• یکشنبه 8 تیر 1404
  • الأحَد 3 محرم 1447
  • 2025 Jun 29
چهار شنبه 27 تیر 1397
کد مطلب : 23474
لینک کوتاه : newspaper.hamshahrionline.ir/WmPX
+
-

گفت‌وگو با حسین اسرافیلی‌0 شاعر آیینی

در و دیوارهای شهر خالی از «ادبیات» است

در و دیوارهای شهر خالی از «ادبیات» است

فرشاد شیرزادی‌| خبرنگار:

منطقه 5


ترجیع‌بند سخنانش شعرهای «صائب» و «فردوسی» است. از شاعران آیینی است که نقد  هم می‌کند. به همین دلیل بهانه‌ای داریم تا نقدهای او در حوزه شهری و در زمینه دیوارنوشته‌های تهران که تقریباً خالی از ادبیات است، بشنویم. «حسین‌اسرافیلی» از شاعران سرآمد ادبیات آیینی، ساکن محله شهران، مورد احترام نحله‌های مختلف شعری در ایران است. گفت‌وگوی ما را با او بخوانید. 
    
چرا دیوارنوشته‌ها و بیلبوردهای شهری ما این روزها تقریباً خالی از ادبیات است. ادبیات کهن ما ایرادی دارد یا ایراد از مدیران فرهنگی شهر است؟ 

ادبیات گذشته ما آمیخته به حکمت‌های اجتماعی، اخلاقی، دینی و سیاسی است. اما در ادبیات امروزمان این‌گونه حکمت‌ها کمتر دیده می‌شود. ادبیات کهن ما مملو از نکته‌ها و موضوع‌های فلسفی است و دین در آنها زیاد به کار رفته. متأسفانه امروز شعر به یکی از دل‌مشغولی‌های قهوه‌خانه‌ای بدل شده است. شاعران و مخاطبان دور هم می‌نشینند و شعرهایی می‌خوانند و می‌خندند و پس از پایان جلسه همه چیز را فراموش می‌کنند. در ادبیات گذشته اما شاعر حکیم کم نداریم. آثار «ناصرخسرو قبادیانی»، «فردوسی» و بسیاری از شاعران‌ ریز و درشت دیگر، آسمان ادبیات با حکمت آمیخته است. اما امروز برخی شاعران و بیشتر شاعران جوان حتی در نوشتن شعرشان غلط املایی و تایپی هم دارند.  

سال‌ها پیش در چهارراه سرسبز در یک ایستگاه اتوبوس نوشته شده بود: «در کودکی پستی، در جوانی مستی و در پیری سستی. پس خدا را کی‌پرستی؟‌» از این سخنان حکیمانه از «خواجه عبدالله انصاری» کم نیست و می‌تواند به زیبایی متنی شهر بیفزاید ولی چرا دیوار نوشته‌های شهر تهران با ادبیات کهن آمیختگی ندارد یا اگر هم هست کمرنگ است؟ 

چند سال پیش با یکی از مسئولان صحبت می‌کردم. او گفت چندین بنر داریم که می‌خواهیم در اختیار شما بگذاریم تا شعرهایی را برای نوشتن روی آن در نظر بگیرید. حدود 50، 60 قطعه شعر سهل و ممتنع از ادبیات کلاسیک انتخاب کردم و در اختیارشان قرار دادم. چند بنر را با آن شعرها در تهران دیدم. اما زودتر از آنچه فکرش را می‌کردم، حتی در همان مناطق محدود هم طرح مورد نظر فراموش شد. این در حالی است که باید بدانیم در تهران، آموزش پروسه‌ای 12، 16 یا 18 ساله نیست و باید آن را بر در و دیوارهای شهر دید. در زمینه نثر هم متن‌هایی غنی و ارزشمند داریم که می‌توانیم از آنها استفاده کنیم. 

سال‌های دفاع‌مقدس رزمندگان روی مقوا می‌نوشتند: «پرواز را به خاطر بسپار/ پرنده مردنی است» چرا بی‌دلیل بر در و دیوارهای شهر نام شاعران مختلف حذف می‌شود؟ 

مسئولانی که برای این کار در نظر گرفته می‌شوند باید درک درستی از ادبیات داشته باشند. ادبیات به هیچ‌وجه سیاسی نیست و نباید این فضا را بیهوده سیاسی جلوه داد. 

طبیعی است اگر از آثار کلاسیک‌ها و شاعران استخوان‌دار معاصر استفاده شود، مردم استقبال می‌کنند!

شک نداشته باشید. در دانشگاه‌هایمان وقتی یک درس حتی فنی و نظری در رشته‌هایی به ظاهر بی‌ارتباط با ادبیات تدریس می‌شود و استاد دانشگاه با یکی، 2 بیت شعر سخنش را خاتمه می‌دهد و به استناد همان شعر، دانشجویان مفهوم را بهتر درک می‌کنند، نشان می‌‌دهد که مردم همچنان شعر دوستند و در ضمیرناخودآگاه خود شعر را دنبال می‌کنند. تهرانی‌ها با شعر انس و الفت دارند. اینکه در و دیوارهای شهر خالی از شعر و ادبیات است و یا در کنار پل‌ها و روی بیلبوردها جمله شعاری یا جمله‌های زهوار در رفته و درجه 3 و 4 با غلط املایی و نارسایی در انتقال مفهوم دیده می‌شود، به ضعف مدیران فرهنگی ما برمی‌گردد. اگر هم از آثار شاعری استفاده می‌شود، آن شاعر گمنام و اثرش مهجور است در حالی که دست‌کم در شریعت «سنایی» و در طریقت نویسندگانی مانند «خواجه عبدالله انصاری» را داریم. معاونت فرهنگی هنری شهرداری و معاونت اجتماعی فرهنگی شهرداری تهران بهتر از گذشته باید شعر دوستی تهرانی‌ها را نمایان کند. 

این خبر را به اشتراک بگذارید