مطلب : 236146
لینک کوتاه : newspaper.hamshahrionline.ir/k5mJJ
+
-

خیانت در متاع و نابودی مال

عطاری مشهور در کربلا بود که یک روز مریض شد و همه اجناس دکان و اثاث منزل خود را برای معالجه فروخت؛ اما ثمر نکرد و همه پزشکان از او اظهار ناامیدی کردند. شیخ عبدالحسین خوانساری، از عالمان دینی یک روز به عیادت عطار بیمار رفت. عطار بسیار بدحال بود و به پسرش می‎گفت: بقیه اسباب منزل را هم به بازار ببر و بفروش و پولش را بیاور برای خانه مصرف کن تا به
خوب شدن یا مردن راحت شوم!
شیخ عبدالحسین گفت: «این چه حرفی است می‌زنی؟!»
عطار بیمار آهی کشید و گفت:«من سرمایه زیادی داشتم و جهت پولدارشدن من این بود که یک سال مرضی در کربلا شایع شد که پزشکان علاج آن را منحصر به آبلیموی شیراز دانستند، آبلیمو گران و کمیاب شد. نفسم به من گفت قدری آبلیمو داری، چیز دیگر به آن اضافه کن و به قیمت آبلیموی خالص بفروش تا پولدار شوی. همین کار را کردم و آبلیمو در کربلا منحصر به دکان من شد و سرمایه زیادی به‌دست آوردم تا جایی که در صنف خودم به «پدر پول‌های هزار هزاری» مشهور شدم. مدتی نگذشت که به این بیماری مبتلا شدم؛هر چه داشتم برای معالجه فروختم؛ اما فایده‌ای نکرد، فقط همین متاع مانده بود که گفتم این را بفروشند یا خوب می‌شوم یا می‌میرم و از این بیماری خلاص می‌شوم.»
 منبع: «کتاب هزار و یک حکایت اخلاقی»، جلد۱

 

این خبر را به اشتراک بگذارید