نمایش تیم ملی در مقابل قرقیزستان را اگر بر مبنای آمارها و آنالیزها بررسی کنیم، مشخص است که سفیدپوشان ایران توانستهاند تقریبا به اندازه زدن 2گل روی دروازه مهمان خود موقعیت ایجاد کنند اما نیمی از این موقعیتها بهدلیل اشتباه در ضربه آخر به هدر رفته است. بیدقتی ایران در ضربات آخر، آنجا بیشتر به چشم میآید که دقت قرقیزها را در ضربات پایانی میبینیم و تیمی که حتی نصف ایران هم نتوانسته شوت بزند دوبرابر ایران شوت در چارچوب داشته است. دقت کنید؛ تیم ملی ایران با مالکیت توپ 65درصدی توانسته 18شوت به دروازه حریفش بزند اما قرقیزستان فقط 35درصد از زمان بازی را مالک توپ بوده و تعداد شوتهایش از 7فراتر نرفته است. این اختلاف بالای 2تیم را در ایجاد موقعیت ضربهزنی به سمت دروازه حریف نشان میدهد. تیم ایران از 18شوت، 15ضربه به خارج چارچوب زده و فقط 3ضربه داخل چارچوب بوده است. اما قرقیزها 6ضربه از 7ضربهخود را به چارچوب دروازه ایران زدهاند و بیرانوند را حسابی به زحمت انداختهاند تا جایی که دروازهبان ایران به برترین بازیکن زمین در این مسابقه بدل شده است. بیرانوند با 6مهار و نمره 7.89 بهترین بازیکن این میدان بوده و طارمی و محمدی با نمرات 7.74 و 7.56 بعد از او در رتبههای دوم و سوم قرار گرفتهاند. امید گل ایران در این مسابقه 1.94بوده یعنی گلی که ایران زده تقریبا نیمی از شایستگی این تیم بوده، اگرچه حتی زدن 2گل مقابل قرقیزستان هم نمیتوانست هواداران عصبی تیم ملی را راضی کند چراکه آنها بیشتر از نمایش تیم ملی ناراضی بودند تا نتیجه این مسابقه. خط دفاعی تیم ملی هم در این مسابقه امید گلی معادل 0.51(نیم گل) به تیم حریف داد اما اشتباهات فردی حزباوی و شجاع در این میدان خیلی به چشم آمد. ایران در تاریخ تقابلهایش با قرقیزستان تا به حال کمتر از 3گل به این تیم نزده بود و میانگین گل خورده قرقیزستان در 4مسابقه قبلیاش با ایران 5.25گل در هر بازی بوده است. شاید انتخاب بازیکنان آمادهتر نسبت به نفراتی که 3ماه از میادین دور بودهاند میتوانست روند بهتری به حرکت تیم ملی در زمین ببخشد. شاید هم اتخاذ یک تاکتیک مناسب برای بازی روی زمین ناهموار فولادشهر و مثلا استفاده از بازیکنان بلندزدن مانند مغانلو از ملزومات مهمی بوده که کادر فنی تیم ملی از آن غفلت کرده است.
آنالیز یک برد خفیف
در همینه زمینه :
فوتبال ایران