![باید دلت خوش باشد](/img/newspaper_pages/1397/04%20TIR/28/6-7/1a1.jpg)
باید دلت خوش باشد
![باید دلت خوش باشد](/img/newspaper_pages/1397/04%20TIR/28/6-7/1a1.jpg)
بهروز شعیبی:
چیزی که بداهه به ذهنم میرسد یکی از زیباترین تعریفهایی است که درباره خوشحالی شنیدهام. جمله خانم بنیاعتماد که در روسری آبی گفت «خوشبختی در دل ماست نه آن چیزی که از بیرون میبینیم.» به نظرم آدم باید از درون خوب باشد. حال دلش خوب باشد و اینطور نیست که آدم در لحظه حال، بتواند کاری کند که حالش به معنای واقعی خوب شود. منظورم این خوشحالیهای زودگذر و آنی نیست. خوب بودن حال عمیقتر از این حرفهاست و بستگی به گذشته آدم دارد. به نوع تربیتی که داشتی، منش و بینشی که داشتی و داری و البته کارهایی که انجام دادهای و چیزهایی که به دست آوردهای. بستگی دارد دلت چه چیزی بخواهد و هر آدمی دلش یک چیزی میخواهد و خوب بودنش بستگی به این دارد که به آن چیز دل بخواهش رسیده است یا نه. برای همین میبینیم یکی همه چیز دارد، پول و موقعیت خوب و... اما خوشحال نیست و ما از بیرون در مقام مقایسه میگوییم او باید حال خوبی داشته باشد اما ندارد. برعکس یکی از بیرون که نگاه میکنی دارایی ظاهری خاصی ندارد اما خوشحال است.
نقش جامعه هم پررنگ است. جامعه باید کاری کند که غالب آدمها خوب باشند به خواستههایشان برسند. ما حالا در شرایطی هستیم که حال عمومی جامعه به نظر خوب نمیرسد. همه گله و ناراحتی و شکایت دارند اما باز اینهمه ناراحتی و خوب نبودن احوال، نکتهای قابل تامل است و باید آسیب شناسی شود. چون ما قبلا هم تمام این مشکلات را داشتهایم... از نظر معیشت و... اما آدمها انقدر نا امید نبودند. ناراحت نبودند اما حالا هستند. باید بررسی و آسیب شناسی شود تا ریشه و عللش پیدا شود.